eitaa logo
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
2.8هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
3.7هزار ویدیو
39 فایل
◝یا‌اللہ‌اعتمدنـٰا‌علیك‌ڪثیرا◟ خدایا ، ما رو تو خیلۍ حساب ڪردیما ◠◠ - اینجافقط‌یہ‌ڪانال‌نیسٺ🍯 - اینجاتا‌نزدیڪی‌عرشِ‌خداپرواٰز ‌مۍ ڪنیم🕊 - یہ‌فنجون‌پاڪۍ☕ مهمون‌ ابجۍ‌ساداٺۍ: > خادم‌المهدی🌱↶ @Modfe313 مدیرتبادلات↓ @dokhte_babareza0313 کپی #حلال🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
💢↶ شرح دعای روز شانزدهم ✍آیت اللہ مجتهدی تهرانی ره 【اَللّهُمَّ وَفِّقْنى فیهِ لِمُوافَقَةِ الاْبْرارِ】 خدایا کاری کن که من با افراد خوب مؤافقت کنم مثلاً اگر در جائی رأی گیری است نگاہ کنیم ببینیم چه کسی آدم خوبی است و خدمت خدا می‌کند به او رأی دهیم نه به آنهائی که به ما قول پست و مقام داده‌اند 【وَ جَنِّبْنى فیهِ مُرافَقَةَ الاْشْرارِ】 خدایا کاری کن من با بدها رفیق نشوم جوان‌ با الوات حتی اگر پسر عمویش باشد رفاقت نکند، حال چون «رحم» ‌است سلام و احوالپرسی کند اما رفاقت نکند نمی‌شود قطع «رحم» کرد اما از متدیّنین رفیق انتخاب کنید حواریون به حضرت مسیح علیه‌السلام گفتند که ما به چه کسانی رفاقت کنیم؟ حضرت مسیح فرمود: با سه نفر ◽️اول کسی که نگاہ به او تو را به یاد خدا بیندازد ◽️دوم کسی که حرف می‌زند علم شما را زیاد می‌کند ◽️سوم کسی که با عملش رغبت شما به آخرت را زیاد کند ⬅️ از امام صادق علیه‌السلام سؤال کردند که آیا اینکه نگاہ کردن به عالم عبادت است صحت دارد؟ و امام در پاسخ فرمودند: کلیت ندارد نگاہ کردن به صورت عالمی عبادت است که تو را به یاد خدا بیندازد ↫◄ حدیث داریم که پیش هر عالمی ننشینید مگر اینکه شما را از چند چیز به چند چیز دعوت کند ⇦ از شک به یقین ⇦ از ریاکاری به اخلاص ⇦ از رغبت به دنیا به زهد در دنیا ◽️با کسی نشست و برخاست کنید که دارای علم باشد و در مباحثه‌ها چیزی به شما بیاموزد ◽️و با کسی مجالست و مباحثت کنید که دارای علم باشد و در مباحثه‌ها چیزی به شما بیاموزد و مجالست و مباحثت با کسی که سواد ندارد بی‌فایدہ است ◽️با کسی که علم می‌داند ولو اگر عمّامه ندارد گفتگو و رفاقت کنید 【وَ آوِنى فیهِ بِرَحْمَتِکَ اِلى دارِ الْقَرارِ بِاِلهِیَّتِکَ یا اِلهَ العالَمین】 خدایا به رحمت خودت من را در بهشت جای بدہ به خدائی خودت از خدا می‌خواهیم که به حق خدائی خودش ما را در بهشت جای بده ╰┅┅┅┅┅❀🍃🌺🍃❀┅┅┅┅┅╯ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 افطار روزه به تصور ضرر ⁉️ در ابتدای تکلیف به توصیه پدر و مادرم و با تصور این که بنیه ضعیفی دارم و روزه برایم ضرر دارد، روزه‌ها را افطار کردم و تا ماه رمضان سال بعد هم قضا نکردم، آیا علاوه بر قضا کفاره هم بر عهده من می‌باشد؟ ✅ اگر مطمئن بودید یا حداقل می‌ترسیدید که روزه برای شما ضرر داشته باشد، کفاره‌ی عمد واجب نیست ولی باید قضای روزه‌ها را بگیرید و برای هر روز، کفاره‌ی تأخیر بپردازید (به ازای هر روز 750 گرم گندم، آرد، نان، برنج یا سایر موادّ غذایی به فقیر بدهید). ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایت است هر زمان جوانی ،دعای فرج امام مهدی عجل الله را زمزمه می‌کند،همزمان عجل الله دست های مبارکشان را به سوی آسمان ،بلند می کنند و برای آن جوان دعا میفرمایند؛ چه خوش سعادتند کسانی که حداقل روزی یک بار را زمزمه می کنند...❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 دست زدن در مجالس میلاد اهل بیت علیهم السلام ⁉️ دست زدن همراه با شادی و مولودی خوانی در جشن‌هایی که به مناسبت ایام ولادت ائمه معصومین (علیهم السلام) و اعیاد وحدت و مبعث برگزار می‌شود، چه حکمی دارد؟ اگر این جشن‌ها در مکان‌های عبادت مانند مسجد و نمازخانه‌های ادارات و مؤسسات دولتی و یا حسینیه‌ها برگزار شوند، حکم آن‌ها چیست؟ ✅ به طور کلی کف زدن فی نفسه به نحو متعارف در جشن‌های اعیاد یا برای تشویق و تأیید و مانند آن اشکال ندارد ولی بهتر است فضای مجالس دینی به خصوص مراسمی که در مساجد و حسینیه‌ها و نمازخانه‌ها برگزار می‌شود، به ذکر صلوات و تکبیر معطر گردد تا انسان به ثواب آن‌ها برسد. 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸رمان آنلاین همه زندگی من 🌸 🌸پارت یازدهم🌸 با شنیدن حرفش چند لحظه ای تو شوک بودم معصومه : الووو ،خوبی؟ واایییی میدونستم اینقدر بی جنبه ای ،شوهر ندیده... خندم گرفت از حرفش معصومه گونه مو بوسید و گفت: چند وقت دیگه میشی زنداداش خودم ،یه خواهر شوهر بازی سرت بیارررررم که نگوو زدم به بازوش :خیلی لوسی یه دفعه در اتاق باز شد امیر اومد داخل -ای خدااا ۲۷سالت شده هنوز یاد نگرفتی ،سرت و نندازی پایین بیای داخل امیر : خوبه حالا ،انگار اتاق رییس جمهوره ،بیاین عمو و بابا اومدن مامان صدات میزنه - باشه الان میام بعد چند دقیقه منو معصومه هم رفتیم تو پذیرایی ،رفتم نزدیک عمو شدم باهاش احوالپرسی کردم ،عمو پیشونیمو بوسید و با معصومه رفتیم سمت آشپز خونه مامان و زن عمو مشغول کشیدن غذا داخل ظرف بودن منم سفره رو برداشتم و رفتم سمت پذیرایی یه نگاهیی به امیر کردم - امیر جان بیا کمک امیر:آیه نمیشه نیام خودت بزاری - نخیر پاشو تنبل ،بدرد آینده ات میخوره امیر بلند شد و پشت سرش رضا هم بلند شد و سفره رو از من گرفت رضا: شما برین خودمون میزاریم - دستتون درد نکنه بعد از خوردن شام ،منو معصومه ظرفا رو شستیم و بعد با هم رفتیم توی حیاط روی تخت وسط حیاط نشستیم معصومه: خوشحالی نه؟ - از چی؟ معصومه: از اینکه قراره از ترشی در بیای - دیونه ،مگه من چند سالمه که همه فک میکنن ترشی شدم معصومه : به سن نیست که ،به بو هستش که بوی ترشیت تا خونه ما میاد .... میخواستم بزنمش که در خونه باز شد و امیر و رضا اومدن بیرون امیر : نگفتم این دو تا پینیکیو بیرونن معصومه : هر چی باشیم که از شما پت و مت که بهتریم با حرفش خندم گرفت...