💠 علم اخلاق
🔹 موعظه آن علم مُتقن صحیح نیست، آن علم دقیق عمیق اخلاق است. اخلاق غیر از موعظه است. اخلاق این است كه آدم نفس را بشناسد که «النّفس ما هی» مجرد است یا مادی؟ قوای او را بشناسد که مجرّدند یا مادی؟ كیفیت ارتباط قوا با نفس را بشناسد. اینكه وجود مبارك پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود شما از جهاد اصغر در آمدید و به فكر #جهاد_اكبر باشید[1] برای همین است. فقه ما یك نور است و علم! فقه, جهاد اصغر را تأمین می كند كه با دشمن چطور بجنگید, اخلاق, جهاد اكبر را فرماندهی می كند که چگونه #ابد را تأمین كنید؟ اگر یك سال و دو سال یا یك میلیارد سال و دو میلیارد سال بود كه قابل گذشت بود، ما هستیم كه هستیم! خب این بدون اخلاق كه نمی شود، اخلاق بدون #معرفت_نفس اصلاً شدنی نیست؛ موضوع آن نفس، قوای نفس، جهاد كبیر و جهاد اكبر است. معمولاً این جهاد چون بیشتر ما با آن هستیم این را می گویند جهاد اكبر، وگرنه این #جهاد_كبیر است نه جهاد اكبر, این اكبرِ نسبی است نه اكبرِ نفسی, جهاد اكبر آن است كه بین عقل و قلب باشد، به اصطلاح بین #عقل_و_عشق باشد. هر دو خوب هستند، هم عقل خیلی خوب است، هم قلب خوب است؛ منتها عقل می گوید من می خواهم بفهمم دیدن سخت است، قلب می گوید فهمیدن مشكل را حلّ نمی كند، دیدن مشكل را حلّ می كند. تو برهان اقامه می كنی خدا هست، جهنم هست، بهشت هست، اینها فهم است، اینها كار حكیم و متكلّم است؛ اما «خود هنر دان دیدن آتش عیان» اگر هنر داری آتش را ببین، جهنم كه الآن موجود است و شعله هم كه دارد. [پس] حرف قلب به عقل این است كه تو می گویی بهشت و جهنم هست باید كار خوب كرد، اینها كه #هنر نیست! هنر این است كه الآن این شعله دارد این شعله را ببین!
خود هنر دان دیدن آتش عیان ٭٭٭ نی گپ دلّ علی النار الدخان[2]
تو یك دود می بینی، می گویی پس آتشی هست. این جنگ بین #عقل_و_قلب است كه در حقیقت آن جهاد اكبر است. آن چون در دسترس نیست این جهاد نفس را كه انسان می خواهد عادل بشود, می خواهد اهل بهشت بشود، حالا یا «خوفاً من النار» است یا «شوقاً الی الجنة»[3] است، عالِم بشود، پرهیزكار بشود این جهاد وَسطی است. غرض این است كه اخلاق به آن برمی گردد.
🔹 قرآن كریم این هنر علمی را دارد كه تحلیل كند كه اگر كسی شبانه روز به فكر این بود كه مشكل دیگری را «لله تعالی» حلّ كند، او در حقیقت دارد مشكل خودش را حلّ می كند. این آیه ای كه در بخش های پایانی سوره مباركه «بقره» است این است كه ﴿مَثَلُ الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ﴾[4] آن گاه ثوابی برایشان ذكر كرد، بهشت برایشان ذكر كرد، پاداشی ذكر كرد. از این كار, فقیه وجوب یا استحباب می فهمد، حق با اوست؛ آن كسی كه موعظه ای فكر می كند می بیند كه ثواب قیامت است، آن هم حق با اوست؛ اما آنكه در فنّ اخلاق كار می كند، می گوید اگر كسی كار خیر كرد آیه قبل از اینكه بگوید ثواب دارد و او بهشت می رود فرمود: ﴿تَثْبِیتَاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾؛[5] یعنی اگر كسی كار خیری كرد مثل آن است كه این درخت بتواند حركت كند، كنار نهر برود، یك سطل آب از نهر بگیرد و به ریشه خودش بدهد، این درخت دارد موقعیت خودش را تثبیت می كند! مگر نباید ما ثابت قدم باشیم و در حوادث نلغزیم؟ چطوری ثابت قدیم بشویم؟ وضو كه می گیریم در هنگام مسح پا به ما گفتند مستحب است این دعا را بخوانیم: «اللَّهُمَّ ثَبِّتْنِی عَلَی الصِّرَاطِ یوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ»،[6] هر عضوی را كه در وضو می شوییم یا مسح می كشیم یك ذكر و دعایی دارد، مسح پاها این دعا را دارد: «ثَبِّتْنِی عَلَی الصِّرَاطِ یوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ» آن روزهایی كه پا می لغزد ما برای اینكه نلغزیم راهی داریم یا نداریم؟ این اعمال دینی, این اعتقادات دینی، ما را #ثابت_قدم می كند دیگر نمی لغزیم، وقتی نلغزیدیم در قیامت هم نمی لغزیم.
🔹 این ﴿تَثْبِیتَاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾ خیلی پیام دارد! این غیر از این است كه ثواب دارد, غیر از این است كه به ما بهشت می دهند, ما مثل یك درخت متحرّك هستیم! مشكل درخت این است كه قدرت حركت ندارد ما مثل یك درخت متحرّك هستیم كه اگر بتوانیم كار خیر انجام بدهیم موقعیت و ریشه خود را #تثبیت می كنیم، همین! «و ثبّتنی» همین است، آن وقت دیگر آدم نمی لغزد هر روز یك طرف برود، هر روز یك جا برود این چنین نیست، آن وقت ﴿أَلاَ بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾[7] هم همین است.
💠 تقوای در توحید
🔹 تقوایی كه خدا ما را به آن تقوا امر كرد، بارزترین و كامل ترین مصداق آن #تقوای_توحیدی است. تقوای توحیدی دو چهره دارد [و] انسانی كه در توحید متّقی است دو كار می كند؛ زیرا سپر تقوا و وقایه تقوا برای دو كار در دست اوست. معمولاً از سپر و وقایه یك كار ساخته است، ولی از #تقوای_توحیدی دو سِمَت ساخته است: سمت اول آن كه یك انسان موحّد این سپر را به دست بگیرد كه هیچ خیری و هیچ كار خوبی نه به او اسناد پیدا كند و نه به غیر خدا: ﴿وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللّهِ﴾،[1] این سپر اندیشه نمی گذارد یك موحّد كار خیر را به غیر خدا اسناد بدهد؛ نه به خودش [كه] چون قارون بگوید: ﴿قالَ إِنَّما أُوتیتُهُ عَلی عِلْمٍ عِنْدی﴾[2] و نه به غیر خدا. چهره دوم سپر تقوا و وقایه حق آن است كه هیچ شرّ و عصیان و فسوق و زشتی را به ذات اقدس الهی اسناد ندهد: ﴿كُلُّ ذلِكَ كانَ سَیئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهًا﴾،[3] قهراً ﴿وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللّهِ﴾ خواهد بود. او هر كار بدی كه دید به غیرحق اسناد می دهد و هر كار خیری [را] كه شنید به حق واگذار می كند؛ این سپر دو چهره ای به نام #تقوای_توحیدی است.
🔹 تقوا مفهومش یكی است [و] كثرت در معنای تقوا نیست، كثرت و تعدد به مصداقش برمی گردد، این یك مطلب؛ دوم اینكه اگر تفاوتی بین تقوا هست به لحاظ مورد آن است و چون #توحید عالی ترین مورد است #تقوای_توحیدی برجسته ترین تقواهاست و چون بعد از توحید، رسالت و نبوت و ولایت عالی ترین مظهر حق اند، تقوای در این معارف #عالی_ترین_تقوا خواهند بود، بعد نوبت به سایر احكام و حكم می رسد. پس اختلاف تقوا در مصداق است نه در مفهوم و حقیقت! اگر گفته می شود تقوای سیاسی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی و مانند آن نه یعنی تعدد معنا، بلكه [یعنی] تعدد مصداق و اگر كسی در عالی ترین مورد تقوا كه #تقوای_توحیدی است به آن اوج بار یافت، این اكرم بالقول المطلق است: ﴿إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاكُمْ﴾.[4]
[1] . سوره نحل، آیه 53.
[2] . سوره قصص، آیه 78.
[3] . سوره اسراء، آیه 38.
[4] . سوره حجرات، آیه 13.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 خطبه های نماز جمعه
تاریخ: 1371/03/08
🆔 @a_javadiamoli_esra
برتری تقوا بر عقیده و علم.mp3
1.4M
💠 روز هشتم ماه #جمادی_الاول 1442
🔹 برتری تقوا بر عقیده و علم
#آيت_الله_العظمی_جوادی_آملی
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 برتری تقوا بر عقیده و علم
🔹 چگونه تقوا که [در سوره مباركه «حج» آمده]: ﴿لكِنْ ینالُهُ التَّقْوی﴾،[1] بالاتر از پیام سوره مباركه «فاطر» است که ﴿إِلَیهِ یصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ﴾،[2] «كَلِم طیب» كه #عقیده_و_علم است چگونه پایین تر از #تقواست، با اینكه در سوره «فاطر» ثابت شد كه عمل صالح سكوی پَرِش «كلم طیب» است؟! ﴿إِلَیهِ یصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیبُ﴾؛ اگر این ﴿الْكَلِمُ الطَّیبُ﴾، «العقیدة الطیبه» بخواهد صعود كند و پرواز كند، سكّوی پرش آن چیست؟ ﴿وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یرْفَعُهُ﴾؛ عمل صالح از پشت سر به منزله سكّوی پَرِش «كَلِم طیب» است، چون «كَلِم طیب» اگر سكّوی پَرِشی به نام #عمل_صالح نداشته باشد، رشد نمی كند.
🔹 ثابت شد كه عمل صالح #سكوی_پرش اعتقادات است، حالا چگونه عمل صالحی كه سكّوی پرش است، از «كَلِم طیب»ی كه اعتقادات و #علوم_عالیه است، بالاتر می شود كه در سوره «حج» آمده تقوا #نائل می شود، ولی در سوره «فاطر» آمده «كَلِم طیب» #صاعد میشود. صعود یعنی به طرف «الله» می رسد، نِیل یعنی می رسد؛ آیه سوره «حج» كجا و آیه سوره «فاطر» كجا!
🔹 سرّش آن است كه بیان تقوا را در كتاب های اخلاقی ملاحظه فرمودید، همان طوری كه توبه سه قسم است: توبه عام است, توبه خاص و توبه اخص; #تقوا هم این چنین است.
كدرج التّوب مراتب التّقی *** من حرمة أو حلٍّ أو دون اللّقا[3]
این بیان لطیف #حكیم_سبزواری در بخش اخلاقیات حكمت منظومه است که ایشان در آنجا بیان كردند تقوا مثل درجه توبه سه قسم است: یك #تقوای_عام است كه همه آن را باید داشته باشند، پرهیز از گناه است; یك #تقوای_خاص است كه پرهیز از بسیاری از امور حلال است; یك #تقوای_اخص است كه پرهیز از «مادون الله» است «كدرج التّوب مراتب التّقی»؛ همان طوری كه توبه سه درجه دارد، مراتب تقوا هم سه مرحله است «من حرمة أو حلّ أو دون اللّقا». تقوای عام از كار حرام است، تقوای خاص از خیلی از امور محلَّل است, تقوای اخص از غیر لقاست. كسانی كه به اوج تقوا رسیدند آنچه غیر #لقای_الهی است، از آن صرف نظر می كنند؛ متّقی هستند و می كوشند كه غیر از «لقاء الله» چیزی نداشته باشند كه «مَا كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ»،[4] آن تقوای اخص است كه از «كَلِم طیب» می گذرد, نائل می شود و «كَلِم طیب» در مرحله صعود می ماند.
[1]. سوره حج, آیه37.
[2]. سوره فاطر, آیه10.
[3]. شرح المنظومه، ج5، ص377.
[4]. الکافی(ط ـ اسلامی)، ج1، ص98.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سوره صافات ـ جلسه 25
تاریخ: 1393/01/26
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 آیت جهانی
🔹 ﴿وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ مَرْیمَ﴾،[1] در قرآن كریم از راه های متعدّدی معارف الهی به وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) القا می شود تا از آن راه جامعه بشری هم به #علوم_گوناگون از راه های مختلف برخوردار بشود؛ یكی از آن معارف قصص انبیای الهی است و بازگویی جریان انبیاء و اولیای الهی از راه اعلام به غیب به وجود مبارك آن حضرت رسیده است، هم آن حضرت عالِم شد، هم به امّت اسلامی اعلام كرد و هم #اسوه ای برای دیگران شد. #تذكره_انبیاء چندین خاصیت دارد؛ برجسته ترین خاصیتش آن است كه وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) هم #عالم_به_غیب می شود و هم مطمئن است كه #امدادهای_غیبی او را تنها نمی گذارد، هم مطمئن می شود كه در سایه استقامت #پیروزی قطعی است و هم مطمئن می شود كه #پیام او «الی یوم القیامه» می ماند.
🔹 یكی از آن جریان ها مربوط به عیسی (سلام الله علیه) است، چون عیسی و مادرش (سلام الله علیهما) مجموعاً #یك_معجزه جهانی اند كه خدا درباره این دو بزرگوار فرمود: ﴿وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْیمَ وَأُمَّهُ آیةً﴾،[2] همان طوری كه طوفان نوح آیت جهانی است، این مادر و فرزند دوتایی با هم #آیت_جهانی اند ﴿وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْیمَ وَأُمَّهُ آیةً﴾. عیسی (سلام الله علیه) بدون پدر به دنیا بیاید معجزه است، مریم (سلام الله علیها) بدون همسر مادر بشود معجزه است، مجموعه این دو معجزه یك #اعجاز_جهانی است. درباره معجزات انبیای دیگر چنین تعبیری نشده است، فقط درباره طوفان حضرت نوح است.
🔹 فرمود در قرآن یا در این سوره كه جزئی از قرآن است جریان مریم را متذكّر باش؛ یعنی هم به #ذُكرت می آوریم كه تو عالِم می شوی، هم به #ذِكرت می آوریم كه این الفاظ را باید بگویی، خودت توجه كنی و جامعه را هم به اینها متوجّه كنی، اینها را یادآور باش ﴿وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ مَرْیمَ﴾.
[1] . سوره مریم، آیه 16.
[2] . سوره مؤمنون، آیه 50.
#میلاد_حضرت_عیسی_علیه_السلام
#تذکره_انبیاء
#ذُکر_و_ذِکر
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سوره مبارکه مریم ـ جلسه 13
تاریخ: 1388/07/25
🆔 @a_javadiamoli_esra
جایگاه مردم در نظام دینی.mp3
1.83M
💠 روز دهم ماه #جمادی_الاول 1442
🔸 جایگاه مردم در نظام دینی
#آيت_الله_العظمی_جوادی_آملی
🆔 @a_javadiamoli_esra