#قصه_و_عبرت
⚜در قندهار شخصي از نيكان به نام «محب علي» مشهور بود و محبت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام تمام دل او را احاطه كرده و به درجه عشق به آن بزرگوار رسيده بود.
⚜به طوري كه هرگاه به او ميگفتند محب علي «بيدار علي باش» از حال طبيعي خارج ميشد و بياختيار اشكش جاري ميگرديد.
⚜چون از دنيا رفت و در غسالخانه غسلش میدادند ، رفقايش گريه ميكردند ، رفيقي در آن حال او را صدا زد و گفت : محب علي «بيدار علي باش» ناگاه دست راستش بلند شد و آرام آرام بر سينه خود گذاشت.
⚜چون اين موضوع فاش شد شيعيان قندهار دسته، دسته براي تماشا آمدند و چون آن منظره را ميديدند همه از روي شوق گريان ميشدند و تا آخر غسل دادن همينطور دستش روي سينهاش بود.
📚داستانهای شگفت،سید عبدالحسین دستغیب
علی یا علی، علی یا علی
علی یا علی ، علی یا علی
یمن از عقیق تو آیتی
چمن از رخ تو روایتی
شکر از لب تو حکایتی
اگرش چه غنچه تو وا کنی
بنما ز لب تو تکلمی
بنما ز غنچه تبسمی
به تکلّمی و تبسمی
همه دردها تو دوا کنی
علی یا علی، علی یا علی
علی یا علی ، علی یا علی
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج