eitaa logo
کانال دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
11.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
4.7هزار فایل
آخرین جلسات دروس و مباحث حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دام ظله) در قالب تصویر، صدا و متن بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء معاونت رسانه ارتباط با ادمین: @bonyad_esra_admin فهرست: https://eitaa.com/a_javadiamoli_doross/11098
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 همرنگ حقیقت شو 🔹 در سوره مبارکه «احزاب» به همسران پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند شما زن هستید می‌ توانید در جامعه شرکت کنید ولی وقتی با نامحرم حرف می‌زنید آهنگین حرف نزنید، مردانه حرف بزنید نه زنانه ﴿فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً﴾[1] زن بیاید در جامعه ولی مردانه حرف بزند، اگر زنانه حرف زد آن کسی که دلش مریض است طمع می‌ کند، معلوم می‌ شود مرض را او باید معلوم بکند، کسی که به نامحرم نگاه می ‌کند آن گفت این مریض است، صریح سوره مبارکه «احزاب» است فرمود کسی که همسر دارد، عیال دارد ناموس دیگری را نگاه می ‌کند او مریض است: ﴿فَیطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً﴾ من موجود ابدی هستم من نمی ‌خواهم بپوسم، من نمی‌ خواهم بسوزم، این است. اگر برای کسی روشن شود جای تحمیل نیست. اینها طبیب روحانی‌ اند دلسوز هستند، وقتی ببینند بچه‌ شان دارد می ‌افتد تلاش و کوشش می ‌کنند، ناله می‌ کنند فریاد می ‌زنند که نرو، همین! اجباری در کار نیست، این اجبار برای این است که اگر شما می ‌بینید که این بچه دارد می ‌رود از آن طرف هم اتومبیل به سرعت دارد می‌ آید، شما به هر وسیله ‌ای است با فشار می ‌خواهید بگویید نرود، این یک اجبار محمود و ممدوحی است. اجبار اگر هست مثل اینکه آدم بچه ‌اش دارد این کار را می‌ کند خب دلش درد می ‌آید نه اینکه ـ خدای ناکرده ـ کسی تحمیل بکند بگوید حرف من است، حرف من نیست! خودم جلو هستم شما هم همین طور، این طور است و با حرف کار پیش نمی ‌رود، آن برای سخنرانی خوب است، حرف همه انبیا همین است! 🔹 به مسیح گفتند ما با چه کسی بنشینیم گفت: «مَنْ تُذَكِّرُكُمُ‏ اللَّهَ‏ رُؤْیتُهُ»[2] کسی که دیدار او شما را عوض می‌ کند وگرنه سخنرانی و سخن‌ خوانی و مانند آن پنج درصد اثر می‌ کند، اینها اثر نمی ‌کند، این طور بود این طور بود رفتارش آموزنده بود، اصلاً حیف است که انسان گناه بکند! تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک ٭٭٭ برگ توت است به تدریج کنندش اطلس[3] 🔹 چرا ما این نشویم؟! با سخنرانی و با مانند آن حل نمی‌‌ شود چه رسد با فشار! با خواهش حل نمی‌ شود چه رسد با فشار! فقط با عمل حل می‌ شود، با راه حل می‌ شود که ما این هستیم فرشته‌ خوی هستیم. بعضی‌ ها می ‌آمدند خدمت ائمه (علیهم السلام) که نصیحت کنند رفتار او و برخورد او را می ‌دیدند بلند می‌ شدند می‌ رفتند، سؤال می ‌کردند برای چه آمدید؟ گفت آمدم حاجت خود را گرفتم دارم می ‌روم! من آمدم عوض بشوم و شدم. این است که در دین ما گفتند: «مَن لا ینفعك لحظه لا ینفعك لفظه» آن که دیدارش شما را عوض نکند حرفش هم بی ‌اثر است! «مَن لا ینفعك لحظه لا ینفعك لفظه». گفتیم چرا پیش او می ‌روی؟ گفت من آمدم جوابم را بگیرم گرفتم و رفتم، فهمیدم که چگونه می‌ شود زندگی کرد و چگونه می ‌شود حرف زد، این چند نفری که آمدند و رفتند شما چگونه عمل کردید؟ ادب، احترام متقابل، نه آدم بی ‌راهه برود نه راه کسی را ببندد و «علی أی حال» مرحوم فیض کاشانی را خدا غریق رحمت کند آن هم چقدر شیرین! ایشان یک حرف لطیفی دارد می‌ گوید ما نباید بگوییم «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» این را نباید بگوییم بعد یک مَثَلی می‌ زند می‌گوید اگر کشتی باشد، عده‌ ای مسافر کشتی باشند و کشتی در آستانه غرق باشد و این کشتی هزار مسافر داشته باشد، 999 نفر هم شنا بلد نیستند یکی غواصی بلد است او نباید بگوید «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو»! بلکه باید بگوید «خواهی نشوی رسوا همرنگ حقیقت شو».[4]‏ [1]. سوره احزاب، آیه32. [2]. الکافی(ط ـ دار الحدیث)، ج1، ص95. [3]. قصاید سنایی، قصیده90. [4]. المحجّة البیضاء، ج8، ص.180؛ «أ رأیت لو هجم سیل جارف یغرق أهل البلد و ثبتوا علی مواضعهم و لم یأخذوا حذرهم لجهلهم بحقیقة الحال و قدرت علی أن تفارقیهم و تركبی سفینة تنجو بها من الغرق فهل یختلج فی نفسك... ». 📚 ديدار معاون فرهنگی وزير بهداشت با حضرت استاد تاریخ: 1398/09/05 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 نقطه عطف بشریت ▪️ طبیعت را با نباید اشتباه كرد؛ طبیعت اختلاف ‌پذیر است، فطرت سالم است و اختلاف ‌پذیر نیست. فطرت فراطبیعت است، مربوط به جان آدم است، مربوط به روح آدم است. در شرق و غرب یكسان است، در شمال و جنوب یكسان است. فطرت یكسان است، می ‌تواند منبع باشد و آن اصول مشترك می ‌تواند مبدأ و ریشه برای مواد مشترك باشد. الآن شما می ‌بینید كشتن مردم بی‌ گناه فلسطین را عدل می ‌دانند، نه اینكه ظلم بدانند و بگویند ما ظالم و رهزنیم، این را عدل می ‌دانند و این را به محاكم قانونی می‌ برند! [آنها] تفسیر عدل را كه از عقل نمی ‌گیرند، از فطرت نمی ‌گیرند، از وحی نمی‌ گیرند، [بلكه] از خواسته برخاسته از جهلشان می ‌گیرند، از خواسته سیاسی خود‌شان می ‌گیرند، اینها منبع اساسی ندارند، وقتی منبع نداشتند این اصول ارزشی بی ‌منبع می ‌شود. این اصولی كه فعلاً در رسانه‌ های بین ‌المللی رایج است، همه اینها مورد احترام ماست، ولی باید از یك منبعی گرفت؛ مبارزه با تروریسم، حقوق بشر، مساوات، مواسات، عدالت، آزادی، استقلال اینها همه است؛ امّا وقتی بخواهید تفسیر بكنید می ‌بینید او عدل را طوری تفسیر می ‌كند كه صهیونیست می ‌شود عادل، فلسطینی مظلوم می ‌شود ظالم! تروریست را طرزی معنا می‌ كنند كه فلسطینی مدافع می‌ شود تروریست و صهیونیست مهاجم اشغالگر می ‌شود عادل! العدل ما هو؟ العقل ما هو؟ حریت ما هی؟ امنیت ما هی؟ اینها را باید از گرفت، اینها چون منبع مشترك ندارند حقوق مشترك هم نخواهند داشت. مبانی مشترك كه نبود حقوق مشتركی هم ندارند. ▪️ علی بن ابی ‌طالب (سلام الله علیه) عدل را به استناد وحی الهی تفسیر كرده است، عقل را مشابه همان عدل تفسیر كرد، قهراً این معانی نزدیك هم می ‌شوند؛ یعنی عدل، عقل، حق، صدق، حُسن و حَسن اینها یكسان خواهند بود؛ ظلم، باطل، كذب، منكر، قبیح، جهل اینها هم كنار هم قرار می‌ گیرند. هر كاری كه شده باشد عدل است و عقل، هر كاری كه معماری نشده باشد ظلم است و قبیح. تعبیر قرآن كریم این است كه اینها ﴿فَهُمْ فِی أَمْرٍ مَرِیجٍ﴾[1]، اینها در زندگی می ‌كنند؛ یعنی چیزی را در جای خود قرار نمی ‌دهند. اگر اصول از یك منابع گرفته نشود، می‌شود هرج و مرج. وجود مبارك امیر بیان علی بن ابی‌طالب (سلام الله علیه) همین معنا را به عنوان پوستین وارونه معرفی كرد فرمود: اینها اسلام را یا آن معارف را وارونه پوشیدند: «لُبِسَ الإِسْلاَمُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً»؛[2] یعنی پوستین وارونه. ▪️ انبیا (سلام الله علیهم) آمدند تا هم را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند، را تفسیر كنند تبیین كنند بعد اجرا كنند. سالیان متمادی زحمت انبیا (علیهم‌السلام) این بود كه بگویند عدالت یعنی چه. وجود مبارك رسول گرامی آن طوری كه در سورهٴ «شوریٰ» آمده است فرمود: ﴿وَ أُمِرتُ لِأَعدِلَ بَینَكُمُ﴾[3] من مأموریت یافتم كه عدالت را اجرا كنم همه بشر ‌هستند. ▪️ پیام نهضت حسینی (سلام الله علیه) این است كه ﴿وَ أُمِرتُ لِأَعدِلَ بَینَكُمُ﴾، نهضت آن حضرت از اینجا شروع شده كه فرمود: «أ لاَ تَرَونَ أنَّ الحَقَّ لا یعمَلُ بهِ ، و أنَّ الباطِلَ لا یتَناهى عَنهُ»[4] مگر نمی ‌بینید به حق عمل نمی ‌شود؟ مگر نمی ‌بینید از باطل صرف نظر نمی ‌شود؟ مگر نمی ‌بینید عدل دفن شده؟ مگر نمی ‌بینید ظلم حاكم است؟ من مأمورم كه عدل را معنا كنم و احیا كنم، مأمورم كه حق را معنا كنم و احیا كنم. ▪️ آنهایی كه مأموریت ویژه دارند نقطه عطفی در تاریخ ایجاد می ‌كنند. این یعنی ورق را بر می ‌گردانند؛ عده‌ ای كه بیراهه می ‌روند را منعطف می ‌كنند [و] سر راه می ‌آورند. وجود مبارك ولی ‌عصر و تاریخ است. تعبیر نورانی علی ‌بن ‌ابی ‌طالب (سلام الله علیه) دربارهٴ ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) این است كه «یَعْطِفُ الْهَوى عَلَى الْهُدَى، إذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى»؛[5] فرمود وقتی ولی‌ عصر (ارواحنا فداه) ظهور كرد آن است؛ یعنی اوراق را بر می ‌گرداند جامعه ‌ای كه بیراهه رفتند و هوامدار شدند آنها را می ‌كند آنها را بر می ‌گرداند. جامعه آمدند هدایت را بر هوا و هوس منعطف كردند، ولی ولی‌ّ عصر (ارواحنا فداه) كه ظهور می ‌كند هوای مردم را منعطف می ‌كند به . [1]. سوره ق، آیه 5 . [2]. نهج البلاغه ، خطبه 108 . [3]. سوره شوریٰ، آیه 15. [4]. تحف العقول، ص245. [5]. نهج‌البلاغه، خطبه 138. 📚 سخنرانی محرم تاریخ: 1384/11/11 🆔 @a_javadiamoli_esra
🏴 حمد الهی ▫️ قرآن كریم را در برابر كافر قرار داد: ﴿لِینْذِرَ مَنْ كانَ حَیا وَ یحِقَّ الْقَوْلُ عَلَی الْكافِرینَ﴾،[1] معلوم می ‌شود كه مؤمن و موحّد زنده است و كسی كه زنده است، است: ﴿وَ یحِقَّ الْقَوْلُ عَلَی الْكافِرینَ﴾ آنها مُرده ‌اند... . این تعریفی است كه از قرآن درباره انسان برمی‌آید. ▫️ در اوّلین دعای صحیفه سجادیه برمی‌آید كه انسان فصل اخیرش آن است؛ یعنی انسان «حی متألهٌ حمید» كه اگر حمد و ستایش پروردگار نباشد، دیگر انسان نیست؛ لذا فرمود: خدایا! تو را سپاس كه آیین حمد و شكر را به ما آموختی و ما آشنا شدیم كه تو را حمد كنیم و اگر انسانی خدا را حمد نكند، این افراد «لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیةِ إِلَی حَدِّ الْبَهِیمِیةِ»،[2] اگر كسی شاكر و حمید و حامد نباشد، این فصل اخیر را ندارد، فصل اخیر , حمد و سپاس در برابر ذات اقدس الهی است...؛ لذا مسئله دعا را به عنوان اینكه نور است به ما معرفی كرده و در سایر كلمات نورانی, سعی بلیغ آن حضرت این بود كه ما از این نقشه الهی كه استفاده كنیم و از آن كه فصل اخیر ماست، استفاده كنیم. [1]. سوره یس، آیه70. [2].صحیفه سجادیه، دعای1. 📚 کنگره بین المللی امام سجاد (علیه السلام) در زاهدان تاریخ: 1394/08/11 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 تعالی زن 🔹 عظمت زن مثل عظمت مرد، در گروِ شناخت است، چون بین زن و مرد در انسانیت انسان، فرقی نیست. حرف اسلام این است که هویت انسان به روح اوست، یک؛ روح مجرّد است، دو؛ موجود مجرّد نه مذکر است نه مؤنث، نه زن است و نه مرد؛ سه. زن و مرد خود را در که بیندیشند و بیازمایند، می ‌بینند تفاوتی ندارند. یک سلسله تغایر اوصافی است که در حد یک تغایر صنفی است و نه بیش از آن که این هم برای تنظیم روابط صحیح زندگی است، وگرنه در اسلام هیچ کمالی مشروط به مرد بودن نیست و زن بودن مانع هیچ کمالی نیست. 🔹 در فراگیری علم است، در تقرّب به خداست، در فرشته‌ خوی شدن است، در اوصاف برجسته داشتن است؛ شما یک نمونه پیدا نمی ‌کنید که اسلام بگوید این کمال برای مرد است و برای زن نیست. مسئله جهاد و امثال جهاد، اگر مطرح است یک کار بدنی است؛ اما اصل مبارزه با استکبار و صهیونیسم و مانند آن، مشترک بین زن و مرد است یا اگر مسئله مرجعیت و مانند آن است بر فرض تمامیت این تفکیک، مرجعیت یا امامت یا رسالت، کمالات اجرایی است؛ مشترک بین نبوت، رسالت، امامت و خلافت، است که این ولایت مشترک بین زن و مرد است. 📚 نخستین همایش بین المللی زنان و زندگی شهری تاریخ: 1395/09/18 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 سیره پژوهش 🔹 در جریان پژوهش چند مطلب مطرح است: اول آن است كه ما بفهمیم گمشده ما چیست كه به دنبال آن جستجو می‌ كنیم؛ ما چه می ‌خواهیم. كسی كه نیست، گمشده‌ ای ندارد و مقصد و مقصودی در پیش ندارد، او اهل پژوهش نیست، خود را معطل كرده است و دیگران را به زحمت انداخت (این اصل اول كه ما چه می‌ خواهیم). ▫️ اصل دوم این است كه بعد از اینكه روشن شد ما چه می ‌خواهیم و به دنبال چه می ‌گردیم باید بدانیم . ▫️ اصل سوم این است كه حالا كه معلوم شد هدفی داریم راهی هست و باید با پیمودن این راه به آن هدف بار یافت، چه كسانی هستند. ▫️ اصل چهارم این است كه چه كسانی هستند و اصل پنجم این است كه همراهان این راه چه كسانی هستند. 🔹 ملت تا خود را باز نیابد و نداشته باشد، پژوهش حاصل نیست طی راه حاصل نیست به مقصد رسیدن میسر نیست و مانند آن. پژوهشگر، یك نیروی انسانی است، نیروی انسانی می ‌تواند معدن نفت و گاز را دهها معدن مایع و غیر مایع را با پژوهش به دست بیاورد، با فناوری ابتكار داشته باشد، نیروگاه هسته ‌ای را در آن بخش های و عالمانه ‌اش راه اندازی بكند همه این كارها را می ‌تواند بكند، چه اینكه در بخش های كشاورزی و دامداری هم همان طوری كه تاكنون موفقیت های فراوانی داشت از این به بعد هم می تواند بیش از گذشته توفیق به دست بیاورد؛ اما همه اینها فرع آن نیروی پژوهشگر است، آن نیروی پژوهشگر است. 📚 دیدار مسئولین استان قم با حضرت استاد تاریخ: 1382/08/23 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 جانِ آگاه 🔹 آنچه درباره سید مشایخ ما، فقیه متألّه و عارف وارسته (رضوان الله تعالی علیه) می ‌توان گفت عبارت از این است كه این بزرگوار همانند عرفا و فقهای بزرگ شیعه را تا حدّ امكان به خوبی شناختند. 🔹 خدا وقتی انسان را آفرید، بدن او را كه به رساند، ﴿نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُوحِی﴾ را انشا كرد، روحی كه مدبّر او و مدیر او باشد به این بدن داد و او را انسان كرد، به این روح نیروهای فراوان داد، قوای ادراكی داد، قوای تحریكی داد، قوایی كه متولّی اندیشه ‌اند داد، قوایی كه متولّی انگیزه ‌اند داد و این روح را مطابق از فجور و تقوا با خبر كرد: ﴿فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا﴾. بعد از اینكه فجور و تقوا را به فطرت انسان داد، به همه نیروهای ادراكی و تحریكی او و نیروهای متولّی اندیشه و نیروهای متولّی انگیزه و مجاری ادراكی و مجاری تحریكی دستور داد در پیشگاه این فطرت خضوع كنند، چون ﴿فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ﴾. در برابر این دستور, خود عقل و نیروهای زیرمجموعه عقل اطاعت كردند؛ فطرت را نمی ‌رنجانند، رهزنی نمی ‌كنند، در مقابل فطرت نمی ‌ایستند و مطابق فطرت حركت می ‌كنند. 🔹 عارف كسی است كه صحنه داخل و خارج را خوب تشخیص می ‌دهد، علاج داخل و خارج را خوب تشخیص می ‌دهد، در درون خود فطرت را حاكم می ‌كند می ‌كند، نیروهای عقلی را در برابر فطرت خاضع می کند، نیروهای سركش را رام می ‌كند و طبق رهنمود علوی (صلوات الله و سلامه علیه) كه فرمود: «هِی نَفْسِی أَرُوْضُهَا بِالتَّقْوَی», رائض نفس خود است، ریاضت ‌كش است، تمرین ‌دهنده است و قوا را نرم می ‌كند كه قوای نرم‌ شده، در برابر فطرت, تمرّد و سركشی نداشته باشند؛ جهان داخل را این ‌چنین می ‌فهمد و اداره می ‌كند و جهان خارج را هم این ‌چنین می ‌فهمد و اداره می ‌كند. عارف كسی است كه این معانی را بعد از فهمیدن ، این راه ‌ها را بعد از فهمیدن و به راه بسنده نكند، زادراه تهیه كند، راه را به پایان برساند، وقتی راه را به پایان رساند و به مقصد رسید، از آن به بعد دیگر سخن از راه نیست، وقتی به مقصد رسید از آن به بعد می ‌كوشد كه با مقصود دیدار داشته باشد و مقصد را در سایه شهود مقصود مزین كند. 🔹 (رضوان الله تعالی علیه) _ آن طوری كه مشایخ ما مرحوم علامه طباطبایی و مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی كه از نزدیك خدمتشان مشرّف شدیم و این بزرگواران محضر آن بزرگوار را ادراك كردند و تتلمذ كردند و تلقّی كردند می ‌فرمودند _ این امور را خوب شناخت؛ هم راه را هم مقصد را هم مقصود را! 📚 پیام به كنگره بزرگداشت مرحوم آیت الله آقا سید علی قاضی (رضوان الله تعالی علیه) تاریخ: 1391/08/07 🆔 @a_javadiamoli_esra