eitaa logo
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
◝یا‌اللہ‌اعتمدنـٰا‌علیك‌ڪثیرا◟ خدایا ، ما رو تو خیلۍ حساب ڪردیما ◠◠ - اینجافقط‌یہ‌ڪانال‌نیسٺ🍯 - اینجاتا‌نزدیڪی‌عرشِ‌خداپرواٰز ‌مۍ ڪنیم🕊 - یہ‌فنجون‌پاڪۍ☕ مهمون‌ ابجۍ‌ساداٺۍ: > خادم‌المهدی🌱↶ @Modfe313 مدیرتبادلات↓ @dokhte_babareza0313 کپی #حلال🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
- دلم از همه جا رفتن میخواهد و در کنارِ تو ماندن را .. ♥️ 🌱' ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 صلی الله علیک یا سلطان یا علی بن موسی الرضا(ع) 🌷 استوری چهارشنبه های امام رضایی تقدیم نگاه پرمهر شما ❤️🌹 ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
یا‌اِمام‌رِضا‌سَلام‌✋ تویی‌سایه‌سَرم‌😍❤️ تویی‌‌کَس‌بی‌کَسیام:) ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[بـــٰانۅ...🦋✨ .زیبـــٰاٺرین‌ پنجرھـ‌ دنیـــٰا، قـٰاب‌ توسٺ،🐚🌼 وقتے‌‌ با ، از انبوھ‌ نگاھ‌ نامحرمـــٰان‌ میکنے...:"🌸🍃 💚⃟🌿¦⇢ ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
•| ✨🌿|• ••مشتی‌شھـٰادت‌یعنۍ: متفـٰاوت‌بھ‌پـٰایـٰان‌برسیـم! وگرنھ‌مرگ‌پـٰایـٰان‌همه‌ی‌قصه‌هـٰاست . . ! ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
چه‌زیبا "شهادت" به‌پایتان‌پیچیددراین‌دنیا ؛ ونگذاشتید‌دنیا‌پاپیچتان‌شود (: ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
از این عکس قشنگا😍❤️ ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
:💔) ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
-با‌عشق‌به‌وطن کشور‌ها‌آباد‌میشوند✋🏾🇮🇷 ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
••🌸🌿•• ‌ حجـٰاب‌بہ‌معنـٰا؎چـٰادرنیسـت، بہ‌معنـٰا؎پوشیـدنِ‌سـٰالم‌اسـت؛ نہ‌پوشـیدنۍڪه‌ازنپوشـیدن‌بدتراست...シ!☝️🏻" -مقـٰام‌معظـم‌رهبرے . ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
بچها! رفقا! درست‌کردن،‌بهتر‌از‌خراب‌کردنِ.. ما‌دهه‌دهشتادیا‌اومدیم‌تا‌انقلابُ‌ایرانُ‌بسازیم.. لطفا‌چشماتون‌رو‌باز‌کنید.. اینی‌که‌دارید‌می‌زنیدش‌،‌کشورتونه :) ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
هر‌چند‌وقت‌یکبار‌تو‌سرم‌صدای‌رائفی‌پور‌ اکومیشه‌که : غربال‌می‌شید، چه‌غربال‌شدنی .. داریم‌غربال‌می‌شیم،‌چه‌غربال‌شدنی .. ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
:) 🖤' اگه‌من‌نرم‌اون‌نره، پس‌کی‌بره؟ :) +شهید‌آرمان‌علی‌وردی ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
ما‌همه‌باهمیم،باهر‌پوششی باهرقومیتی،هر‌نسلی‌،هرعقایدی‌و.. دشمن‌میخواد‌مردم‌از‌درون‌تجزیه‌بشن.. یادمون‌نره‌اگه‌ما‌مقابل‌هم‌قرار‌بگیریم، یعنی‌مجوز‌دادیم‌برای‌ورود‌‌دشمن‌به‌خاکمون .. ! :) 🇮🇷 ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
ما ملت امام حسینیم ایران صاحب دارد✅ ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
🍁توجه🍁🍁توجه🍁 رفقای خوب کانال دقت کنن داریم به پارت های پایانی رمان نزدیک میشیم برای بارگذاری رمان جدید ما رو تا ۴۰۰عضو برسونید🌹🌹 منتظر اعضای جدید هستیم😇🙃
پروفایل(ادیت)گاندویی ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان آنلاین عشق بی انتها ❤️ -ریحانه این شهدای گمنامو میبینی؟! -اره… خب؟؟ -اینا هم همه پدر و مادر داشتن… همه شاید خواهر داشتن… همه کسی رو داشتن که منتظرشون بود… همه شاید یه معشوق زمینی داشتن، ولی الان تک و تنها، اینجا به خاطر من و تو هستن… گریم گرفت -پس به سید حق میدی؟! -حرفات مشکوکه زهرا -روراست باشم باهات؟؟ -تنها خواهش منم همینه -ریحانه تو چرا عاشق سید بودی؟! -سرمو پایین انداختم و گفتم، خب اول خاطر غرور و مردونگیش، و به خاطر حیاش، به خاطر ایمانش. به خاطر فرقی که با پسرای دور و برم داشت -الانم هستی؟؟ -سرمو پایین انداختم -قربون قلبت برم… این چیزهایی رو که گفتی الحمدلله هنوز هم داره -یعنی چی این حرفت؟! -یعنی …، بیا با هم یه سر بریم خونه ی سید اینا… -خونه ی سید ؟؟ همراه هم رفتیم و رسیدیم جلوی در خونه ی اقا سید -زهرا اینجا چرا اومدیم؟! =صبر کن خودت میفهمی. بیا بریم تو، نترس وارد حیاط شدیم… زهرا سر راه پله وایساد و دستم رو گرفت و گفت: -ریحانه… ریحانه… و شروع کرد به گریه کردن -چی شده زهرا؟؟ -محمد مهدی یه هفتس برگشته -چی؟ راست میگی؟ اصلا باورم نمیشه، خدا رو شکر… خب الان کجاست؟ -تو خونه هست -خب بریم پیششون دیگه -صبر کن، باید حرف بزنم باهات در همین حین مادر سیداومد بیرون -زهرا جان چراتو نمیاین؟! -الان میام خاله جون… ریحانه جان از بچه های پایگاه هستن -سلام دخترم.خوش اومدی -سلام -الان میایم خاله -ریحانه.. سید ۰ تا پاش رو توی سوریه جا گذاشته و اومده ، این یک هفته ای که اومده با هیچکس حرف نزده و فقط اروم اروم اشک میریزه… ریحانه گفتم شاید فقط دیدن تو بتونه حالش رو بهتر کنه، ولی… هنوز هم اگه منصرف شدی قبل اینکه بریم داخل برو دنبال زندگیت -چی میگی زهرا، من تازه زندگیم برگشته…بعد برم دنبال زندگیم؟! و بدون توجه به زهرا رفتم به سمت داخل خونه و زهرا هم پشت سرم اومد و به سمت اطاق رفتیم، آروم زهرا در اطاق رو بازکرد. سید روی تخت دراز کشیده بود و سرم بهش وصل بود و سرش هم به سمت پنجره بود و به باز شدن در واکنشی نشون نداد. خیلی سعی کردم و از اشکام خواهش کردم که این چند دقیقه جاری نشن ۲۱ ╔═~^-^~🌼🌾═ೋೋ @Youth_of_mahdi ೋೋ🌾🌼═~^-^~═╝ ‌