eitaa logo
˼ رف‍یق چادرۍ !' ˹
3.5هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
374 ویدیو
155 فایل
⸤ بسم‌رب‌الشھداء🌿'! ⸣ • . "هل‌من‌ناصرینصرنـے❔" 🌱|مـےشنوۍرفیـق؟! امام‌زمـ؏ـانمون‌یـٰارمۍطلبـد♥️!(: ــــــ ـ🌼. اِرتباط، @Katrin_a ˘˘ شروط: @Shartha ! • . - اللھم‌عجل‌لولیک‌الفرج(꧇︕
مشاهده در ایتا
دانلود
پشتت را میکنی تا بروی که بازوات را میگیرم... یک لحظه صدای جمعیت اطراف ما خاموش میشود تمام نگاه ها سمت ما می چرخد و توبهت زده برمیگردی و نگاهم میکنی نگاهت سراسر سوال است که _ چرا این کارو کردی!؟ابروم رفت! دوستانت نزدیک می ایند و کم کم پچ پچ بین طالب راه می افتد. هنوز بازوات را محکم گرفته ام. نگاهت میلرزد...از اشک؟نمیدانم فقط یک لحظه سرت را پایین میندازی دیگرکار از کار گذشته. چیزی رادیده اندکه نباید! لب هایت و پشت بندش صدایت میلرزد _ چیزی نیست!...خانوممه. لبخندپیروزی روی لبهایم مینشیند. موفق شدم! همان پسر که بگمانم اسمش رضا بود جلو میپرد: _ چی داداش؟زن؟کی رفتی ما بی خبریم؟ کالفه سعی میکنی عادی بنظر بیایـی: _ بعدن شیرینی شو میدم... یکی میپراند: _ ا ه زنته چرا در میری؟ عصبی دنبال صدا میگردی و جواب میدهی: _ چون حوزه حرمتداره. نمیتونم بچسبم به خانومم! این را میگویـی،مچ دستم را محکم دردستت میگیری و بدنبال خود میکشی. جمع را شکاف میدهی و تقریبا به حالت دو از حوزه دور میشوی و من هم بدنبالت... نگاه های سنگین را خیره به حالتمان احساس میکنم... به یک کوچه میرسیم،می ایستی و مراداخل ان هل میدهی و سمتم می ایی . خشم از نگاهت میبارد. میترسم و چندقدم به عقب برمیدارم. _ خوب شد!... راحت شدی؟... ممنون ازدسته گلت... البته این نه!)به دسته گلم اشاره میکنی( اونومیگم ک اب دادی _ مگه چیکارکردم؟ _ هیچی!...دنبالم نیا. تاهوا تاریک نشده برو خونه! به تمسخرمیخندم! _ هه مگه مهمه برات تو تاریکی برم یا نه؟ جا میخوری... توقع این جواب را نداشتی _ نه مهم نیست... هیچ وقتم مهم نمیشه. هیچ وقت! و بسرعت میدوی و از کوچه خارج میشوی... دوستت دارم و تمام غرورمرا خرج این رابطه میکنم چون این احساس فرق دارد.. بندی است که هر چه بیشتر در ان گره میخورد ازاد ترمیشوم فقط نگرانم نکند دیر شود... هشتاد و پنج روز مانده... هاشمی♡ 😍🌿♥️🍃 {@zfzfzf