eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 فرشته منش 🔹 «عمرو بن عبدوَد» که از شَجعان بنام جاهلیت و بت‌پرست بود، وقتی از آن طرف خندق به این طرف خندق آمد و رجز خواند، وجود مبارک حضرت امیر که به مبارزه برخاست چکار کرد؟ وجود مبارک حضرت امیر که بر سینه «عمرو بن عبدوَد» نشست، همه ناظر بودند دیدند حضرت بلند شد و یک مقدار کناری نشست و دوباره آمد. بعدها از وجود مبارک حضرت امیر سؤال کردند که آن موقع خطرناک بود و او هم نیمه‌جان بود آن هم آن پیکر و هیکل، شما چرا از سینه او برخاستید؟ فرمود وقتی که من بر سینه او نشستم آب دهان به صورت من ریخت. «او خدو انداخت بر روی علی ٭٭٭ افتخار هر وصی و هر ولی»[1] ▫️ گفت او آب دهان انداخت بر صورت من، من غضبناک شدم در این حال «لله» نبود، من کنار نشستم تا خشمم فرو بنشیند کنار برود «قربة إلی الله» سر او را جدا کنم.[2] اگر وجود مبارک پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «لَضَرْبَةُ عَلِی لِعَمْرٍو یوْمَ الْخَنْدَقِ تَعْدِلُ عِبَادَةَ الثَّقَلَین‏»[3] هم برای اینکه آن روزی که «بَرَزَ الْإِیمَانُ‏ كُلُّهُ إِلَی الشِّرْكِ كُلِّه‏»[4] هم کل اسلام در خطر بود، هم این ضربت بود که گفت فقط برای رضای خدا، فرمود این ضربت به اندازه می‌ ارزد، البته این طور کم است که خشم خود آدم، تشفی خود آدم، هیچ دخالت نداشته باشد؛ مثل نماز و روزه ما است. نماز و روزه ما هم یک بخش و چند درصدی است. ▫️ این آیه به هر حال هشداری است برای همه ما، در بخش پایانی سوره مبارکه «یوسف» است که ﴿وَ مَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُونَ﴾[5] یعنی اکثر مؤمنین درصدی از شرک در درون کارشان هست یک مؤمن محض که به اندازه کعبه می ‌ارزد[6] یا حرمت او بیش از حرمت کعبه است[7] آن خیلی کمیاب است! این آیه یک برای همه ما است. 🔹 جناب قُونوی در تبیین این گونه از آیات دارد کسی که عمداً معصیت می ‌کند مشمول همین است،[8] چرا؟ برای اینکه یک وقت است که کسی یادش رفته معصیتی کرد یا اضطرار داشت یا اکراه داشت یا الجاء داشت یا جهل به موضوع داشت یا جهل به حکم داشت یا ضعف داشت همه اینها با «حدیث رفع»[9] حل می ‌شود؛ ولی اگر کسی عالم به موضوع است عالم به حکم است اکراه نیست، اضطرار نیست، الجاء نیست، دارد نگاه می ‌کند یا می ‌گیرد این معنایش چیست؟! ▫️ حرف جناب قونوی در آن رساله اربعین این است که شما این را وقتی تحلیل کنید این سر از کفر در می‌آورد، چرا؟ برای اینکه معنای این حرف این است که خدایا! من هیچ عذری ندارم تو گفتی این کار را نکن، ولی به نظر من باید بکنم! خلاصه و عامدانه همین است، عصاره گناه عمدی این است. اینکه در بعضی از موارد کفر تعبیر شده است حالا همه ما دست به عصا می ‌گوییم این کفر، کفر عملی است نه کفر اعتقادی، ولی تحلیل جناب قونوی این است که این است حالا او می‌ بخشد حرفی دیگر است. [1]. مثنوی معنوی مولوی، دفتر اول، بخش164. [2]. مناقب آل أبی طالب، ج2، ص115؛ «وَ لَمَّا أَدْرَكَ عَمْرَو بْنَ عَبْدَ وُدٍّ لَمْ یضْرِبْهُ فَوَقَعُوا فِی عَلِی ع فَرَدَّ عَنْهُ حُذَیفَةُ فَقَالَ النَّبِی ص مَهْ یا حُذَیفَةُ فَإِنَّ عَلِیاً سَیذْكُرُ سَبَبَ وَقْفَتِهِ ثُمَّ إِنَّهُ ضَرَبَهُ فَلَمَّا جَاءَ سَأَلَهُ النَّبِی عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ قَدْ كَانَ شَتَمَ‏ أُمِّی وَ تَفَلَ فِی وَجْهِی فَخَشِیتُ أَنْ أَضْرِبَهُ لِحَظِّ نَفْسِی فَتَرَكْتُهُ حَتَّی سَكَنَ مَا بِی ثُمَّ قَتَلْتُهُ فِی اللَّهِ». [3]. عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج‏4، ص86. [4]. كنز الفوائد، ج‏1، ص297. [5]. سوره یوسف، آیه106. [6]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏8، ص107. [7]. الخصال، ج‏1، ص27؛ «الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَة»؛ بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج‏64، ص71 ؛ «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَظَرَ إِلَی الْكَعْبَةِ فَقَالَ مَرْحَباً بِالْبَیتِ مَا أَعْظَمَكَ وَ أَعْظَمَ حُرْمَتَكَ عَلَی اللَّهِ وَ اللَّهِ لَلْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَة...». [8]. شرح الأربعین حدیثا، ص87؛ «و رد علی بغته فی سر ذلک ان سبب ظهور حکم الغیرة و سلطنتها لیس نفس الفعل المحرم فقط بل الموجب هو التلبس بصفة المشارکة لمقام الربوبیه ...». [9]. وسائل الشیعة، ج‌15، ص369. 📚 .درس خارج فقه نکاح جلسه 512 تاریخ: 1398/10/30 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 امیرمؤمنان (علیه السلام) می‌ فرماید: دور افكندن تكلّف است؛[1] همچنین به فرزندش می ‌فرماید: پسرم! روزی دو گونه است: آنچه تو آن را می‌ جویی و آنچه آن تو را می ‌جوید، پس اگر تو به سوی آن نروی آن به سوی تو می ‌آید، پس غم سالانه ‌ات را بر غم یك روزت تحمیل نكن؛ به فكر مشكلات همان روزی باش كه در آن هستی.[2] [1] . أَهْنَأ الْعَیشِ اطِّرَاحُ الْكُلَفِ (غرر الحكم، ص478). [2] . یا بُنَىَّ الرِّزْقُ رِزْقَانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ یطْلُبُكَ، فَإِنْ لَمْ تَأْتِهِ أَتَاكَ، فَلا تَحْمِلْ هَمَّ سَنَتِكَ عَلَی هَمِّ یوْمِكَ وَ كَفَاكَ كُلَّ یوْمٍ مَا هُوَ فِیهِ (الفقیه، ج4، ص386). 📚 مفاتیح الحیات ص 74 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 عبادالرحمان 🔹 [با توجه به] ﴿وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً﴾[1] دین را به ما یاد می‌ دهد. دین نفرمود همیشه به دنبال دیگری برو! چه وقت انسان امام متّقیان می ‌شود؟ در صورتی كه مراحل چهارگانه را پشت‌ سر گذاشته باشد: اول صحیح، بعد از معرفت است ﴿وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ﴾[2] از رجس هجرت بكن. بعد از هجرت است، فرمود وقتی كه مهاجر شدی داری حركت می‌كنی توقّف نكن. ▫️ این [آیه] ﴿وَالَّذِینَ لاَ یشْهَدُونَ الزُّورَ﴾ همه ‌اش درباره مجلس حرام نیست، نگاه كردن بعضی از سریال ها این طور است، خواندن روزنامه‌ های بی ‌اثر همین طور است. یك دانشجو یا یك طلبه تا نفس می ‌كشد باید به دنبال علم برود، اگر چیزی مفید علمی نیست خب چرا آدم وقت صرف بكند؟! این ﴿لاَ یشْهَدُونَ الزُّورَ﴾ آن را شامل می ‌شود. ▫️ فرمود اگر معرفت شد قدم دوم هجرت است. اگر هجرت شد سرعت است. اینجا جای این نیست كه بگویند فلان مقدار بروید كه اگر كسی در راه افتاد صراط مستقیم افتاد اینجا جای «خَیرُ الأمُورِ أوسَطَهَا»[3] نیست، اینجا جای «خیر الامور أشدّها و أكثرها و أوفرها و أعلاها» است كه در دعای كمیل می ‌خوانیم «وَ اَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ. وَ اَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَیكَ»[4] اگر كسی در راه باشد. پس قدم اول معرفت است، مرحله دوم هجرت است، مرحله سوم سرعت است كه فرمود: ﴿وَسَارِعُوا﴾[5] نگفت آرام آرام بروید، فرمود اگر راه را پیدا كردید خب تندتر بروید. مرحله چهارم است اینكه جلوتر بروند اینكه بالا و پایین نشستن نیست اینكه ریاست و مرئوسیت نیست كه مذموم باشد، این دین است و تقواست! اگر كسی در دارد حركت می ‌كند این اگر جلوتر برود نقص نیست. خیلی ها عادل ‌اند، این می ‌خواهد اعدل باشد. خیلی ها متّقی ‌اند، این می ‌خواهد اتقا باشد. خب این‌چنین ‌اند ﴿سَابِقُوا﴾،[6] یعنی جلوتر بروید خب اگر كسی متواضع است دیگری می‌ كوشد متواضع‌ تر باشد، اینكه چیز بدی نیست! دیگران متّقی ‌اند، این می ‌كوشد اتقا باشد اینكه چیز بدی نیست! اینكه دنیا نیست كه بد باشد. 🔹 پس اول است، بعد است، بعد است، بعد حالا كه سابق شد احساس مسئولیت باید بكند، نه اینكه همان‌جا بایستد و متوقّف بشود و راكد باشد. باید رهبری دیگران را هم به عهده بگیرد، از خدا بخواهد كه یك عدّه پرهیزكاران حرف او را گوش بدهند ﴿وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً﴾ اگر به این درجه نرسید و مأموم شد طبق بعضی از روایاتی كه هست «و اجعل لنا من المتّقین اماما»[7] این برای مأمومین است، اما روح بلند قرآن كریم این است كه خدایا! تو كه دینت را حفظ می‌ كنی تو كه جامعه را بدون امام نگه نمی‌ داری، تو كه بدون پیشرو نگه نمی ‌داری خب ما جلو بیفتیم دیگران به دنبال ما، ما كه نمی‌ خواهیم فخرفروشی بكنیم این چیزی نیست كه بد باشد كه تو خودت به ما دستور دادی كه این طورند، این طورند جمله آخری كه گفتی، فرمودی می ‌گویند خدایا ما را پیشوای مردان باتقوا قرار بده كه متّقیان جامعه به ما اقتدا كنند ﴿وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً﴾ این می ‌شود. ▫️ حالا فتحصّل كه نه تنها حضور در خدمت كردن به نظام و شهدا و امام است، بلكه باعث می ‌شود كه دیگران هم به ما اقتدا كنند. چرا ما دنباله ‌رو باشیم؟ مگر تقلید و دنباله ‌رو بودن و مأموم بودن فضیلت است؟ آنچه فضیلت است پیشرو بودن است فرمود شما باشید باشید امام باشید ﴿وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً﴾ این چه كتابی است! [1] . سوره فرقان، آیه 74. [2] . سوره مدثر، آیه 5. [3] . الكافی، ج6، ص541. [4] . مصباح المتهجّد، ص850. [5] . سوره آل‌عمران، آیه 133. [6] . سوره حدید، آیه 21. [7] . مصباح المتهجّد، ص751. 📚 سوره مبارکه فرقان جلسه 28 تاریخ: 1390/12/14 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 و همچنين از آن حضرت [امام صادق علیه السلام] نقل شده که سختگيري (وسواسي گري) از اخلاق و شعار نيست. خدا به پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بگو: من از شما مزد رسالت نمي‌ خواهم و من از متكلّفان نيستم. پيامبر هم فرمود: ما پيامبران و اولياء از تكلّف بيزاريم، پس پيشه كن و صبر و استقامت داشته باش تا خدا تو را از تكلّف بي‌ نياز كند و سرشت ايماني به تو دهد و سرگرم غذايي نباش كه پايانش در بیت الخلاء است و پوشاكي كه پايانش پوسيدگي و خانه ‌اي كه پايانش ويراني و مالي كه پايانش به ارث ماندن و دوستاني كه پايانشان جدايي و عزتي كه پايانش ذلت و متانت و هيبتي كه پايانش ستم و ناسپاسي و عيشي كه پايانش حسرت است.[1] [1] . مصباح الشریعه، ص۱۴۰؛ بحار الانوار، ج70، ص394 ـ 395. 📚 مفاتیح الحیات ص 75 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مهد عاطفه 🔸 کودک در این هفت سال که در آغوش است فقط می ‌فهمد. چرا می ‌گویند نزن؟ چرا می گویند این امیر است و مأمور نیست؟ برای اینكه در تمام شبانه روز این دارد درس عاطفه یاد می ‌گیرد. كشور را، جامعه و مملكت را عاطفه می‌ گرداند. اینكه می ‌گویند سنگ روی سنگ بند نمی‌ شود از همین جاست. 🔸 مگر هر كسی در هر سنی می ‌تواند درس یاد بگیرد؟! درس خواندن هم سنی دارد. وقتی آدم سنش بالا آمد نه حوصله گوش دادن دارد نه حالت ضبط دارد. سن فهمیدن و تحقیقات علمی هم محدود است، هم محدود است، این هفت ساله دوران است كه در تمام اعضا و جوارح این مِهر جایگزین می ‌شود. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1387/07/25 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مهد عاطفه 🔹 ذات اقدس الهی هم درباره پدر و مادر فرمود فرزندان را چطور ، هم به فرزندان فرمود اگر پدر و مادر به دوران كهنسالی رسیدند چطور اینها را كنید. فرمود ﴿إِمَّا یبْلُغَنَّ عِندَكَ الكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلَا تَقُل لَهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَهُمَا قَوْلاً كَرِیماً ٭ وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّیانِی صَغِیراً﴾[1] فرمود «خفض جناح» كن. «خفض جناح» یعنی پَر پهن كردن؛ این دو گونه است: یك وقت برای است یك وقت برای . همین «خفض جناح» را به وجود مبارك پیامبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) دستور داد؛ فرمود كه تو كه قدرت پرواز داری و می ‌توانی تا معراج بروی ﴿دَنا فَتَدَلّیٰ﴾[2] داری، ﴿سِدْرَةِ الْمُنْتَهیٰ﴾[3] داری، همه مراحل را داری و پشت سر گذاشتی و می‌گذاری، اوج نگیر! پر پهن كن یك عده هم زیر بال و پر تو پر دربیاورند ﴿وَ اخْفِضْ جَناحَكَ للْمُؤْمِنینَ ٭ وَ قُلْ إِنّی أَنَا النَّذیرُ﴾؛[4] فرمود پَر پهن كن یك عده را زیر پَر بگیر كه اینها بال دربیاورند پَر دربیاورند، آیین پَر كشیدن و پرواز كردن را یاد بگیرند و به اینها یاد بده این ترحم است. اما درباره [وظیفه] فرزندان فرمود احتراماً پَر پهن كن ﴿وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ﴾؛ بدون اینكه منّت بگذاری، با احترام از اینها بكن. بنابراین هم می ‌شود كودكان را در پروراند هم این او هم هدر نرود. اما آن كه عاطفه است و رقّت و رأفت است و رحمت است این دوران هفت سال باید محفوظ باشد؛ لذا دیگر هیچ سخن از خانه سالمندان نیست و نباید هم باشد. بنابراین باید جمع كرد، هم به فكر كودكان بود كه اینها رها نشوند، هم آن دوره دانشگاهی هفت سالهِ فراموشمان نشود كه این هم یك نحوه . [1]. سوره إسراء، آیات23 و 24. [2]. سوره نجم، آیه8. [3]. سوره نجم، آیه14. [4]. سوره حجر، آیات88 و 89. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1387/07/25 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 [حضرت امام صادق علیه السلام] و نیز می‌ فرماید: سزاوار نیست كه موٴمن خود را ذلیل كند. پرسیدند: چگونه خود را ذلیل می ‌كند؟ فرمود: به كاری می ‌پردازد كه در توانش نیست.[1] امیرمؤمنان (علیه السلام) می‌ فرماید: خِرَد مردم با شش چیز سنجیده می‌ شود: معاشرت، داد و ستد، دستیابی به مقام، برکناری از مقام، توانگری و تهیدستی.[2] [1] . لا ینْبَغِى لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یذِلَّ نَفْسَهُ. قِیلَ لَهُ: وَ كَیفَ یذِلُّ نَفْسَهُ؟ قَالَ: یتَعَرَّضُ لِمَا لا یطِیقُ (الكافى، ج5، ص64). [2] . سِتَّةٌ تُخْتَبَرُ بِهَا عُقُولُ الرِّجَالِ [النَّاسِ‏]: الْمُصَاحَبَةُ وَ الْمُعَامَلَةُ وَ الْوِلایةُ وَ الْعَزْلُ وَ الْغِنَی وَ الْفَقْرُ (غرر الحکم، ص343). 📚 مفاتیح الحیات ص 75 و 76 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 معنای توکل 🔹 معنای توكّل این نیست كه تا آنجا كه به حسب ظاهر معلوم و مقدور انسان است بگوید من خودم انجام می‌ دهم، آن حوادث پیش‌بینی نشده را به خدا واگذار ‌كند؛ این است كه با سازگار نیست. توكّل معنایش این است كه انسان خدا را وكیل خود قرار بدهد. ▫️ هر آدم عاقلی وقتی می‌خواهد كاری را انجام بدهد كه به همه شئون آن كار آگاهی ندارد (یك) بر فرض آگاهی، توان آن را ندارد (دو) وكیل می‌ گیرد (سه). ما نسبت به همه كارهایمان این سه امر را باید رعایت كنیم، چون هیچ كاری نیست كه ما به جمیع شئونش آگاه باشیم، هیچ كاری نیست كه ما نسبت به جمیع شئون آن توانمند باشیم، چون به جمیع شئون علم نداریم و به جمیع شئون آن كار توانایی نداریم چاره جز این نیست كه بگیریم ﴿وَكَفَی بِاللَّهِ وَكِیلاً﴾.[1] پس معنای توكل این نیست كه آن مقداری كه می توانیم به خودمان اسناد بدهیم و آن مقداری كه نمی ‌دانیم و نمی ‌توانیم توكّل كنیم. 🔹 اگر ما در همه امور به خدای سبحان توكّل كردیم، آن‌گاه آن مدیر و مدبّر گاهی خود ما را اداره می ‌كند، آن بخشی كه به حسب ظاهر معلوم و مقدور ماست؛ گاهی دیگران را تسخیر می‌كند، آن بخشی كه معلوم و مقدور ما نیست؛ آن وقت اگر ما به او توكّل كردیم و او را وكیلِ مفَوَّض و مطلق قرار دادیم او شروع به كار می ‌كند؛ او خود ما را می ‌كند، دیگران را تدبیر می ‌كند، از مجموعه این دو تدبیر آن مقصد صحیح به دست می ‌آید؛ لذا در سورهٴ <طلاق> فرمود:﴿وَمَن یتَوَكَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ پس معنای توكّل، تبعیض یا تشریك در كار نیست. ▫️ اگر در سورهٴ <طلاق> فرمود:﴿وَمَن یتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَهُ مَخْرَجاً ٭ وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لاَ یحْتَسِبُ وَمَن یتَوَكَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ برای اینكه ﴿إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَی‏ءٍ قَدْراً﴾[2] آن وقت توكّل ما ثمربخش می ‌شود. 🔹 پس توكّل، تبعیض در وظیفه نیست كه بخشی از كارها را خودمان انجام بدهیم، آن مقداری كه مقدور ما نیست به عنوان حوادث پیش ‌بینی نشده توكّل كنیم. چرا خدا كافی است؟ برای دو جهت، چرا ﴿مَن یتَوَكَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾/ برای دو جهت: یكی اینكه ﴿إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ﴾، یكی اینكه ﴿ قد جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَی‏ءٍ قَدْراً﴾ او را به عهده گرفته برای هر چیزی یك اندازه مشخص قرار داده (یك)، نسبت به همه چیز هم قدرت مطلق دارد (دو). خب پس خود ما هم از این دو نظر زیرمجموعه این دو اصل هستیم؛ یعنی اینكه فرمود: ﴿قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَی‏ءٍ قَدْراً﴾ برای ما هم یك قدر مشخّصی است كه او قرار داده است. اگر فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ﴾ خدای سبحان مقصد خود را بالأخره می ‌رسد و می‌ رساند، ما هم جزء مقاصد او هستیم در مقام سوم یعنی مقام فعل. بنابراین اگر كسی خدا را وكیل مطلق قرار داد چه اینكه باید او را وكیل مطلق قرار بدهیم، خود ما را او دارد می ‌كند. وقتی ما را او دارد اداره می‌كند ما دیگر نباید نگران باشیم! [1] . سوره نساء، آیات 81 ،132 ،171 ؛ سوره احزاب، آیات 3 و 48. [2] . سوره طلاق، آیات 2 و 3. 📚 سوره فرقان جلسه 23 تاریخ: 1390/11/30 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 به فرموده رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یا باش یا در حال آموختن دانش و وقت خود را در بیهودگی و خوشگذرانی صرف نکن.[1] امیرمؤمنان (علیه السلام) می ‌فرماید: [و دانش] را فراگیر، هرچند از مشركان باشد[2]؛ همچنین می ‌فرماید: حكمت [و دانش] را فراگیر؛ هرچند از زبان دیوانگان باشد[3] و نیز فرمود: بر شماست كه دانش بجویید، چرا كه دانشمند گرامی است، هرچند به خاندانی منسوب نباشد و گرامی است، هرچند تهیدست باشد و گرامی است، هرچند جوان باشد.[4] [1] . المحاسن، ص227؛ بحار الانوار، ج1، ص194. [2] . مشكاة الانوار، ص134. [3] . مصباح الشریعة، ص160. [4] . عَلَیكُم بِالْعِلْمِ وَ الاَدَب، فَإنَّ العَالِم یكْرَمْ وَ إنْ لَمْ ینْتَسَبْ وَ یكْرَم وَ إنْ كَانَ فَقِیراً وَ یكْرَمْ وَ إنْ كَانَ حَدَثاً (شرح نهج البلاغة، ابن ابی‌الحدید، ج20، ص332). 📚 مفاتیح الحیات ص 77 و 78 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 جلد دوازدهم «ادب فنای مقربان» آماده انتشار شد 🔹 پایگاه اطلاع رسانی اسراء: جلد دوازدهمین «ادب فنای مقربان» اثر آیت‌الله العظمی جوادی آملی به عنوان جلد پایانی این سلسله مباحث که به اختصاص دارد، به همت پژوهشگاه علوم وحیانی معارج آماده انتشار شد. لینک خبر: https://b2n.ir/w40565 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 اخلاق سیاسی ▪️ اگر گفته شد انبیا آمدند مخصوصاً وجود مبارک پیامبر (علیهم آلاف التحیة و الثناء) برای اینکه اخلاق را زنده کنند، اخلاق تنها تواضع فردی و خانوادگی نیست، حکومت است، غرض این است که اخلاق است و حکومت است که به این بارگاه امین باید رسید و امام (رضوان الله تعالی علیه) با ولایت برای میخائیل گورباچف آن طور نامه می نویسد، با داشتن ولایت ایران اسلامی را احیا می کند و از ، از ، از آزاد می کند و با جهان ارتباط برقرار می کند؛ اما عزیزانه با همه کشورهایی که نه بی‌ راهه می روند، نه گزندی دارند، نه مرموزانه کار می کنند، نه قصد ایذاء دارند، رابطه سلیم و عاقلانه برقرار می کند طوری که ملت زنده باشد؛ هم حفظ بشود و هم خود امام (رضوان الله تعالی علیه). 📚 پیام به همایش بین المللی نقش اندیشه های عرفانی امام خمینی رحمت الله علیه در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران تاریخ: 1399/11/11 🌐 پخش کامل پیام در : https://www.aparat.com/v/cxJUX 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 حق محوری ▪️ (قدس سره)، این مسأله را به خوبی فهمید و به آن ایمان آورد كه زمامداری و رهبری مردم، سكّه‏ای است كه دو رو دارد؛ یك چهره آن «خلافت الله» است و چهره دیگرش «عفطه عنز» (عطسه بز ماده) و «عِراق خنزیر بید مجزوم» (استخوان خوك در دست بیمار جذامی) می ‏باشد. زمامداری مردم و حكومت، بیش از این دو چهره ندارد كه یكی، نتیجه و است و دیگری، نتیجه هوامداری و تلاش برای ارضای نفس مُسَوِّله و امّاره است. 📚 کتاب ولایت فقیه ص 266 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مفاتیح الحیات 🔸 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌ فرماید: آموزش علم به دیگران برای رضای خدا است و یادگیری آن عبادت و گفت ‌و گوی علمی و کاربرد دانش جهاد و [نیز] آموزش دادن آن به کسی که نمی ‌داند صدقه و بخشیدن آن به کسی که صلاحیت دارد سبب قرب الهی است، زیرا ، آموزنده حلال و حرام و روشنگر راه بهشت و همدم [حالت] تنهایی است.[1] [1] . ... فَإِنَّ تَعْلِیمَهُ لِلَّهِ حَسَنَةٌ وَ طَلَبَهُ عِبَادَةٌ وَ الْمُذَاكَرَةَ [فِیه] بِهِ تَسْبِیحٌ وَ الْعَمَلَ بِهِ جِهَادٌ وَ تَعْلِیمَهُ مَنْ لا یعْلَمُهُ صَدَقَةٌ وَ بَذْلَهُ لأَهْلِهِ قُرْبَةٌ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی، لأَنَّهُ مَعَالِمُ الْحَلالِ وَ الْحَرَامِ وَ مَنَارُ [سَبِیل] سُبُلِ الْجَنَّةِ وَ الْمُونِسُ فِى الْوَحْشَةِ (الامالی، طوسی، ص569؛ بحار الانوار، ج1، ص171). 📚 مفاتیح الحیات ص 78 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 صالح سالک ▪️ مردان الهی در همه مقاطع هستند، خدای سبحان بر یحییٰ(سلام الله علیه) شخصاً سلام می‌فرستد و به عیسیٰ مسیح (علیه السلام) اجازه می ‌دهد که از طرف خدا بر خود سلام بفرستد، خدا درباره یحییٰ می ‌فرماید: ﴿وَ سَلامٌ عَلَیهِ یوْمَ وُلِدَ وَ یوْمَ یمُوتُ وَ یوْمَ یبْعَثُ حَیاً﴾[1] و به عیسای مسیح (علیه السلام) اجازه داد که بگوید ﴿وَ السَّلامُ عَلَی یوْمَ وُلِدْتُ وَ یوْمَ أَمُوتُ وَ یوْمَ أُبْعَثُ حَیاً﴾.[2] ▫️ انسان که بزرگان از اهل نبوت و معنا اسوه و قدوه آنها هستند، اینها هم کسانی هستند که می ‌توان درباره آنها گفت: «وَ سَلامٌ عَلَیهِ یوْمَ وُلِدَ وَ یوْمَ مات وَ یوْمَ یبْعَثُ حَیاً». یکی از آن بزرگان بود که به حق می ‌توان گفت حیات او با اداره می ‌شد و رحلت او نیز «بشرح ایضاً». [1]. سوره مریم، آیه15. [2]. سوره مریم، آیه33. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1368/03/18 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 هجرت از علم به معلوم ▪️ سالروز ارتحال ملکوتی امام راحل (قدس سره) را گرامی می ‌داریم. سالروز 15 خرداد, شهادت بسیاری از شهدای این سرزمین را داریم که حشر آنها و امام شهدا با انبیا و اولیای الهی باشد! امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) در آن کتاب مصباح مرقوم خودشان فرمودند: ، مفتاحِ مفاتیح و مصباحِ مصابیح است.[1] هجرت از جهل به علم و عالم شدن این هجرت صغرا و جهاد اصغر است; اما عمده است, نه هجرت از علم به علم. ▪️ ما یا از جهل به علم حرکت می ‌کنیم می ‌شویم عالِم یا از علمی به علم دیگر حرکت می ‌کنیم می ‌شویم اعلم. عالِم از جهل نجات پیدا کرده و یک سلسله مطالبی را فهمید, اعلم آن فهمیده‌ ها را مبادی قرار داده, مطالب مجهولی که برای دیگران روشن نیست را کشف می‌ کند, می ‌شود اعلم; ولی هر دو در مفاهیم و مبادی و منابع معرفتی سیر می‌ کنند, هیچ کدام به خارج راه پیدا نمی‌ کنند، بخشی از آن چه را خواندند عمل می ‌کنند; اما کسی که دارای هجرت وسطاست و است, این از علم به معلوم می‌ آید; به این فکر نیست که چیزی یاد بگیرد یا اگر یاد گرفت و عالم شد بشود اعلم; او با مفاهیم کار ندارد، با صُور ذهنی کار ندارد، با علوم کتاب کار ندارد, بلکه می ‌خواهد آن چه را که این الفاظ و مفاهیم از او حکایت می ‌کنند آن را بیابند; این می ‌شود هجرت از علم به معلوم که این هجرت وسطاست و جهاد اوسط است; مثلاً ما احکام فقهی را می ‌دانیم بر فرض شدیم مجتهد مطلق; اما آن کسی که با تقواست, آن کسی که با عدالت است, آن کسی که با عفت است با سخاوت است و مانند آن, اینها وجود ذهنی نیست, تقوا وجود ذهنی نیست, عدالت وجود ذهنی نیست, اینها است، منتها جای‌ آن در نفْس است. عدالت یک وجود عینی است نه وجود ذهنی. هر چه که در نفْس است وجود ذهنی نیست, آن چه که مفهوم است بله، وجود ذهنی است؛ مثل مفهوم درخت که در ذهن هست و اثری هم ندارد; اما عدالت وجود خارجی است, جای آن نفْس است. آن کسی که درس اخلاق می‌ گوید، بحث اخلاقی دارد، عدالت را معنا می‌ کند, اقسام عدالت را ذکر می ‌کند, او هم در هجرت صغرا و جهاد اصغر به سر می ‌برد, او با مفهوم کار دارد; اما کسی که واقعاً عادل شد او یک تلاش و کوشش کرد، جهاد کرد و هجرت کرد از علم به معلوم. ▪️ این کار را در همان اوایل جوانی کرد و اگر کسی چهل روز با اخلاص حرکت کند، از قلب او بر زبان او جاری می ‌شود. حالا اگر چهل سال این طور بود چطور؟ مرحوم آیت الله بهجت این ‌چنین بود, امام (رضوان الله علیه) این ‌چنین بود; اینها هستند; منتها هر کدام در رشته خاص خودشان، اگر طبق آن روایت «مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً ظَهَرَتْ ینَابِیعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِه‏»؛[2] نتیجه چهل روزه هست از دل بر قلم و بنان و بیان; اگر کسی چهل سال این طور زندگی کرد همین طور است. از دوران جوانی تا دوران سالمندی از این بزرگوار جزء چیز دیگری نداشتیم. آن وقت که صحنه مبارزه بود به این فکر نبود ما در این بخش موفق شدیم, خودی نشان بدهد. از اعلامیه‌ های شان, از بیاناتشان, از قلم و آثارشان پیدا بود به اینکه دارد خدا را شکر می ‌کند که بندی از بندهایی که دست و پای اسلام است او باز کرد. [1]. مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة، ص18؛ «معرفة النفس فعلیک بتحصیل هذه المعرفة؛ فإنّها‏‎ ‎‏مفتاح المفاتیح و مصباح المصابیح... ». [2]. جامع الأخبار(للشعیری)، ص94. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1388/03/14 🆔 @a_javadiamoli_esra