eitaa logo
دعا،ذکر،ختم،عبادت،اخلاق،داستان،تاریخ وطبِ تنها مولودکعبه
41 دنبال‌کننده
2هزار عکس
434 ویدیو
49 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
می گوید: همراه پدرم نزد«معاویه»رفته بودیم و پدرم غالبا نزد او می‌رفت و با او سخن می‌گفت و هنگامی که باز می‌گشت عقل و هوش سرشار او را می‌ستود ولی شبی از شب‌ها از نزد«معاویه»بازگشت، در حالی که بسیار ناراحت بود حتّی شام نخورد و بسیار غمگین به نظر می‌رسید! مدّتی انتظار کشیدم امّا حالش همانگونه بود، گمان کردم ما کار خلافی انجام دادیم. گفتم: چرا امشب این چنین ناراحتی؟ گفت: فرزندم«جئت من عند أکفر النّاس و أخبثهم، از نزد کافرترین و خبیث ترین مردم می‌آیم! » گفتم: مگر چه شده است؟ گفت: امشب با معاویه خلوت کرده بودم به او گفتم: «سنّی از تو گذشته است اگر عدالت پیشه کنی و نیکوکاری را گسترش دهی به جاست، تو بزرگ شده ای اگر نسبت به برادرانت از «بنی هاشم»نیکی کنی و صله رحم به جای آوری بسیار شایسته است، زیرا آنها امروز برای تو خطری محسوب نمی شوند و این نیکوکاری ثواب دارد و نام تو به نیکی در تاریخ اسلام باقی می‌ماند. » «معاویه» (عصبانی شد و) گفت: چه نامی از من باقی بماند! «ابوبکر»مدّتی عهده دار خلافت بود و عدالت! پیشه کرد و کارهای مهمّی انجام داد، امّا همین که از دنیا رفت نام او هم از خاطره‌ها محو شد، تنها مردم می‌گویند: «ابوبکر چنین و ابوبکر چنان! » سپس عمر به خلافت رسید و ده سال در پیشرفت اسلام! در جهان تلاش و کوشش کرد، او هم که از دنیا رفت نام او هم برچیده شد، جز اینکه می‌گویند: «عمر چنین و عمر چنان! » ولی در مورد«ابن ابی کبشه [#] » (پیامبر اسلام) همه روز پنج بار مردم فریاد می‌کشند: «أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه» (و پیوسته نام او را با عظمت هر چه بیشتر، زنده نگه می‌دارند) با این حال چه عملی از من باقی می‌ماند؟! و چه نام و خاطره ای در تاریخ از ما وجود خواهد داشت،؟! ای بی پدر!، سپس افزود: «لا و اللّه إلاّ دفنا دفنا، نه به خدا سوگند! هیچ راهی جز این نیست که این نام (نام پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله) کاملادفن شود و از خاطره‌ها محو گردد»!! ---------- #«علاّمه مجلسی» در«بحار الانوار»در شرح این مطلب که چرا«معاویه»از پیغمبر به«ابن ابی کبشه»یاد کرد می‌فرماید: : «مشرکان عرب پیامبر ار به این نام می‌نامیدند و او را تشبیه به«ابن ابی کبشه»که مردی از طائفه «خزاعه»بود و با طائفه«قریش»در مسأله بت پرستی مخالف بود می‌نمودند. » (بحار الانوار، جلد ۱۸، صفحه ۲۱۳. ) نقل مطلب از : شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، جلد ۵، صفحه ۱۲۹.
🔻 به نظر عالم سرشناس اهل تسنن مردم دنیا سه دسته اند عَنْ أَبِي قَيْسٍ الأَوْدِيِّ، قَالَ: أَدْرَكْتُ النَّاسَ وَهُمْ ثَلاثُ طَبَقَاتٍ: أَهْلُ دِينٍ يُحِبُّونَ عَلِيًّا، وَأَهْلُ دُنْيَا يُحِبُّونَ مُعَاوِيَةَ، وَخَوَارِجُ. : مردم را دیدم در حالی که سه طبقه بودند، 1️⃣ اهل دین که علی را دوست داشتند، 2️⃣اهل دنیا که را دوست داشتند 3️⃣و خوارج. 📔 الاستيعاب في معرفة الأصحاب ج 3 ص 1115، اسم المؤلف: يوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر الوفاة: 463، دار النشر: دار الجيل - بيروت - 1412، الطبعة: الأولى، تحقيق: علي محمد البجاوي
🛑 و جنایات و مطاعن و و 🖇 🖇 🔰و با یک نظر به حال و مراجعه به کتب حدیث و تاریخ معلوم می شود تکلیف آن ها نیز اکنون ما با شیخین ( و ) کار نداریم 1⃣مخالفت های آن ها با 2⃣و بازیچه قرار دادن و حلال و حرام کردن از پیش خود 3⃣و هایی که به دختر پیغمبر و او کردند 4⃣و آن ها به دستورات خدا و احکام دین حتی آن که: 👈 دست چپ دزد را برید و یک نفر را با آتش سوزاند با آن که حرام بود و حکم کلاله و میراث جده را ندانست 5⃣ و اجراء حد خدایی را درباره ی خالد نکرد با آن که مالک را کشت و درهمان شب زن او را گرفت 👈و کارهایش بیش از آن است که گفته شود 6⃣مثل امر کردن به کردن زن حامله و زن دیوانه و امیرالمؤمنین او را نهی کرد 7⃣ اشتباه گفتن در حکم که زنی از پشت پرده خطای او را گفت و عمر گفت همه ی مردم حتی زن های پشت پرده خدا را از من بهتر می دانند 8⃣و بر خلاف حکم خدا و پیغمبر حج و زن ها را حرام کرد 9⃣و در خانه ی پیغمبر را زد. 👈لکن و و را که همه ی عالم می شناسند.این ها می گویند خدا اطاعت معاویه و یزید را واجب کرده پس 🔟 و های معاویه 1⃣1⃣و کشتن یزید را 2⃣1⃣و غارت کردن و قتل عام کردن را حکم خدایی باید دانست 3⃣1⃣و کسانی که برای کشتن حسین حاضر نشدند مخالف خدا باید تشخیص داد. 📚کشف اسرار ص ۱۱۰،۱۱۱
🔷🔶 👈🏼👈🏼 بهاءالدین سیدعلی‌بن‌عبدالکریم‌نیلی نجفی (رضوان الله علیه) از علمای بزرگ امامیه می‌نویسد: ومن ذلك ما نقلته‌ عن بعض أصحابنا المؤمنين الصالحين ومن‌ خطّه المبارك ما صورته: عن محي الدين الأربلی أنّه حضر عند أبيه ومعه‌ رجل، فنعس فوقعت عمامته عن رأسه، فبدت في رأسه ضربة هائلة، فسأله عنها، فقال [له‌]: هذه‌ من صفّين. فقيل [له‌]: وكيف‌ ذلك وواقعة صفّين قديمة؟! فقال: كنت مسافرا إلى مصر، فصاحبني إنسان من غزّة، فلمّا كنّا في بعض الطريق تذاكرنا وقعة صفّين، فقال لي الرجل: لو كنت في أيّام صفّين لروّيت سيفي من عليّ وأصحابه. فقلت له: وأنا لو كنت [في أيّام صفّين‌] لروّيت سيفي من معاوية وأصحابه، وها أنا وأنت من أصحاب عليّ ومعاوية، [واعتركنا عركة عظيمة] واضطربنا، فما شعرت‌ بنفسي إلّا مرميا لما بي وإنسان‌ يوقظني بطرف رمحه. ففتحت عيني فنزل إليّ ومسح الضربة وبرئت‌، فقال البث: هنا، ثمّ غاب قليلا وعاد [و] معه رأس خصمي مقطوعا والدوابّ معه. فقال [لي‌]: هذا رأس عدوّك، وأنت نصرتنا فنصرناك‌ وَلَيَنْصُرَنَّ الله مَنْ يَنْصُرُهُ‌. فقلت: من أنت؟ فقال: فلان ابن فلان - يعني الصاحب (عليه السّلام)‌- ثمّ قال لي: وإذا سئلت عن هذه الضربة فقل: ضربتها بصفّين‌. 📝 از بعضی از علمای صالح ما نقل شده که به‌خط مبارک خود چنین نوشته است: گفت: روزی در خدمت پدرم بودم، دیدم مردی نزد او نشسته و چرت می‌زند، در آن‌حال عمامه از سرش افتاد و جای زخم بزرگی در سرش نمایان شد. پدرم پرسید: این زخم چه بوده؟ ➖ گفت: این زخم را در جنگ‌صفین برداشتم!! پدرم به‌او گفت: در زمان قدیم اتفاق افتاده و تو در آن زمان نبودی. گفت: وقتی به‌مصر سفر می‌کردم، مردی از اهل نیز با من همراه شد. در هنگام گفتگو با او در میان راه وقتی از جنگ صفین یاد کردم، همسفر من گفت: اگر من در جنگ صفين بودم، شمشیر خود را از خون علی [علیه‌السلام] و یارانش سیراب می‌کردم. من هم گفتم: اگر من نیز در جنگ صفین بودم شمشیر خود را از خون [لع] و پیروانش سیراب می‌کردم. اینک من و تو از علیه‌السلام و معاویه (لع) هستیم، بیا با هم جنگ کنیم. ➖ ما با هم درگیر شدیم و زد و خورد مفصلی کردیم، یک وقت متوجه شدم که بر اثر زخمی که برداشته‌ام از هوش می‌روم، در آن اثناء شخصی مرا با گوشۀ نیزه‌اش بیدار می‌کند. چون چشم گشودم از اسب فرود آمد و دست روی زخم سرم کشید و فی الوقت بهبودی یافت. آنگاه گفت: «همین‌جا بمان!» و بعد اندکی ناپدید شد و سپس در حالی‌که سر بریدۀ همسفرم را که با من به‌نزاع پرداخته بود در دست داشت، با چهارپایان او برگشت و گفت: این سر دشمن تو است. تو به یاری ما برخاستی ما هم تو را یاری کردیم، چنانکه خداوند به‌هر کس که او را یاری کند، نصرت می‌دهد. پرسیدم: شما کیستید؟ گفت: من صاحب الامر (عجل‌الله‌فرجه‌الشریف) هستم. سپس فرمود: از این پس هر کس پرسید این زخم چه بوده، بگو ضربتی است که در صفین برداشته‌ام. 📚 منابع: ۱. بحارالأنوار، ج۵٢، ص٧۵، ح۵۵ ۲. نجم ثاقب، میرزای نوری (چاپ انتشارات کتاب جمکران) ج۲، ص۶۴۷و۶۴۸ ۳. العبقری الحسان، شیخ‌علی‌اکبرنهاوندی، ج٢، ص۶٠، س٣٨ ۴. برکات حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه (خلاصه العبقری الحسان)، ص٨٧ ۵. تاریخ امیرالمؤمنین علیه‌السلام، آیت‌الله حاج شیخ‌عباس‌صفائی‌حائری، ج٢، ص۴۵٩ 🔆
🔥معاویه پادشاه بت فروش یا خلیفه مسلمین؟ بلاذری [از علماء اهل تسنن] در کتاب أنساب الأشراف از أبي وائل اینگونه نقل می کند : همراه مسروق در سلسله بودیم که کشتی هایی از ها و ها از کنارمان عبور کرد. سوال کردیم اینها چیست؟ گفتند : بت هایی است که برای فروش به هند می‌فرستد. مسروق با ديدن اين محموله گفت: به خدا سوگند، اگر مطمئن بودم كه معاويه مرا نمى كشد، ا ين محموله را غرق مى كردم، امّا از اين مى ترسم كه مرا شكنجه دهد و گمراهم نمايد. به خدا سوگند، نمى دانم چگونه انسانى است؟! انسانى كه شيطان، كارهاى زشتش را براى او زيبا جلوه داده، يا انسانى كه از آخرت نا اميد گشته و به كامجويى در دنيا مى پردازد؟! عنِ الْأَعْمَشِ ، عَنْ أَبِي وَائِلٍ قَالَ: كنت مع مسروق بالسلسلة فمرت به سفائن فيها من صفر تماثيل الرجال، فسألهم عنها فقالوا: بعث بها إلى أرض السند والهند تباع له، فَقَالَ مسروق: لو أعلم أنّهم يقتلونني لغرّقتها، ولكني أخاف أن يعذبوني ثم يفتنوني، واللَّه ما أدري أي الرجلين مُعَاوِيَة، أرجل قد يئس من الآخرة فهو يتمتع من الدنيا أم رجل زين له سوء عمله 📖«أنساب الأشراف للبلاذري» (5/ 130)
پیاده روی معاویه😂 از نقيب ابوزيد پرسيدم كه آيا معاويه همراه مشركان در جنگ بدر شركت داشته است؟ گفت: آرى، سه تن از پسران ابوسفيان در جنگ بدر شركت كردند كه حنظله و عمرو و معاويه اند. حنظله به دست علی بن ابی طالب كشته شد و ديگرى اسير شد و معاويه چون جنگ را سخت دید از معركه پياده گريخت و جالب اینکه فاصله میان بدر و مکه را که چهل فرسخ است پیاده رفت چون به مكه رسيد پاها و ساقهايش متورم شده بود و دو ماه خويشتن را مداوا كرد تا بهبود يافت. ابن ابی الحدید ج ۱ ص ۴۱۲