eitaa logo
دعا،ذکر،ختم،عبادت،اخلاق،داستان،تاریخ وطبِ تنها مولودکعبه
40 دنبال‌کننده
2هزار عکس
431 ویدیو
49 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📚نمرود و پشه نمرود همچنان با مرکب و ، تاخت و تاز می کرد و به شیوه های طاغوتی خود ادامه می داد. خداوند برای آخرین بار را بر او تمام کرد تا اگر باز بر خیره سری خود ادامه دهد، با ناتوانترین موجوداتش به زندگی ننگین او پایان بخشد. خداوند فرشته ای را به صورت انسان برای ، نزد نمرود فرستاد. این فرشته پس از ملاقات با نمرود، به او چنین گفت: اینک بعد از آن همه خیره سریها و آوازها و سپس سرافکندگیها و شکستها، سزاوار است که از مرکب سرکش غرور فرود آیی و به خدای علیه السلام که خدای آسمان ها و زمین است ایمان بیاوری، و از و و و ، دست برداری، در غیر این صورت فرصت و مهلت به آخر رسیده، اگر به روش خود ادامه دهی، خداوند دارای سپاهی فراوان است و کافی است که با ناتوانترین شان تو و ارتش عظیمت را از پای در آورد. نمرود خیره سر این نصایح را به باد گرفت و با کمال گستاخی و پررویی گفت: در سراسر زمین، هیچ کس مانند من دارای نیست، اگر خدای ابراهیم علیه السلام دارای هست، بگو فراهم کند ما آماده جنگیدن با آن سپاه هستیم. فرشته گفت: اکنون که چنین است سپاه خود را آماده کن. نمرود سه روز مهلت خواست و در این سه روز آنچه توانست در یک بیابان بسیار وسیع، به مانور و آماده سازی پرداخت و سپاهیان بیکران او با نعره های گوشخراش به صحنه آمدند و بعد نمرود، ابراهیم را طلبید و به او گفت: این لشکر من است. ابراهیم علیه السلام جواب داد: شتاب مکن هم اکنون سپاه من نیز فرا می رسند. در حالی که نمرود و نمرودیان، سر کیف و غرور بودند و از روی مسخره قاه قاه می خندیدند، ناگاه از آسمان، انبوه بی کرانی از پشه ها ظاهر شده به سپاهیان نمرود حمله ور شدند. (آنقدر زیاد بودند که مثلا هزار پشه با یک انسان و آنقدر گرسنه بودند که گویی ماهها غذا نخورده اند) طولی نکشید که ارتش عظیم نمرود درهم شکسته شد و به طور مفتضحانه ای به خاک هلاکت افتادند. شخص نمرود در برابر حمله برق آسای پشه ها، به سوی محکم خود گریخت، وارد قصر شد و در آن را محکم بست و زده به اطراف نگاه کرد؛ پشه ای ندید، احساس آرامش کرده با خود می گفت: نجات یافتم، آرام شدم، دیگر خبری نیست... در همین لحظه، باز همان فرشته ناصح، به صورت انسانی نزد نمرود آمد و او را نصیحت کرد و به او گفت: لشگر ابراهیم را دیدی! اکنون بیا و کن و به خدای ابراهیم ایمان بیاور تا نجات یابی! نمرود به نصایح مهرانگیز آن فرشته ناصح اعتنایی نکرد؛ تا این که روزی، یکی از همان پشه ها از روزنه ای به سوی نمرود پرید و لب پایین و بالای او را گزید، لبهای او ورم کرد و سرانجام همان پشه از راه بینی به مغز او راه یافت و همین موضوع به قدری باعث درد شدید و ناراحتی او شد که گماشتگان سر او را می کوبیدند تا آرام گیرد و طومار زندگی ننگینش بسته شد. 📚 منبع : حیوه القلوب، ج 1 ص 175
•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠ 🔰دل شــــــــــــــکستن 📌سنگین نمیشد اینهمه خواب ستمگران گر میشد از شکستن دل ها صدا بلند دیگری هم میگوید: 📌شکست شیشه ی دل را ، مگو صدایی نیست که این صدا به قیامت بلند خواهد شد •٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠ __________
🛑 و جنایات و مطاعن و و 🖇 🖇 🔰و با یک نظر به حال و مراجعه به کتب حدیث و تاریخ معلوم می شود تکلیف آن ها نیز اکنون ما با شیخین ( و ) کار نداریم 1⃣مخالفت های آن ها با 2⃣و بازیچه قرار دادن و حلال و حرام کردن از پیش خود 3⃣و هایی که به دختر پیغمبر و او کردند 4⃣و آن ها به دستورات خدا و احکام دین حتی آن که: 👈 دست چپ دزد را برید و یک نفر را با آتش سوزاند با آن که حرام بود و حکم کلاله و میراث جده را ندانست 5⃣ و اجراء حد خدایی را درباره ی خالد نکرد با آن که مالک را کشت و درهمان شب زن او را گرفت 👈و کارهایش بیش از آن است که گفته شود 6⃣مثل امر کردن به کردن زن حامله و زن دیوانه و امیرالمؤمنین او را نهی کرد 7⃣ اشتباه گفتن در حکم که زنی از پشت پرده خطای او را گفت و عمر گفت همه ی مردم حتی زن های پشت پرده خدا را از من بهتر می دانند 8⃣و بر خلاف حکم خدا و پیغمبر حج و زن ها را حرام کرد 9⃣و در خانه ی پیغمبر را زد. 👈لکن و و را که همه ی عالم می شناسند.این ها می گویند خدا اطاعت معاویه و یزید را واجب کرده پس 🔟 و های معاویه 1⃣1⃣و کشتن یزید را 2⃣1⃣و غارت کردن و قتل عام کردن را حکم خدایی باید دانست 3⃣1⃣و کسانی که برای کشتن حسین حاضر نشدند مخالف خدا باید تشخیص داد. 📚کشف اسرار ص ۱۱۰،۱۱۱