12_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
16.7M
#بشنوید |مستند صوتی #شنود
🟦🟨 =============
🔻[مروری بر نکات#قسمت_دوازدهم]:
🔹استرسی که کارمند شرکت تحمل کرد، را درک میکردم
🔹عاقبت مسئولی که به فکر نیروهایش نبود.
🔹زبان ترکی را متوجه شدم
🔹تک تک گناهان زیر دست را برای مسئول مینوشتند
🔹گناهی که الهام مرتکب شد، برای مسئول نوشتند
🔹گناه مسئول، مثل آتشی بود که منتشر شد.
🔹مسئولین در دوران امام زمان علیهالسلام
🔹خدا هرکس را دوست دارد بار شیعیانش را به دوش او میگذارد.
🔹معنای تهی بودن را فهمیدم
🔹برای خدا چه کنیم؟
🔹مثالی جالب برای هیچ بودن انسان
🔹به چه چیزی افتخار میکنی؟
🔹ما پاسدار امنیت مردم هستیم.
🔹چگونه تمام زندگی ما، تقرب به خدا باشد؟
🔹تا به حال به یتیم مثل بچه خودت رسیدگی کردی؟
🔹شبهه ستارالعیوبی خداوند وافشای سر
🔹چه موقع گناه لذت بخش میشود؟
🔹آثار ظاهری و باطنی گناه
🔹آثار توبه
🔹گناه تا چه اندازه مخفی میماند
🔹تا لحظه آخر شیطان رهایت نمیکند.
🔹هدایت شیطان!!
🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ
صـــراط
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
ذره بین🔍
ب نام او ک سرآغاز داستان های بلند است...📖 تصمیم گرفتیم با شروع بهار طبیعت و قرین شدنش با بهار معنوی
☘️☘️☘️💫 #رویای_نیمه_شب
#قسمت_دوازدهم
ظرف انگور را کنار گذاشتم و ایستادم. حرفهایمان به جای حساسی رسیده بود. در راه حمام، پیش بینی کرده بودم که ابوراجح چنین توصیه ای میکند. مسرور ترجیح میداد در اتاقک بماند و از ماجرا سر دربیاورد. گوش تیز کرده بود و خود را به شمردن سکه ها سرگرم نشان میداد. بعید نبود حدس زده باشد درباره ریحانه صحبت میکنم.
به لبه سکو نزدیک شدم. صدا در فضای زیرگنبد میپیچید. آهسته گفتم:( از سالها قبل متوجه فاصله هایی شده ام که میان ما و شما است. با هم مثل برادریم. با هم معامله میکنیم و کار میکنیم. باهم نماز میخوانیم. به هم کمک میکنیم، من و شما یکدیگر را دوست داریم. به دیدن هم میرویم. چرا وقتی همه مسلمانیم و خدا و پیامبر و کتابمان یکی است، باز هم باید فاصله هایی بین ما باشد؟)
ابوراجح سربرگرداند. با لبخند به من نگاه کرد و گفت:( سوال خیلی مهمی است.)
برخاست و آمد لبه سکو نشست.
_ و مهمتر این است که جواب درستی برایش پیدا کنی.
کنارش نشستم.
_ شما به هر درمانده ای کمک میکنید. به من هم کمک کنید تا بفهمم.
_البته فاصله هایی هست، اما نه آنقدر که تبلیغ میکنند و نشان میدهند. بین دو دوست صمیمی هم تفاوت ها و فاصله هایی هست. طبیعی است. این تفاوت ها و فاصله ها مانع دوستیشان نمیشود. هرکس چهره و و رنگی دارد و به کاری مشغول است و توی خانه خودش زندگی میکند. آگاهی و هوش دو برادر ممکن است با هم فرق داشته باشد. ایمان و پرهیزگاری آدم ها یکسان نیست. مشکل از جای دیگری است. حکومت، شخص پلیدی مثل<< مرجان صغیر>> را حاکم این شهر قرار داده که دشمن فرزندان پیامبر و شیعیان است. سیاهچال های دارالحکومه پر است از شیعیان بیگناه. شهری که اکثریت ساکنانش شیعه اند، چنین وضعی دارد. قبل از این، شیعه و سنی باهم در صلح و صفا زندگی میکردیم؛ حالا میخواهند کاری کنند که یکی مثل تو فکر کند من دشمنت هستم. برخوردی که با ما دارند، با کافران و بیگانگان ندارند. هزاران یهودی را به این شهر کوچ داده اند تا برتری جمعیت ما را کاهش دهند. جان و مال ما را حلال میدانند. به ما نسبت های ناروا میدهند. عالمان بزرگ ما مانند سید بن طاووس و علامه حِلّی، با ادب و استدلال، به این شبهه ها و تهمت ها جواب دادهاند، اما آنها به حقیقت کاری ندارند. باز هم به توطئه هایشان ادامه میدهند. نزدیک به صد سال از انقراض دولت بنی عباس میگذرد؛ اما هنوز تفکری را که اشاعه دادهاند بیداد میکند. هنوز ناصبی ها هستند و اگر قدرتی به دست آوردند به جان شیعه میافتند. به جای آنکه منادی برابری و برادری باشند، تخم کینه و اختلاف میپاشند و ما را سرکوب میکنند تا مبادا شورش کنیم. به جای آنکه دست از بی عدالتی و خوش گذرانی بردارند، به ستم و جنایتِ بیشتر پناه میبرند. دارند از درون میپوسند و مراقب تهدید های خیالیاند. میبینی که ما شیعیان از این فاصله ها و بی عدالتی ها بیشتر رنج میبریم تا شما.
_ من این ها را قبول دارم، ولی مدت هاست سوالی توی ذهنم جست و خیز میکند که شما شیعیان باید به آن جواب بدهید. شاید در این صورت، مشکل حل شود.
_ با کمال میل سوالت را میشنوم و اگر پاسخش را بدانم میگویم.
_در زمان پیامبر، این همه مذهب های جورواجور نبود. حالا چرا هست؟ شاید حکومت و مرجان صغیر میخواهند کاری کنند که همه دوباره یکی شویم.
ادامه دارد.....
دوستانتان را هم با ما همراه کنید.
@Zarre_Bin
🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃