حدیث کسا.mp3
زمان:
حجم:
14.84M
باسلام
قرائت #حدیث_شریف_کساء
#تکیه_آقاسید_جمال_قزوین
#دهه_عاشورا_سال_۹۳_خورشیدی
بیایید با زمزمه این حدیث نورانی و باز نشر آن در فضاهای مجازی و درگاههای مختلف برای برآورده شدن #حوائج_امام_زمان (عجل الله فرجه) و برآورده شدن حوائج منتظرانش و شفای بیماران دعا کنیم...
#حدیث_کساء، #اکسیر_اعظم است و نباید از مداومت بر قرائت آن، کوتاهی کرد...
مخصوصاً در ایام فاطمیه.
با نشر این فایل صوتی در ختم ۱۴۰۰۰۰ #حدیث_کساء به قصد فرج، با ما شریک فیض باشید.
#دعای_مادر_سادات ، بدرقه راهتان....
هر روز با وضو و رو به قبله و باحضور قلب بشنوید و زمزمه کنید.
#التماس_دعای_فرج
برای مشاهده سایر سرودههای حاج امیر ایزدی همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 #علی_اصغر علیه السلام
🔹#باب_الحوائج
🔹 #الرضیع
🏴🏴🏴
#دعای_باران ...
نقل کرده (( #مجلسیّ )) خوش صفات
در بحارش ، از (( عیون المعجزات ))
در زمان حضرت مولا علی
کز ولایش ، قلب ها شد منجلی
خشکسالی ، کوفه را در بر گرفت
شهر را اندوه ، سرتاسر گرفت
کامِ مردم ، از عطش خشکیده بود
خاک کوفه ، تشنه و تفتیده بود
این گمان می رفت ، کز کمبودِ آب
کِشت و زرعِ کوفیان گردد خراب
کوفیان درمانده و مضطر شدند
پس به سوی ساقیِ کوثر شدند
شکوه ها بردند ، نزد بوتراب
از چنان وضعِ بد و قحطیّ آب
عرض کردند : ای امیر المؤمنین
نَفسِ احمد ، رحمهٌ للعالمین
تشنگی ، ما را ز پا افکنده است
ریشه ی اُمّیدواری ، کنده است
باغهامان را نمانده بار و برگ
می روند احشامِ ما ، در کامِ مرگ
بیم داریم از چنین قحطیّ آب
که نشانی نیست ، حتّی از سراب
نیستی ، گردد تمامِ هستِ ما
اهل و مال و جان ، روند از دستِ ما
ای که بر ما حجّتی بی گفتگو
نزد حق داری مقام آبرو
مُستجاب الدّعوه ای ، بنما دعا
بهر ما باران طلب کن از خدا
حضرتش فرمود با مولا حسین
کای مرا آرامِ جان و نورِ عین
کن دعا ، اندوهشان زایل شود
رحمت حق ، بر همه نازل شود
دست بگشا سوی درگاهِ اله
از خدایِ مهربان ، باران بخواه
ز امرِ مولا ، کرد فرزندش قیام
تا زداید غم ز قلبِ خاص و عام
دست حاجت ، سوی معبودش گشود
گفت : حق را حمد و احمد را درود
عرض کرد : ای کردگار مهربان
بهر ما رحمت فرست از آسمان
ای خداوندی که هر نعمت ز تو است
خیر و برکت ، عزّت و قوّت ز تو است
ابرِ لطفت را به شهرِ ما بیار
گو : ببارد ، کشت ها آرد به بار
شاد گردان ، مردم افسرده را
زندگی دِه ، این زمینِ مُرده را
رحم کن بر بندگانِ ناتوان
آبِ بسیاری در این جو ، کن روان
گفت چون : آمینَ ربّ العالمین
گشت نازل رحمتِ حق بر زمین
ز ابرِ رحمت ریخت بارانِ زیاد
خشکسالی رفت مردم را ز یاد
کرد با بارن به فصلِ قحط آب
حق دعایِ حجّتش را مستجاب
چشمه ها و چاه ها ، پُر آب کرد
آن زمینِ تشنه را سیراب کرد
با دعایِ خود ، شفیعِ سیّئات
کوفیان و کوفه را دادی نجات
بعدِ چندی رفت در نزدِ امام
مردی از اطرافِ کوفه ، با سلام
گفت حضرت را که بعد از چند روز
موج می زد آب در صحرا هنوز 1
الغرض بگرفت غمها خاتمه
از عنایاتِ عزیز فاطمه
کوفیان گشتند ممنونِ حسین
خویش را دیدند مدیونِ حسین
پس بگفتند : ائتلافی می کنیم
این عنایت را تلافی می کنیم
سال هایِ سال ، خیلِ کوفیان
بودشان این داستان ، وِردِ زبان
چند سالِ بعد ، شد آن مقتدا
میهمانِ کوفیان ، در کربلا
در جوابش ، زیرِ تیغِ آفتاب
بر حسین و عترتش بستند آب
روز عاشورا ، عزیز فاطمه
شد به میدان در برِ چشمِ همه
کودکِ شش ماهه اش را رویِ دست
برگرفت و گفت با آن قومِ پست
هان ! مگر زاریّ او نشنیده اید ؟!
یا (( تلظّی )) کردنش ، نادیده اید ؟!
گر که با من از جفا دارید جنگ
بهرِ مهمان ، عرصه را کردید تنگ
نیست اصغر را سرِ جنگ سپاه
نزد هر ملّت بُوَد او بی گناه
رحم بر حالِ پریشانش کنید
یک نظر بر کامِ عطشانش کنید
...
« #ایزدی» برگیر از آن بند قماط
تا شود راحت عبورت از صراط
1 ـ شیخ حسن بن عبد الوهّاب ؛ عیون المعجزات ؛ ص 87 ـ علامه مجلسی ؛ بحار الانوار ؛ ج 44 ؛ ص 178 ؛ ح 16 به نقل از عیون المعجزات .
👈 برای مشاهده نسخه کامل این شعر لینک زیر را لمس کنید 👉
http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/32
🏴🏴🏴
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 یا با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 برای #نشر_معارف_شیعی و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 #التماس_دعای_فرج
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
🏴🏴🏴
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 #حضرت_رقیه
🔹 #بنت_الحسین علیهاالسلام
🔹 #خرابه_شام
🔹 #میرزا_علی_محدث_زاده ...
شیخ عباس قمّیِ مشهور
آنکه بادا مزار او پر نور
پسری داشت اهل منبر بود
عالم و عامل و سخنور بود
نام نیکش علیّ و وقت خطاب
پدرش بود گل ، پسر چو گلاب
بین وعّاظ نامی تهران
شهره در روضه بود و فنّ بیان
مدتی از فشار و پرکاری
حنجرش شد دچار بیماری
تار صوتیّ وی ، فتاد از کار
وز سخن ماند آن نکو گفتار
نزد چندین پزشک شهر شتافت
کس به دردش ره علاج نیافت
گشت در شهرها مناطق را
یافت آخر طبیب حاذق را
گفت با وی ، طبیب حاذق او
نَه به منبر برو ، نه حرفی گو
هر چه می خواستی ز اهل و عیال
بنویسش بجای قال و مقال
استراحت بده به حنجر خود
بلکه گیری شفا ز داور خود
گر چه بود از علاج وی ، نومید
نسخه ای از برای او پیچید
بلکه با استراحت و دارو
بِه شود تارهای صوتیِ او
پسر شیخ هم قبول نمود
گر چه این شیوه اش ملول نمود
چند مدت بدین روال گذشت
روز ها بهر او ، چو سال گذشت
خسته دل گشت واعظ خوش نام
از چنان وضع و گردش ایّام
بود در خاطرش بسی تشویش
داشت ماه صیام را در پیش
بهر منبر به موسمِ رمضان
وعده ها داده بود در تهران
نگران بود بهر آن جلسات
شب قدرِ مساجد و هیئات
حنجر او بجای بهبودی
بود نزدیک مرزِ نابودی
واعظ ، این وضع را تحمل کرد
به خدای اَحد ، توکل کرد
کرد یک روز ظهر ، بعدِ نماز
دست حاجت ، سوی حسین دراز
گفت : ای نور دیده ی زهرا
به غلامت ، عنایتی فرما
درد آورده ام ، دوایم ده
روضه خوانِ تواَم ، شفایم ده
در زبان ، قدرت بیانم نیست
بیش از این طاقت و توانم نیست
کرد با دوست ، گفتگویش را
شُست با اشک دیده ، رویش را
چونکه بعد از توسلش خوابید
خواب سردارِ سر جدا را دید
باز در خواب ، عرض حاجت کرد
درد دل ، در حضورِ حضرت کرد
سوی او حضرتش اشاره نمود
لب گشود و چنین بیان فرمود
گر امیدِ شفا تو را به سر است
گو به آن کاو نشسته پیشِ در است
روضه ی دختر مرا خواند
گریه بر او بلا بگرداند
در غم دخترم ، سرشک افشان
تا شفایت دهد خدای جهان
پس به فرمانِ آن امام شهید
زود ، رو سوی در نمود و بدید
شوهرِ خواهرش در آنجا بود
سیّدی اهل علم و تقوا بود
گفت : روضه به آه و ناله بخوان
قدری از دختر سه ساله بخوان
گریه بر دختری که بت شکن است
داروی درد بی دوای من است
سید از دیده اشک غم افشاند
روضه حضرت رقیه نخواند
شاید از باب او ، حیا می کرد
شرم از شرحِ ماجرا می کرد
عاقبت ، زاده ی پیمبرِ نور
داد بر سید این چنین دستور
روضه ی دخترم رقیه بخوان
زآنچه دید از بنی امیّه بخوان
چون به دستور نور چشم رسول
شد به ذکر مصائب ، او مشغول
پسر شیخ ، دیده تر می کرد
بود در خواب و ناله سر می کرد
همسرش ضجه های او چو شنید
بر سرش خویش را رساند و بدید
سیل جوشد ز چشم خونبارش
کرد زآن خوابِ ناز ، بیدارش
گشت بیدار و گفت با زاری
خواب او بوده بِه ز بیداری
بر دلش ماند حسرت بسیار
که ز کف رفته ، فرصت دیدار
عصرِ آن روز رفت نزد طبیب
بر طبیب ، این قضیه بود عجیب
تار صوتیّ و حنجرِ عالم
بود چون روز اوّلش سالم
دید زآن ابتلا و بیماری
در گلویش نمانده آثاری
کرد از نُو ، معاینه او را
گفت : خوردی کدام دارو را ؟
خوب افتاده دارویت به مزاج
کرده یک درد لاعلاج ، علاج
در پی حلّ این معمّا شد
ایستاد و جواب ، جویا شد
واعظ ، از شوق ، لحظه ای بگریست
گفت : این کار ، کارِ دارو نیست
قصه ی آن توسلات عجیب
بازگو کرد در حضور طبیب
منقلب شد پزشک و حالی یافت
با خدا ، حال اتصالی یافت
قلمش بر زمین فتاد از دست
پشت میز طبابتش بنشست
دید اعجاز را عیان با عین
ریخت اشک از بصر ، بیاد حسین
گفت : درد تو را علاج نبود
شربتی خوش بر این مزاج نبود
رفع بیماری ات در اوج خطر
جز توسل نداشت راه دگر
( #ایزدیّا ) به حق ، توکل کن
به همین خاندان ، توسل کن
با توسل به عترت اطهار
شُو مقرّب به درگه دادار
این توسل ، نشانِ ایمان است
سَنَدش آیه های قرآن است
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 یا با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 برای #نشر_معارف_شیعی و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 #التماس_دعای_فرج
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
حدیث کسا.mp3
زمان:
حجم:
14.84M
باسلام
قرائت #حدیث_شریف_کساء
#تکیه_آقاسید_جمال_قزوین
#دهه_عاشورا_سال_۹۳_خورشیدی
بیایید با زمزمه این حدیث نورانی و باز نشر آن در فضاهای مجازی و درگاههای مختلف برای برآورده شدن #حوائج_امام_زمان (عجل الله فرجه) و برآورده شدن حوائج منتظرانش و شفای بیماران دعا کنیم...
#حدیث_کساء، #اکسیر_اعظم است و نباید از مداومت بر قرائت آن، کوتاهی کرد...
مخصوصاً در ایام فاطمیه.
با نشر این فایل صوتی در ختم ۱۴۰۰۰۰ #حدیث_کساء به قصد فرج، با ما شریک فیض باشید.
#دعای_مادر_سادات ، بدرقه راهتان....
هر روز با وضو و رو به قبله و باحضور قلب بشنوید و زمزمه کنید.
#التماس_دعای_فرج
برای مشاهده سایر سرودههای حاج امیر ایزدی همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
حدیث کسا.mp3
زمان:
حجم:
14.84M
باسلام
قرائت #حدیث_شریف_کساء
#تکیه_آقاسید_جمال_قزوین
#دهه_عاشورا_سال_۹۳_خورشیدی
بیایید با زمزمه این حدیث نورانی و باز نشر آن در فضاهای مجازی و درگاههای مختلف برای برآورده شدن #حوائج_امام_زمان (عجل الله فرجه) و برآورده شدن حوائج منتظرانش و شفای بیماران دعا کنیم...
#حدیث_کساء، #اکسیر_اعظم است و نباید از مداومت بر قرائت آن، کوتاهی کرد...
مخصوصاً در ایام فاطمیه.
با نشر این فایل صوتی در ختم ۱۴۰۰۰۰ #حدیث_کساء به قصد فرج، با ما شریک فیض باشید.
#دعای_مادر_سادات ، بدرقه راهتان....
هر روز با وضو و رو به قبله و باحضور قلب بشنوید و زمزمه کنید.
#التماس_دعای_فرج
برای مشاهده سایر سرودههای حاج امیر ایزدی همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
حدیث کسا.mp3
زمان:
حجم:
14.84M
باسلام
قرائت #حدیث_شریف_کساء
#تکیه_آقاسید_جمال_قزوین
#دهه_عاشورا_سال_۹۳_خورشیدی
بیایید با زمزمه این حدیث نورانی و باز نشر آن در فضاهای مجازی و درگاههای مختلف برای برآورده شدن #حوائج_امام_زمان (عجل الله فرجه) و برآورده شدن حوائج منتظرانش و شفای بیماران دعا کنیم...
#حدیث_کساء، #اکسیر_اعظم است و نباید از مداومت بر قرائت آن، کوتاهی کرد...
مخصوصاً در ایام فاطمیه.
با نشر این فایل صوتی در ختم ۱۴۰۰۰۰ #حدیث_کساء به قصد فرج، با ما شریک فیض باشید.
#دعای_مادر_سادات ، بدرقه راهتان....
هر روز با وضو و رو به قبله و باحضور قلب بشنوید و زمزمه کنید.
#التماس_دعای_فرج
برای مشاهده سایر سرودههای حاج امیر ایزدی همدانی میتوانید با لمس لینک زیر وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
یا با لمس لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14 کانال حاج امیر ایزدی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 #علی_اصغر علیه السلام
🔹#باب_الحوائج
🔹 #الرضیع
🏴🏴🏴
#دعای_باران ...
نقل کرده (( #مجلسیّ )) خوش صفات
در بحارش ، از (( عیون المعجزات ))
در زمان حضرت مولا علی
کز ولایش ، قلب ها شد منجلی
خشکسالی ، کوفه را در بر گرفت
شهر را اندوه ، سرتاسر گرفت
کامِ مردم ، از عطش خشکیده بود
خاک کوفه ، تشنه و تفتیده بود
این گمان می رفت ، کز کمبودِ آب
کِشت و زرعِ کوفیان گردد خراب
کوفیان درمانده و مضطر شدند
پس به سوی ساقیِ کوثر شدند
شکوه ها بردند ، نزد بوتراب
از چنان وضعِ بد و قحطیّ آب
عرض کردند : ای امیر المؤمنین
نَفسِ احمد ، رحمهٌ للعالمین
تشنگی ، ما را ز پا افکنده است
ریشه ی اُمّیدواری ، کنده است
باغهامان را نمانده بار و برگ
می روند احشامِ ما ، در کامِ مرگ
بیم داریم از چنین قحطیّ آب
که نشانی نیست ، حتّی از سراب
نیستی ، گردد تمامِ هستِ ما
اهل و مال و جان ، روند از دستِ ما
ای که بر ما حجّتی بی گفتگو
نزد حق داری مقام آبرو
مُستجاب الدّعوه ای ، بنما دعا
بهر ما باران طلب کن از خدا
حضرتش فرمود با مولا حسین
کای مرا آرامِ جان و نورِ عین
کن دعا ، اندوهشان زایل شود
رحمت حق ، بر همه نازل شود
دست بگشا سوی درگاهِ اله
از خدایِ مهربان ، باران بخواه
ز امرِ مولا ، کرد فرزندش قیام
تا زداید غم ز قلبِ خاص و عام
دست حاجت ، سوی معبودش گشود
گفت : حق را حمد و احمد را درود
عرض کرد : ای کردگار مهربان
بهر ما رحمت فرست از آسمان
ای خداوندی که هر نعمت ز تو است
خیر و برکت ، عزّت و قوّت ز تو است
ابرِ لطفت را به شهرِ ما بیار
گو : ببارد ، کشت ها آرد به بار
شاد گردان ، مردم افسرده را
زندگی دِه ، این زمینِ مُرده را
رحم کن بر بندگانِ ناتوان
آبِ بسیاری در این جو ، کن روان
گفت چون : آمینَ ربّ العالمین
گشت نازل رحمتِ حق بر زمین
ز ابرِ رحمت ریخت بارانِ زیاد
خشکسالی رفت مردم را ز یاد
کرد با بارن به فصلِ قحط آب
حق دعایِ حجّتش را مستجاب
چشمه ها و چاه ها ، پُر آب کرد
آن زمینِ تشنه را سیراب کرد
با دعایِ خود ، شفیعِ سیّئات
کوفیان و کوفه را دادی نجات
بعدِ چندی رفت در نزدِ امام
مردی از اطرافِ کوفه ، با سلام
گفت حضرت را که بعد از چند روز
موج می زد آب در صحرا هنوز 1
الغرض بگرفت غمها خاتمه
از عنایاتِ عزیز فاطمه
کوفیان گشتند ممنونِ حسین
خویش را دیدند مدیونِ حسین
پس بگفتند : ائتلافی می کنیم
این عنایت را تلافی می کنیم
سال هایِ سال ، خیلِ کوفیان
بودشان این داستان ، وِردِ زبان
چند سالِ بعد ، شد آن مقتدا
میهمانِ کوفیان ، در کربلا
در جوابش ، زیرِ تیغِ آفتاب
بر حسین و عترتش بستند آب
روز عاشورا ، عزیز فاطمه
شد به میدان در برِ چشمِ همه
کودکِ شش ماهه اش را رویِ دست
برگرفت و گفت با آن قومِ پست
هان ! مگر زاریّ او نشنیده اید ؟!
یا (( تلظّی )) کردنش ، نادیده اید ؟!
گر که با من از جفا دارید جنگ
بهرِ مهمان ، عرصه را کردید تنگ
نیست اصغر را سرِ جنگ سپاه
نزد هر ملّت بُوَد او بی گناه
رحم بر حالِ پریشانش کنید
یک نظر بر کامِ عطشانش کنید
...
« #ایزدی» برگیر از آن بند قماط
تا شود راحت عبورت از صراط
1 ـ شیخ حسن بن عبد الوهّاب ؛ عیون المعجزات ؛ ص 87 ـ علامه مجلسی ؛ بحار الانوار ؛ ج 44 ؛ ص 178 ؛ ح 16 به نقل از عیون المعجزات .
👈 برای مشاهده نسخه کامل این شعر لینک زیر را لمس کنید 👉
http://amirizadihamedani.blogfa.com/post/32
🏴🏴🏴
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 یا با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 برای #نشر_معارف_شیعی و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 #التماس_دعای_فرج