eitaa logo
ذره بین🔍
92 دنبال‌کننده
9هزار عکس
3.8هزار ویدیو
146 فایل
بسم رب البصیر... اینجا با ذره بین🔍معیارهای اسلام،دنیای سیاست اطرافمان را رصد می کنیم. برای رفع شبهات سیاسی و طرح سوال و انتقاد و پیشنهادات شما،ارتباط با ادمین👇 @M_Gh1415
مشاهده در ایتا
دانلود
اولین یکشنبه بهارتون عالی 💗 🌸✨دعای امروز من 💗✨برای تک تک تون 🌻✨آرامش و خیر و برکت 🌸✨الهی 💗✨شادی و زیبایی 🌻✨نصیب لحظه هاتون بشه 🌸✨الهی 💗✨خوشبختی حک در 🌻✨سرنوشت تون باشه 🌸✨الهی 💗✨به آرزوهاتون برسید 🌻✨روزتون زیبـا و در پنـاه خدا دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹🍃 ✨راهکارهای زندگی موفق در کریم 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
📸 کفتارها به جان هم افتاده‌اند! 🔹اذعان مجری منوتو به پروژه ای بودن اغتشاشات اخیر و اعتراف به شکست آن! دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
🍃🌹🍃 مسافرت بیش از ۵ میلیون نفر به استان اصفهان 🔹️مدیر روابط عمومی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی اصفهان: بیش از ۵ میلیون و ۴۶ هزار گردشگر به شهرستان‌های استان اصفهان مسافرت کردند که از این تعداد نزدیک به ۲ میلیون بازدید از بناهای تاریخی را داشتیم. 🔹️میدان امام خمینی(ره) با ۱۵۰‌هزار بازدیدکننده در یک روز رتبه اول را دارد، بعد از آن مجموعه جهانی باغ فین و کاخ چهلستون در رتبه‌های دوم و سوم قرار گرفته‌اند. دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
ب نام او ک سرآغاز داستان های بلند است...📖 تصمیم گرفتیم با شروع بهار طبیعت و قرین شدنش با بهار معنویت دلها، بهار دیگری را با شما آغاز کنیم! بهار خواندنی ها :) ان‌شاءالله از امشب کتاب جذاب و زیبای را پارت گذاری خواهیم کرد. امیدواریم از آغاز تا پایان این قصه عاشقانه مذهبی را همراه ما باشید. بهار خواندنی بعدی انتخاب با شماست 😉😃 همراهان گرامی💐ان شاالله از امشب،در روزهای فرد هفته ،ساعت۲۳:۰۰ منتظر قسمت های جذاب این کتاب خواندنی باشید🤓 دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
《بسم الله الرحمن الرحیم》 🍀🍀🍀💫 از چند پله سنگی پایین رفتم. فقط همین. و در کمتر از یک ماه، ماجرایی را از سر گذراندم ک زندگی ام را زیر و رو کرد. گاهی فکر میکنم شاید آن ماجرا را ب خواب دیده ام یا هنوز خوابم و وقتی بیدار شدم میبینم ک رویایی بیش نبوده. اسمی جز معجزه نمی توانم روی آن بگذارم. گاهی واقعیت آن قدر عجیب و باورنکردنی است که آدم را گیج میکند. وقتی برمیگردم و به گذشته ام فکر می کنم ، پایین رفتن از آن چند پله را سرآغاز آن ماجرای شگفت انگیز میبینم. پدر بزرگم می گوید: بله، ماجرای عجیبی بود ، اما باید باورش کرد. زندگی ، آسمان و زمین هم آنقدر عجیبند که گاهی شبیه یک خواب شیرین به نظر می آیند. آفریدگار هستی را که باور کردی ، ایمان خواهی داشت که هر کاری از دست او بر می آید.) همه چیز از یک تصمیم به ظاهر بی اهمیت شروع شد. نمیدانم چه شد که پدربزرگ این تصمیم را گرفت. ناگهان آمد و گفت :( هاشم! باید با من بیایی پایین.) و من ناچار با او رفتم پایین. بعد از آن بود که فهمیدم چطور پیش امدی کوچک میتواند مسیر زندگی انسان را تغییر دهد. خدای مهربان، زیبایی فراوانی ب من داده بود. پدر بزرگ ک خودش هنوز از زیبایی بهره ای دارد، گاهی میگفت :( تو باید در مغازه ، کنارم بنشینی و در راه انداختن مشتری ها کمک کارم باشی ؛ ن آنکه در کارگاه وقت گذرانی کنی.) می گفت :( من دیگر ناتوان و کند ذهن شده ام. تو باید کارها را به دست بگیری تا مطمئن شوم بعد از من از عهده اداره کارگاه و مغازه بر می آیی.) در جوابش میگفتم :( اجازه بده زرگری را طوری یاد بگیرم که دست کم در شهر حلّه ، کسی به استادی من نباشد. اگر در کارم مهارت کامل نداشته باشم، شاگردان و مشتری ها روی حرفم حسابی باز نمی کنند.) با تحسین ب طرح ها و ساخته هایم نگاه می کرد و می گفت :( تو همین حالا هم استادی و خبر نداری.) میگفتم :( نمیخواهم برای ثروت و موقعیت شما به من احترام بگذارند. آرزویم این است که همه مردم حلّه و عراق، غبطه شما را بخورند و بگویند : این ابونعیم عجب نوه ای تربیت کرده!) به حرف هایم می خندید و در آغوشم می کشید. گاهی هم آه میکشید، اشک در چشمانش حلقه میزد و میگفت:( وقتی پدر خدا بیامرزت در جوانی از دنیا رفت، دیگر فکر نمیکردم امیدی به زندگی داشته باشم. خدا مرا ببخشد ! چقدر کفر میگفتم و از خدا گله و شکایت میکردم ! کسب و کار را ب شاگردان سپرده بودم و توی مغازه و کارگاه، بند نمی‌شدم. بیشتر وقتم را در حمام《ابوراجح》می‌گذراندم. ادامه دارد.... دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهـی🌸🙏 🌸چشمهایم را گشودی بہ وادی زیبایی💓 🌸ڪہ همہ پرتو و تجلے توست🌸💓🌸 الهـی شکر 💓 دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 🌷همزمان با تقارن بهار معنویت و بهار طبیعت ✅پذیرای نذورات و کمک های نقدی شما عزیزان جهت تهیه و توزیع بسته معیشتی(هر بسته ۵۰ هزارتومان) و برگزاری افطاری ساده هستیم😇 💳شماره کارت مسکن ۶۲۸۰۲۳۱۳۵۶۲۴۷۰۷۱ (قیومیان) 🌱لحظه ها را دریابیم،آسمان نزدیک است... دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
⭕️⛔️⭕️ 📝رادیو بی بی سی فارسی به کار خود پایان داد. 🔻رادیو بی بی سی فارسی به دلیل مشکلات مالی به کار خود پایان داد‌. 🔸این رادیو نقش اساسی در کودتا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران داشت. 🔺ان شاء الله به زودی های زود شبکه بی بی سی و سایر شبکه های ماهواره ای هم ریشه کن خواهند شد. دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
📸باد کاشتند، طوفان درو کردند دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹در این روزهای معنوی ماه مبارک رمضان 🌙 🌹برای آرامش هم دعا کنیم ✨برای قضاوت نکردن 🌹برای زرنگی نکردن ✨برای دروغ نگفتن 🌹برای وفای به عهد ✨برای مهربان بودن 🌹برای دلی را نشکستن ✨برای انسانیت دعا کنیم …🙏 🌹شاید اگر بخواهیم و ✨برای بهتر شدن تلاش کنیم ، 🌹دیگر لازم نباشد از همدیگر ✨طلب حلالیت داشته باشیم! همدیگر را دعا کنیم …🌹🤲 دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹🍃 راهکارهای قرانی جزء ششم 🔸خداوند به مظلوم، اجازه داد خواهی و فریاد زدن می دهد. (نساء/ ۱۴۸) 🔸از بدی ها بگذرید خدا هم از شما می گذرد. (نساء/ ۱۴۹) 🔸از رابطه و دوستی با کسانی که اذان و شعائر دینی را مسخره میکنند بپرهیزید. (مائده/۵۸) 🔸با حسود، به نرمی سخن بگویید تا آتش حسد را خاموش کنید (مائده/ ۵۲) 🔸در دین غلو و زیاده روی نکنید. (نساء/۱۷۱) 🔸هر غذایی که حرام شده به خاطر پلیدی آشکار یا نهان آن است. (مائده/۳) 🔸پیمان شکن ها مورد لعنت الهی قرار می گیرند. (مائده/ ۱۳) 🔸هرگاه مردم از خدا جدا شوند، دوران جاهلیت است. (مائده/۵۰) 🔸عمل بدون ایمان مانند اسکناس بی پشتوانه است. (نساء/۱۷۳) 🔸بخاطر دشمنی با کسی شهادت دروغ ندهید. (مائده/۸) 🔸از قصاص کردن بگذرید تا کفاره گناهانتان شود. (مائده/ ۴۵) 🔸در کارهای نیک بر یکدیگر سبقت بگیرید. (مائده/ ۴۸) دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
🔻قدردانیِ بن‌سلمان از چین برای دستیابی به توافق با ایران 🔹ولی‌عهد عربستان سعودی طی تماس تلفنی با رئیس‌جمهور چین، از تلاش‌های پکن برای دست‌یابی به توافق با تهران و توسعه روابط همسایگی ریاض قدردانی کرد. 🔹شی جین پینگ نیز اعلام کرد که کشورش همچنان آمادگی دارد تا از ادامه گفت‌وگوها بین تهران و ریاض حمایت کند. دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذره بین🔍
ب نام او ک سرآغاز داستان های بلند است...📖 تصمیم گرفتیم با شروع بهار طبیعت و قرین شدنش با بهار معنوی
🍀🍀🍀💫 روی چهار پایه ای نشست و با دست مال سفید و ابریشمی عرق از سر و رویش پاک کرد. _شنیده ام دخترش حافظ قرآن است و ب زن ها قرآن و احکام یاد می‌دهد. چقدر خوب است ک همسر آدم، چنین کمالاتی داشته باشد! برخاست تا از پله ها پایین برود. دو سه قدمی رفت و پا سست کرد. دستش را ب یکی از ستون های کارگاه تکیه داد و گفت:( این ابوراجح فقط دو عیب دارد و بزرگی گفته: در بزرگواری یک مرد همین بس ک عیب هایش را بشود شمرد.) بارها این مطلب را گفته بود. پیش دستی کردم و گفتم :( می‌دانم. اول آنکه شیعه است و دوم اینکه چهره زیبایی ندارد.) _آفرین! همین دوتاست. اگر تمام ثروتم را نزدش امانت بگذارم، اطمینان دارم سرسوزنی در آن خیانت نمی‌کند. اهل عبادت و مطالعه است. خوش اخلاق و خوش صحبت است. همیشه برای کمک آماده است؛ اما افسوس همان طور ک گفتی، بهره ای از زیبایی ندارد و پیرو مذهبی دیگر است. هرچه باشد شیعه شیعه است و سنی سنی. این جا بود ک با تصمیمی ناگهانی صورت ب طرفم چرخاند. برگشت. دست هایش را روی میز ستون کرد و طوری ک شاگرد ها نشنوند، گفت:( یک حمامی اگر زیبا هم نبود نبود، ولی یک زرگر باید زیبا باشد تا وقتی جنسی را جلوی مشتری گذاشت، رغبت کنند بخرند.) داشتم یاقوتی را میان گردنبند گران قیمتی کار می‌گذاشتم. دستش را روی گردنبند گذاشت. چشم های درشت و درخشانش را کاملا گشوده بود. گفت:( بلند شو برویم پایین! از امروز باید توی مغازه کار کنی.) کاغذ های لوله شده ای را که روی آن ها طرح هایی برای زیورآلات ظریف و گران قیمت کشیده بودم، از روی طاقچه برداشتم و روی میز باز کردم. _ پدر بزرگ! خودت قضاوت کن. خوب ببین! طراحی و ساخت این ها مهم تر است یا فروشندگی و با خانم ها سروکله زدن؟ با خون سردی کاغذها را دوباره لوله کرد. آن ها را ب طرف بزرگ ترین شاگردش، ک برای خودش استادی زبردست بود، انداخت. شاگرد، لوله کاغذ را در هوا گرفت. _نُعمان! تو از این ب بعد آنچه را هاشم طراحی می‌کند، می‌سازی. باید چنان کار کنی ک نتواند اشکال و ایرادی بگیرد. نعمان کاغذ ها را بوسید و گفت:( اطاعت می‌کنم استاد!) سری از روی تأسف تکان دادم. پدربزرگ ب من خیره شده بود. گفتم:( پس اجازه دهید این یکی را تمام کنم، آن وقت....) باز دستش را روی گردنبند گذاشت. _همین حالا. لحنش آرام اما نافذ بود. نمی‌توانستم ب چشم هایش نگاه کنم. برخاستم. پیش بند را از دور کمرم باز گردم. آن را روی چهار پایه ام انداختم و میان نگاه متعجب و کنجکاو شاگردان، پشت سر پدربزرگ، از پله ها پایین رفتم. دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💗✨چهارشنبه بهاریتون شاد و زیبا 🌷✨امیدوارم خداوند 🌸✨برای امروزتون سبد سبد 💗 ✨اتفاقات خوب 🌷✨و خوش رقم بزنه و حال 🌸✨ دلتون مثل 💗✨گل تازه و باطراوت باشه 🌷✨روزتون زیبا و در پناه خدا دوستانتان را هم با ما همراه کنید. @Zarre_Bin 🍃🌹🌴🌾🇮🇷🌾🌴🌹🍃