🏴 دستیابی به ایمان
▪️ این ﴿لِقَوْمٍ یؤْمِنُون﴾، ﴿لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ﴾، ﴿لِقَوْمٍ یتَفَكَّرُونَ﴾[1] این قوم شناسنامه ای نیست؛ نظیر عرب و عجم و ایرانی و غیر ایرانی. وجود مبارک حضرت کاری که می کند: ﴿یزَكِّیهِمْ﴾، چون علّت غائی مقدّم بر معلول است ولو معلول مقدّمه اوست ﴿وَ یعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلاَلٍ مُبِینٍ﴾،[2] مبادا کسی بگوید که ما که استعدادمان کم است! ما که سوابق خوبی هم نداریم! نخیر، این همه بتپرست ها را وجود مبارک حضرت سلمان و اباذر کرد، پس می شود! سالیان متمادی اینها بت پرستیدند، پس هیچ کس نباید ناامید باشد. وقتی این ﴿إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ﴾[3] را به اینجاها درآورد چرا ما نباشیم؟!
▪️ فرمود: ﴿وَ آخَرِینَ مِنْهُمْ﴾،[4] در جریان آخرین، عده ای در محضر حضرت نشسته بودند که #سلمان هم در خدمت حضرت نشسته بود، به حضرت عرض کردند یا رسول الله! این آخرین چه کسانی هستند؟ حضرت دست مبارک را روی دوش سلمان گذاشت یا به سلمان اشاره کرد فرمود او و قوم او. اینها هستند که «لَوْ كَانَ الْإِیمَانُ مَنُوطاً بِالثُّرَیا»،[5] نه تنها علم! «لَتَنَاوَلَهُ رِجَالٌ مِنْ ْ هَؤُلَاء»، البته چندین ضبط است، یا «رِجَالٌ مِنْ فَارِس»؛ حضرت فرمود ایمان اگر در آسمان ها هم باشد #ایرانی_ها به دنبال آن می روند. تنها علم نبود! این روایتی که از حضرت نقل کردند سخن از ایمان است. این خیلی برتر از آن است که فرمود: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّین»،[6] چون آنجا مقدمه است اینجا خود هدف است. اگر ما این چنین استعدادی را داریم چرا نرویم استفاده و نکنیم؟! اینکه لبان مطهّرش جز حق نمی گوید، می فرماید اگر ایمان در آسمان ها باشد ایرانی به او دست پیدا می کند، چرا ما نباشیم؟ چرا خودمان را ارزان بفروشیم؟ این #استعداد را خدا به ما داد، فرمود: «لَوْ كَانَ الْإِیمَانُ مَنُوطاً بِالثُّرَیا لَتَنَاوَلَهُ رِجَالٌ مِنْ هَؤُلَاء».
[1] . سوره یونس، آیه24؛ سوره رعد، آیه3؛ سوره نحل، آیات11 و69؛ سوره روم، آیات21 و42؛ سوره جاثیه، آیه13.
[2] . سوره جمعه، آیه2.
[3]. سوره توبه، آیه28.
[4] . سوره جمعه، آیه3.
[5]. تفسیر نور الثقلین، ج5، ص323.
[6]. روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة)، ج1، ص11.
#سالروز_وفات_سلمان_فارسی
#قوم_عاقل
#استعداد
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس تفسیر سوره مبارکه جمعه جلسه 2
تاریخ: 1397/01/15
🆔 @a_javadiamoli_esra
🏴 عطر مؤمن
▪️ این کسی که با قلم و بیان خود به این و آن نیش می زند، به تعبیر فردوسی فردا یک جامه پر از تیغ در بَرِ او می کنند.[1] این بیان لطیف را مرحوم حکیم فردوسی از این آیه گرفته که ﴿لَیسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلاّ مِنْ ضَریعٍ﴾؛[2] فرمود اینهایی که تا زنده بودند به این و آن نیش می زنند، با رباخواری مال این و آن را برباید، نیش است دیگر، فرق نمی کند! حالا یا نیش سیاسی می زند یا نیش اقتصادی می زند یا نیش احتکار می زند یا نیش گران فروشی می زند به هر حال آزردن مردم است، اینها نیش است! این نیش می شود تیغ، وگرنه آن جا یک جنگل نکاشتند، آن جا جهنم هست، آتش هست، حرفی در آن نیست؛ اما این جا گازوئیل و هیزم نیاوردند، فرمود: ﴿وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً﴾[3] آدم های ظالم همان هیزم جهنم هستند، از این آیه شفاف تر! فرمود ما جهنم داریم، آتش داریم، سوخت و سوز داریم، اما این چوب نسوز همین ها هستند، آنها که اهل قَسط هستند «قَسط» یعنی جور. قِسط و عدل کنار هم است، قَسط و جور در کنار هم، فرمود: ﴿وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً﴾ ما هیزم داریم؛ اما از همین هاست، ما آن جا جنگل که درست نکردیم، البته اسرار دیگر، انحای دیگر جهنم هست که عقل ما نمی رسد، هر چه را کتاب و سنت فرمود «سمعاً و طاعتاً» ولی این مقدار را که می فهمیم، این مقدار را به صورت شفاف و روشن فرمود ظالمان هیزم جهنم هستند.
▪️ الآن مشکل اساسی ما این است که ما این قرآن را مثل یک سمعک می دانیم، مثل چشم مصنوعی می دانیم، مثل دندان مصنوعی می دانیم، مثل پای مصنوعی می دانیم در کنار زندگی ماست؛ اما وجود مبارک حضرت امیر که درباره عمار یاسر فرمود قرآن و دین از قَرن تا قدم او آمیخته شده است: «إِنَّ عَمَّاراً مُلِئَ إِیمَاناً مِنْ قَرْنِهِ إِلَی قَدَمِه»[4] همین است، ما قرآن هم داریم، دین هم داریم، اینها همسایه ما هستند!
▪️ هیچ کسی با عطر معطر نمی شود، این ظاهر با همسایه بیگانه است! خود مؤمن وقتی روح و ریحان شد به تعبیر سوره مبارکه «واقعه» ﴿فَأَمَّا إِن کانَ مِنَ المُقَرَّبِینَ ٭ فَرَوْحٌ وَ رَیحَانٌ وَ جَنَّتُ نَعِیمٍ﴾[5] او همیشه معطر است؛ ولی اگر درون این طور نشد یک مقدار عطر به لباس مالیدی، از کنار زباله هم گذشتیم یک بوی دیگر می گیرید. فرمود من شما را معطر می کنم: ﴿فَأَمَّا إِن کانَ مِنَ المُقَرَّبِینَ ٭ فَرَوْحٌ وَ رَیحَانٌ وَ جَنَّتُ نَعِیمٍ﴾ نه «فله روحٌ» که بگوییم «له» محذوف است، نه! ﴿فَرَوْحٌ وَ رَیحَانٌ وَ جَنَّتُ نَعِیمٍ﴾.
[1]. شاهنامه فردوسی، فریدون، بخش20؛ «اگر بار خار است خود کشتهای ٭٭٭ وگر پرنیان است خود رشتهای».
[2]. سوره غاشیه، آیه6.
[3]. سوره جن، آیه15.
[4]. بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج29، ص405.
[5]. سوره واقعة، آیه88 و 89.
#سالروز_شهادت_عمار_یاسر_در_جنگ_صفین
#هیزم_جهنم
#جایگاه_قرآن
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1387/05/24
🆔 @a_javadiamoli_esra
🏴 خَرق حجاب
▪️ روزی کسی خدمت امام هادی (سلام الله علیه) آمد و گفت امروز یک روز نحسی بود، لباسم پاره شده و بدن من آسیب دیده، فرمود تو گناه خودت را به حساب ایام می گذاری؟! تو این جا نزد ما رفت و آمد می کنی، تو ایام را نحس می دانی؟! امروز چه تقصیری کرده؟! مشکلی پیدا کردی و این حادثه برای تو پیش آمد.[1] غرض این است که خود زمان نحس باشد، اثبات آن آسان نیست. همین زمانی که برای قوم عاد نحس بود برای حضرت هود و مؤمنان به او سعد بود، پیروزی آنها را نشان داد؛ وقتی پیروزی دین را نشان بدهد، برای پیغمبر آن عصر و برای مؤمنان آن عصر سعد می شود.
▫️ پرسش: آن حدیثی که از امام حسین (علیه السلام) نقل کردند که در کربلا فرمودند: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاء».[2]
▪️ پاسخ: بله، چون در آن سرزمین مقدّر بود که به این صورت حادثه پیش بیاید. خود وجود مبارک امیرالمؤمنین بیست سال قبل از جریان کربلا وقتی از صفّین می گذشتند تا بیایند به کوفه، به این سرزمین که رسیدند از اسب و مَرکب پیاده شدند با دست مبارک اشاره کردند «هَاهُنَا»[3] همین جاست! پیاده شدند دو رکعت نماز خواندند، این خاک را بو کردند. عرض کردند این جا چیست؟ فرمود: «مَصَارِعُ عُشَّاقٍ شُهَدَاءَ»، این را مرحوم محدّث قمی در همان سفینه نقل کرده: «مَصَارِعُ عُشَّاقٍ شُهَدَاءَ»؛[4] عاشقانی در این سرزمین می میرند، بیست سال قبل از جریان کربلا! وجود مبارک سیدالشهداء در دوم محرّم که وارد شد او هم فرمود «هَاهُنَا»؛[5] همین جاست! این به مناسبت آن حادثه ای که اتفاق می افتد این است؛ وگرنه همان سرزمین الآن خود آن خاک چندین حجاب از حجاب های آسمان را خَرق می کند، همین تربت است! خوردن همه خاک ها حرام است مگر این خاک برای شفا! همین خاک است که اگر انسان سجده کند، خیلی از حُجب را خَرق می کند. این به وسیله متمکّن است، در کنار او هم کفار در آن جا دفن هستند که گودالی از گودال های جهنم برای آنهاست.
▪️ غرض این است که درباره زمان و مکان اینکه ذاتاً این زمان بد است، ذاتاً این زمان خوب است، اثبات آن آسان نیست؛ اما درباره سعد و نحسِ ستاره ها، تأثیر ستاره ها این چنین است، عمل ما در نظام اثر دارد، نگفتند اگر فلان گناه زیاد بشود مرگ نابهنگام زیاد می شود؟ «كَثُرَ مَوْتُ اَلْفَجْأَة»![6] این طور نیست که ما در یک خلأ زندگی بکنیم، ما در همین عالم زندگی می کنیم، اینها کاملاً قابل قبول است، امکان آن را عقل ثابت می کند، خصوصیات آن را نقل بیان می کند؛ اما اثبات اینکه فلان زمان ذاتاً نحس است، این خیلی مشکل است.
[1]. تحف العقول، النص، ص482.
[2] . اللهوف علی قتلی الطفوف(ترجمه فهری)، النص، ص 81.
[3] . وقعه صفین، ص142.
[4] . سفینة البحار، ج6، ص691.
[5] . تسلیة المجالس و زینة المجالس (مقتل الحسین علیه السلام)، ج2، ص252.
[6] . الکافی(ط ـ الاسلامیه)، ج2، ص374؛ «إِذَا ظَهَرَ الزِّنَا مِنْ بَعْدِی كَثُرَ مَوْتُ الْفَجْأَةِ وَ إِذَا طُفِّفَ الْمِكْیالُ وَ الْمِیزَانُ أَخَذَهُمُ اللَّهُ بِالسِّنِینَ وَ النَّقْصِ وَ إِذَا مَنَعُوا الزَّكَاةَ مَنَعَتِ الْأَرْضُ بَرَكَتَهَا مِنَ الزَّرْعِ وَ الثِّمَارِ وَ الْمَعَادِنِ كُلَّهَا وَ إِذَا جَارُوا فِی الْأَحْكَامِ تَعَاوَنُوا عَلَى الظُّلْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ إِذَا نَقَضُوا الْعَهْدَ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیهِمْ عَدُوَّهُمْ وَ إِذَا قَطَّعُوا الْأَرْحَامَ جُعِلَتِ الْأَمْوَالُ فِی أَیدِی الْأَشْرَارِ وَ إِذَا لَمْ یأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ ینْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لَمْ یتَّبِعُوا الْأَخْیارَ مِنْ أَهْلِ بَیتِی سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیهِمْ شِرَارَهُمْ فَیدْعُوا خِیارُهُمْ فَلَا یسْتَجَابُ لَهُمْ».
#سعد_و_نحس_ایام
#سرزمین_کربلا
#تأثیر_عمل
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس تفسیر سوره مبارکه قمر
تاریخ: 1396/02/06
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 نصیحت خالصانه
🔹 این خطبه 216 را وجود مبارک حضرت امیر (سلام الله علیه) در جریان جنگ صفین ایراد فرمودند. حق «بالاصاله» از آن خداست و از همان حقی که «بالاصاله» از آن خداست خداوند بین خود و بین بندگانش حقوق متقابل قرار داد و از همان حقی که «بالاصاله» برای خداست بین آحاد مردم هم حقوق متقابل قرار داد؛ حق پدر بر فرزند، حق فرزند بر پدر، حق همسر بر همسر، حق زن بر شوهر، حق همسایه ها بر هم، حق مؤجر و مستأجر، حق کارگر و کارفرما، حقوق ﴿وَ الْجَارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ ﴾،[1] حق معلم بر شاگرد، حق شاگرد بر معلم و مانند آن. در همین قسمت که فرمود حقوق متقابل بین والی و رعیت از بهترین حقوق مردمی است، فرمود برای اینکه این حق عمل بشود همگان باید با اخلاص و نصیحت حافظ یکدیگر باشند. فرمود: «فَعَلَیكُمْ بِالتَّنَاصُحِ فِی ذلِكَ وَ حُسْنِ التَّعَاوُنِ عَلَیهِ»؛ با نصیحت، با خلوص مواظب باشید که نه حق کسی را از بین ببرید و نه اگر حق کسی از بین رفت شما بی طرف و ساکت بمانید. فرمود غیر از معصومین همه احتیاج به نصیحت دارند «فَلَیسَ أَحَدٌ ـ وَ إِنِ اشْتَدَّ عَلَی رِضَا اللَّهِ حِرْصُهُ وَ طَالَ فِی الْعَمَلِ اجْتِهَادُهُ ـ بِبَالِغٍ حَقِیقَةَ مَا اللَّهُ أَهْلُهُ مِنَ الطَّاعَةِ لَهُ»؛ هیچ کس نمی تواند بگوید من همه حقوق خدا را برآورده کردم و هیچ حقی خدا بر عهده من ندارد، هر چه هم تلاش و کوشش بکند چه در علم و چه در عمل باز هم ممکن است بعضی از حقوق الهی در ذمّه او باشد. پس هیچ کس نمی تواند این ادعا را بکند که من تمام حقوق را ادا کردم، پس اگر کسی به او نصیحت کرد او بدش نیاید. «وَ لكِنْ مِنْ وَاجِبِ حُقُوقِ اللَّهِ عَلَی عِبَادِهِ النَّصِیحَةُ بِمَبْلَغِ جُهْدِهِمْ وَ التَّعَاوُنُ عَلَی إِقَامَةِ الْحَقِّ بَینَهُمْ»؛ هم مواظب باشند کجا حق از بین رفت و هم در احیای آن حق یکدیگر را یاری و کمک کنند، این درباره بزرگان بود.
🔹 درباره کوچک ها هم فرمود شما هیچ کس را کوچک نشمارید! برای اینکه خدا در قلب هر کسی ممکن است مطلبی را القا بکند «وَ لاَ امْرُؤٌ ـ وَإِنْ صَغَّرَتْهُ النُّفُوسُ وَ اقْتَحَمَتْهُ الْعُیونُ ـ بِدُونِ أَنْ یعِینَ عَلَی ذلِكَ أَوْ یعَانَ عَلَیهِ»؛ هیچ کس را نمی شود تحقیر کرد که مگر حرف او اثر دارد یا مگر او هم چیزی می فهمد، به هر حال آدم گوش می دهد اگر نافع بود می پذیرد و اگر نافع نبود رها می کند. پس سخن هیچ کسی را نمی شود بدون تحقیق رد کرد یا سخن هیچ کسی را نمیشود بدون تحقیق به بی اعتنایی گذراند، حق خیلی مهم است!
[1]. سوره نساء، آیه36.
#لیله_الهریر_در_جنگ_صفین
#بهترین_حقوق_مردمی
#قبول_و_نکول_محققانه
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1388/10/03
🆔 @a_javadiamoli_esra