eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 مرگ جاهلی ▪️ جریان امامت در تلوِ رسالت و نبوت قرار دارد. مردم اگر پیامبر نداشته باشند در جاهلیت به سر می برند، اگر امام نداشته باشند آن هم در جاهلیت به سر می برند. این حدیث نورانی را همه علمای اسلام اعم از شیعه و سنّی از وجود مبارک رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثّناء) نقل کرده اند که «مَن مَاتَ وَ لَم یعرِف إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلیة».[1] مستحضرید که مرگ عصاره زندگی است؛ یعنی تمام مدت حیات به منزله میوه های ویژه است كه عصاره این را هنگام مرگ به انسان می‌ چشانند, اگر ـ ان ‌شاء الله ـ انسان شجره طیبه بود كه آن عصاره شیرین است و مرگ برای مؤمن بسیار لذیذ است و اگر ـ معاذ الله ـ درخت خبیث بود، عصاره آن بسیار تلخ است، مرگ برای غیر مؤمن، توانفرساست. مرگ كه عصارهٴ زندگی است، اگر كسی در دوران زندگی با عقل و عدل زندگی كرد، مرگ او حیات طیبه است و اگر بدون عقل و عدل زندگی كرد مرگ او مرگ جاهلیت است. پس اصل اول این است كه همه از وجود مبارك رسولمان نقل كردند: «مَن مَاتَ وَ لَم یعرِف إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلیة». ▪️ اصل دوم آن است كه ما می‌ گوییم امامت «عهدالله» است، از طرف خداست و امام «ولی ‌الله» است، اما آنها می‌ گویند امامت «عهد الناس» است و امام «وكیل ‌الرعایا و وكیل ‌الناس» است. تعبیر قرآن در جریان امامت بعد از نقل داستان وجود مبارك ابراهیم خلیل (سلام الله علیه) این است كه فرمود: ﴿وَ إِذِ ابْتَلی‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیتی‏ قالَ لا ینالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ﴾؛[2] وجود مبارك ابراهیم كه امامت را برای ذریه خود درخواست كرد، فرمود به ذریه تو می ‌رسد، اما آن ذریه ‌ای كه عاقل و عادل‌ اند و منزّه از ستم‌ اند؛ زیرا امامت، عهد من است، فاعل «لاینالُ»، «عَهدِی» است، «ظالمین» مفعول است، همان طوری که قرآن نازل می ‌شود, نبوت نازل می ‌شود, رسالت نازل می ‌شود از بالا می ‌آید، امامت هم این چنین است. امامت «عهد الله» است، آن «عهد الله» باید به افراد برسد ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَیثُ یجْعَلُ رِسالَتَهُ﴾ رسالت, عهد الهی است و خدا می‌ داند به چه كسی می‌دهد، چون از درون و بیرون افراد باخبر است، از عصمت آنها مستحضر است؛ لذا عهد خدا همان ‌طوری كه به صورت رسالت ظهور می‌ كند ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَیثُ یجْعَلُ رِسالَتَهُ﴾، به صورت امامت هم جلوه می‌ كند كه فرمود: ﴿لا ینالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ﴾[3] و همان ‌طوری كه زندگی بدون رسالت, زندگی جاهلیت است، زندگی بدون امامت و امام‌ شناسی هم زندگی جاهلیت است؛ لذا فرمود: «مَن مَاتَ وَ لَم یعرِف إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلیة». [1] . الكافی (ط - الإسلامیة)، ج1، ص377؛ کمال الدین، ج2، ص409. اهل سنت: مسند احمد بن حنبل، ج28، ص88؛ «مَنْ مَاتَ‏ بِغَیرِ إِمَامٍ‏ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً». [2] . سوره بقره،آیه124. [3] . سوره انعام،آیه124. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1393/10/11 🆔 @a_javadiamoli_esra
پیام آیت الله العظمی جوادی آملی به همایش ملی «نهج‌البلاغه و انقلاب اسلامی» در بندرعباس پایگاه اطلاع رسانی اسراء: مراسم اختتامیه دومین همایش ملی «نهج‌البلاغه و انقلاب اسلامی» با قرائت پیام تصویری حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در سالن آمفی‌تئاتر حوزه علمیه خواهران بندر عباس برگزار گردید. آيت الله العظمی جوادی آملی در بخشی از این پیام بیان داشتند: كسي كه مانند علي‌ بن ‌ابيطالب است، اين هم توان آن را دارد كه جهان را به خوبي ترسيم كند؛ يعني جهان تكوين را، آسمانها را، زمينها را، درياها را، صحراها را، جماد و نبات و حيوان و گياه و فرشته‌ها را خوب تبيين كند و هم جوامع انساني را از نظر دين و مكتب و هدايت، خوب تبيين كند معظم له ادامه دادند: كلّ جهان را علی بن ابیطالب، با شهود ادراك كرده است و ايمان آورد. چنين انسان كاملي مشهود ماست و در كتابش تجلّي كرده كه ما اميدواريم همگان به جايي برسند كه معارف وحياني را در نهج‌البلاغه كاملاً مشاهده بكنند تا برسد به آن منافع اخلاقي يا كشورداري و مانند آن كه اينها منافع اجتماعي و منافعي است كه نسبت به آن مطالب معقول درجه اوّل، در درجهٴ دوّم و سوّم قرار دارد. متن کامل پیام👇👇👇 https://b2n.ir/043486 news.esra.ir @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 نوآوری رسول رحمت ▪️ وقتی ابراهیم خلیل (علی نبینا و آله و علیه السلام) كعبه را ساختند، برای اینكه كسی متولّی كعبه باشد و در حریم و حرم كعبه معارفی را به جوامع بشری ارائه كند، از ذات اقدس الهی درخواست كرد عرض كرد: ﴿رَبَّنا وَ ابْعَثْ فیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ﴾[1] كه این رسول آیات تو را برای اینها تلاوت كند، كتاب و حكمت را به جوامع بشری تعلیم بدهد و معارف نو و تازه را به آنها عرضه كند! ذات اقدس الهی درباره دعا و نیایش ابراهیم خلیل (سلام الله علیه) این چند خواسته را گوشزد كرد، فرمود ما رسولی مبعوث می‌ كنیم و رسولی مبعوث می‌ شود كه ﴿یتْلُوا عَلَیكُمْ آیاتِنا وَ یزَكِّیكُمْ وَ یعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ یعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ﴾، این چند برنامه یعنی تلاوت آیات الهی از یك سو، تعلیم كتاب از سوی دوم، تعلیم حكمت از سوی سوم و از سوی چهارم، فرمود: ﴿وَ یعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ﴾، این نوآوری نسبت به جهان بشریت است. ▪️ منظور از آموزش نو و نوآوری در دستگاه این نیست كه مطلبی را ایشان در هزار و چهار صد سال قبل آورده ‌اند که آن روز كسی نگفت و بعداً مشابه او یا برتر از او را دیگران ارائه كردند. صنعت های نو، فرضیه‌ های نو و مكتب های نو این طور است كه در عصر خود تازه است، ولی در اعصار بعدی هم مماثل دارد و هم برتر، لكن این نوآوری وقف خود آن حضرت است. در قرآن كریم این چنین آمده است كه پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) معارفی را به جوامع بشری ارائه می‌ كند كه نه تنها در گذشته نبود، نه تنها الآن نیست و نه تنها در آینده نیست، بلكه اصلاً بشر توان آن را ندارد كه این را بدون وحی یاد بگیرد! ﴿وَ یعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ﴾[2] نه «ما لا تعلمون»! در این ﴿مَا لَمْ تَكُونُوا﴾ این «كان» منفی این بحث را دارد؛ یعنی بشر این نیست كه از پیش خودش یاد بگیرد، چون رسول اكرم ﴿رَحْمَةً لِلْعالَمینَ﴾[3] است و چون ﴿كَافَّةً لِلنّاسِ﴾[4] است، مخاطبش از صدر و ساقه جوامع بشری است؛ تمام بشرهایی كه آن روز بودند و تمام بشرهایی كه «الی یوم القیامة» می‌ آیند مخاطب این ندایند، برای اینكه قلمرو رسالت او منطقه بشریت است. ▪️ چون یك چنین نیایشی را وجود مبارك داشت و نیایش بسیار عظیمی بود، ذات اقدس الهی بعد از گذشت چند قرن در كتاب تورات و در كتاب انجیل اوصاف پیامبر خاتم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را ذكر كرد كه این پیامبر كسی است كه ﴿الَّذینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِی اْلأُمِّی الَّذی یجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ اْلإِنْجیلِ﴾ اوصافش این است: ﴿یأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ یحِلُّ لَهُمُ الطَّیباتِ وَ یحَرِّمُ عَلَیهِمُ الْخَبائِثَ وَ یضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ اْلأَغْلالَ الَّتی كَانَتْ عَلَیهِمْ﴾[5] آن بارهای سنگین آن غُلی كه در گردن و دست و پای اینهاست و جلوی آزادی اینها را گرفته، حریت را از اینها سلب كرده، را از اینها سلب كرده، اینها را وابسته به شرق و غرب كرده یا آمیخته به امپراطوری شرق بودند یا آمیخته به امپراطوری غرب بودند یا گریخته از مكتب بودند همه اینها را پاسخ داد. [1]. سوره بقره، آیه129. [2]. سوره بقره، آیه151. [3]. سوره انبیاء، آیه107. [4]. سوره سبأ، آیه28. [5]. سوره اعراف، آیه157. 📚 پیام به همایش پیامبر اعظم تاریخ: 1385/09/21 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گنج الهی ▪️ ایام شهادت و ارتحال بسیاری از ذوات مقدس اسلامی است؛ وجود مبارك پیغمبر اسلام (علیه و علی آله آلاف التحیة و الكرامة) و وجود مبارك امام مجتبی (سلام الله علیه) و وجود مبارك امام رضا (علیهم الصلاة و علیهم السلام) است. جامع بین مقام شامخ نبوت و امامت همان است، همه اینها ولی خدا هستند، ولی خدا كسی است كه كارهای او را خدا به عهده می‌ گیرد، تحت ولایت خداست و به اذن خدا كارهای عالم را در ولایت خود دارد، نسبت به عالم و آدم ولی است و نسبت به خدا مولی علیه است؛ اگر نسبت به خدا مولی علیه است، همه كارهای او را الله به عهده می ‌گیرد، تنها سخن از ﴿وَمَا رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ﴾[1] نیست، بسیاری از كارهاست كه در قرآن كریم به این ذوات مقدس اسناد داده می ‌شود، در عین حال كه به خدا اسناد پیدا می ‌كند، چون مولی علیه خدای سبحان‌ اند، ذات اقدس الهی تدبیر عالم و آدم را هم از راه به این ذوات مقدس به عهده دارد و آنها هم كه مدبّرات امرند، باز در تحت اشراف این ذوات مقدس‌ اند. این ایام متعلق به این گونه از اولیای الهی است، این مطلب اول. ▪️ مطلب دوم این است كه همه ما این را ادعا داریم كه وارثان اینهاییم! [زیرا] كه علما وارثان انبیایند، وارثان اولیایند، وارثان ائمه ‌اند و هیچ مقامی هم برای انسان عادی بهتر از این نیست كه وارث انبیا و اولیا باشد، این مطلب دوم. ▪️ مطلب سوم این است كه این را نه به ارزانی به دست ما می ‌دهند و نه مصلحت است كه ما این را ارزان از دست بدهیم! اگر كسی ـ ان‌ شاء ‌الله ـ طلبه است و در صدد تحصیل علم است، این وارث انبیا و اولیاست «إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِیاءِ»[2] و وجود مبارك پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) هم فرمود: «اَلْعِلْمُ مِیرَاثِی وَ مِیرَاثُ اَلْأَنْبِیاءِ مِنْ قَبْلِی».[3] هر جا علم است، هر جا سخن حق است و هر جا مطلب صحیحی است از انبیا به مردم رسیده است؛ زیرا قبل از اینكه دیگران بیایند انبیا در این عالم آمدند، اولین انسان پیغمبر بود؛ اینها آمدند معارف را گفتند و القاء كردند و دیگران فهمیدند، حالا بعضی ها همه ‌را پذیرفتند که مسلمان و تابع اهل بیت شدند، بعضی ها گرفتار ﴿نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ﴾[4] شدند، التقاطی شدند و مانند آن. ما در صدد این ارث بردنیم و این بهترین فضیلت است و اگر درباره وجود مبارك سید الشهداء (سلام الله علیه) در زیارت وارث عرض می ‌كنیم شما وارث انبیایید،[5] همان كمالات در مرحله ضعیف و نازل ‌آن برای علمایی است كه راه اینها را ادامه بدهند هست؛ منتها برای آنها صد درصد، برای بعضی ها نیم درصد و برای بعضی ها یك درصد و بعضی دو درصد، ولی بالأخره شیعیان این ذوات مقدس‌ اند و همین راه را ادامه می‌ دهند. ▪️ مطلب بعدی آن است كه این جهان، جهان تلاش و كوشش است كه رنج در آن زیاد است، اما گنج هم در آن زیاد است، چون ویرانه است گنج در آن هست و اگر معمور بود كه گنج در آن نبود، گنج در ویرانه است و چون این جهان یك جای خراب و ویرانه است گنج در آن است، هر كس به هر جا رسید در همین خرابه رسید؛ همه بندگان صالح، همه شهدا، همه علما، همه زهّاد و همه عبّاد همه اینها در این خرابه بالأخره گنج یافتند. اگر [این جهان] جای آبادی بود، فقط آبادی آب و خاك داشت نه آن ! این گنج مستور همان «دَفَائِنَ‏ الْعُقُولِ‏»[6] است، دفینه و آن گنج در همین خرابه است. اگر كسی به فكر خوردن و نوشیدن و پوشیدن باشد، یك جای آبادی است که خراب نیست، وقتی ویران نشد آن گنج هم از دست می‌ دهد و اما اگر نه به این فكر نبود كه خوب غذا بخورد، خوب بنوشد و خوب بپوشد، بالاخره یك دل شكسته‌ ای دارد، اگر دل شكسته پیدا شد گنج هم همان جاست! چون هیچ گنجی بالاتر از نیست و خودش هم آدرس داد كه من كجایم، فرمود «أَنَا عِنْدَ الْمُنْكَسِرَةِ قُلُوبُهُمْ»؛[7] هر جا دل شكسته ‌ای باشد آن جا است. [1] . سوره انفال،آیه17. [2] . الكافی (ط - الإسلامیة)، ج1، ص32. [3] . نهج القصاحه، ص582. [4] . سوره نساء،آیه150. [5] . کامل الزیارات، ص206. [6]. نهج البلاغة(للصبحی صالح), خطبه1؛ «...وَاتَرَ إِلَیهِمْ أَنْبِیاءَهُ لِیسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یذَكِّرُوهُمْ مَنْسِی نِعْمَتِهِ وَ یحْتَجُّوا عَلَیهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ‏ الْعُقُولِ‏ وَ...». [7] . منیة المرید، ص123. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1383/12/20 🆔 @a_javadiamoli_esra
به اطلاع می رساند درس خارج فقه آیت الله العظمی جوادی آملی از روز یکشنبه ۱۳۹۹/۷/۲۷ از سر گرفته خواهد شد 🔹ادامه مبحث نکاح: ساعت 9 صبح 🔸سایت وب تی وی : تلویزیون اینترنتی اسراء به آدرس tv.esra.ir 🔸کلاس مجازی: https://el.esra.ir/ch/karejefegh-nekah-ayatollah-jvadiamoli 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 سلوک رضوی ▪️ وجود مبارك امام رضا (سلام الله علیه) فرمود شما دشمن‌‌ های فراوانی دارید و بدترین دشمن در درون شما ذخیره شده است؛ دوستان فراوانی دارید و بهترین دوستان را شما در درون شما ذخیره شده است. این جمله را وقتی بخواهید به یك ادیب بدهید تركیب كند، طبق بیان نورانی امام رضا که فرمود «صَدِیقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُهُ»،[1] این خبر مقدم و آن «عقل» مبتدای مؤخّر است، این برای افادهٴ حصر است. نفرمود عقل هر كسی دوست اوست، فرمود دوست هر كسی عقل اوست؛ این تقدیم خبر كه مفید حصر است، یعنی انسان بیش از ندارد و آن عقلش است، بیش از ندارد و آن هوسش است. ▪️ بدترین دشمن ما است، یك؛ است دو؛ اینها دشمنان ما هستند. آنچه را که ما دوست داریم اینها بَدلی‌ آن را جعل می ‌كنند و همان را زیبا نشان می‌ دهند که در مراحل اول به نام «تَسویل» است، وقتی ما را به دام كشیدند، از آن به بعد انسان عالماً و عامداً گناه می ‌كند؛ می‌ گوید نمی‌ توانم خودم را كنترل كنم. این بیچاره كه می ‌گوید من نمی ‌توانم زبانم را كنترل كنم و چشمم را كنترل كنم، راست می‌ گوید چون به دام افتاده! این بَدلی كردن، اصیل را پشت سر گذاشتن و بَدلی را جلو انداختن كار نفس است و اگر انسان در این محاسبات در مراقبات، «رقیب» و «حسیب» خودش نباشد، گاهی ممكن است بَدلی را به جای اصلی تلقّی كند و آن وقت به دام بیفتد. كار امام رضا، یعنی عالم اهل بیت (علیهم الصلاة و علیهم السلام) همین بود، فرمود شما درونتان را مواظب باشید. قبل از اینكه بخوابید چند لحظه ‌ای برنامه ‌های روزتان را كنترل كنید که چه چیزی گفتید، چه چیزی شنیدید، چه چیزی نوشتید، چه چیزی خواندید، چه غذایی را فراهم كردید، چه كار می‌ خواهید بكنید؟! ▪️ هر كسی به عهده خود اوست! به ما گفتند این مرزها را حفظ كنید! تنها مرزهای جامعه نیست كه گفتند عالمان دین، مرزداران عقیده و افكار مردم هستند،[2] هر كدام از ماها باید مرزهایمان را حفظ كنیم! این مرزداری را وجود مبارك امام رضا (سلام الله علیه) به ما آموخت كه شما هر شب كه می‌ خواهید بخوابید چند لحظه بررسی كنید و ببینید چه كار كردید،[3] چون ماییم و ابدیت ما! بنابراین اینكه فرمود: «صَدِیقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ»، به ما نشان داد كه دوستی و دشمنی چیست و روح قوی است که می ‌تواند اینها را كنترل كند، از آن به بعد این ﴿إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ﴾[4] به اسارت گرفته می‌ شود، «انّ العقل لامّارٌ بالحُسن» آن وقت چنین چیزی می‌شود که به ما فرمان كار خوب می‌دهد. بعضی ‌ها به آسانی كار خوب را انجام می‌ دهند و خیلی برایشان سهل است؛ به آسانی راست می ‌گویند، به آسانی چشم و گوش خود را مواظب‌ هستند، به آسانی غذایشان را مواظب‌ می باشند، خیلی برایشان آسان است! به آسانی راه حلال و تقوا را طی می‌ كنند، چون دیگران اگر گرفتار ﴿إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ﴾ بودند، اینها «انّ العقل لامّارٌ بالحسن» هستند که یك دارند و این امیر دستور كارهای خوب می ‌دهد و اینها هم به آسانی انجام می ‌دهند. [1]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص11. [2]. بحارالانوار، ج2، ص5؛ «قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ(علیه السلام) عُلَمَاءُ شِیعَتِنَا مُرَابِطُونَ بِالثَّغْرِ الَّذِی یلِی إِبْلِیسُ وَ عَفَارِیتُهُ یمْنَعُونَهُمْ عَنِ الْخُرُوجِ عَلَی ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا وَ عَنْ أَنْ یتَسَلَّطَ عَلَیهِمْ إِبْلِیسُ وَ شِیعَتُهُ النَّوَاصِبُ أَلَا فَمَنِ انْتَصَبَ لِذَلِكَ مِنْ شِیعَتِنَا كَانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ الرُّومَ وَ التُّرْكَ وَ الْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّةٍ لِأَنَّهُ یدْفَعُ عَنْ أَدْیانِ مُحِبِّینَا وَ ذَلِكَ یدْفَعُ عَنْ أَبْدَانِهِم‏». [3]. العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، ص292؛ بحارالانوار، ج75، ص352؛ «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِر...‏». [4]. سوره یوسف، آیه53. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1394/05/29 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 هجرت 🔸 مستحضرید كه گفتن احكام، تدریس احكام، بیان احكام و سخنرانی كردن اینها همه كارهای تعلیمی است و هیچ كدام نیست. تبلیغ آن است كه ﴿وَ قُلْ لَهُمْ فی أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغَاً﴾[1] شما بتوانید حرف را به دل مردم برسانید، به آن جاذبه مردم برسانید، نه به آن عاقله یا فاهمه و مانند آن! اگر مردم را فهماندید، احكام را گفتید، با سخنرانی ‌ها و كتاب های خوب كار ﴿وَ یعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ﴾[2] را كردید، كار معلم را كردید، كار حوزوی را كردید، نه كار تبلیغی را! تبلیغ آن است كه موعظه باشد ﴿وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ فی أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغَاً﴾[3] حرفتان را ببرید در كه اینها جانمایه داشته باشند، بپذیرند، نه بفهمند! پس رسالت اصلی شما بزرگواران آن است كه اینها را به باور برسانید، نه به اینها اطلاع بدهید! آگاه كنید و اینها را عالم بكنید؛ اینها با كتاب خواندن و مطالعه كردن و گوش دادن از رادیو و تلویزیون و اینها هم حاصل می ‌شود. ▫️ فرق اساسی این رسانه ‌های گروهی با حسینیه و مسجد آن است كه بخش عظیمی از این كار رسانه‌ های گروهی همان تعلیم است، البته آن بخشی كه ارتباط مستقیم با مسائل مذهب دارد كارشان تعلیم است؛ اما حالا دو تا قطره اشكی از این مخاطبشان بگیرند، او را به باور بنشانند، او را اهل نماز شب بكنند و او را به گرایش نزدیك بكنند این كار بسیار كم است و این كار كار رسمی حسینیه و مسجد است و این كار رسمی عالمانی است كه عهده ‌دار تبلیغ ‌اند. 🔸 [عالمان] این حرف را در سطح گوش اینها می‌ برند که این را به وسیله بلندگو و امثال ذلك تا به گوش مردم می‌ رسانند یا به وسیله نوشتن كتاب ها این نقوش را به باصره خواننده‌ ها می ‌رسانند، از آنجا طبق قراردادهای وضع، این كلمات و این مفاهیم را هم به فاهمه و عاقله این مردم می‌ رسانند، این دو تا كار؛ از یك راه نامرئی خودشان در درون دل ایشان، یعنی از عقل نظر آنجا كه مربوط به اندیشه و دانش و علم است عبور می‌ كنند و به آن منطقه انگیزه می‌ رسند كه این كار هر عالمی هم نیست. هر عالمی هم آن توفیق را ندارد كه در جان مردم راه پیدا كند و حرف او در دل مردم اثر بگذارد، این نصیب هر كس نخواهد شد؛ اما حالا كه شما این توفیق را پیدا كردید سعی كنید ـ ان ‌شاء ‌الله ـ این ‌چنین باشید كه همراه حرفتان بروید در فاهمه مردم تا اینها خوب بفهمند، اگر خوب فهمیدند و شما شدید معلم كتاب و حكمت بدانید كه بین راهید و هنوز به مقصد نرسیدید؛ مرید كاروان اینها را باید به برساند! این تازه است! 🔸 اگر مردم را آشنا كردید به مسائل علمی اعتقادی سیاسی اینها تازه میقات است، اینها تازه است، تازه اینها احرام بستند. هدف این نیست كه شما ﴿یعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ﴾ بشوید که مردم را آگاه كنید، عالم بكنید، فاهمه آنها را تغذیه كنید، عالمه آنها را تزكیه كنید و اندیشه آنها را تأمین كنید. اگر به مرز علم رسیدید و مردم را كاملاً به مسائل شرعی آگاه كردید تازه اینها احرام می ‌بندند و از میقات وقتی احرام اندیشه ‌ای بستند به همراه اینها می ‌روید در آن كعبه‌ ای كه انگیزه پیدا می ‌شود؛ آن مردم وقتی به رسیدند دل به خدای سبحان می ‌دهند، آنجا جای ایمان است كه برتر از علم است، آنجا جای است كه بالاتر از عقد است، آنجا خودتان را حاضر می ‌یابید، انبیا را حاضر می ‌یابید، در جان مردم متدین همه اینها ظهور و حضور دارند؛ اینجا است كه بالاتر از اندیشه است و مرحله ﴿یزَكِّیهِمْ﴾ هست كه بالاتر از ﴿یعَلِّمُهُمُ﴾ است. [1] . سوره نساء، آیه63. [2] . سوره آل عمران، آیه48. [3] . سوره نساء، آیه63. 📚 سخنرانی در دومین گردهمایی طرح هجرت بلند مدت تاریخ: 1382/03/28 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ماه ولایت 🔸 ماه ربیع الاول ماه ولایت است؛ زیرا هم رسول اكرم و هم امام صادق (علیهما آلاف التحیة و الثناء) در این ماه به دنیا آمدند. بزرگان از اهل وِلا از وجود مبارك امام ششم (علیه السلام) نقل كرده‌اند كه «وَلَایتِی لامِیرَالَمُؤْمِنِینَ عَلَیهِ السَّلاَمُ خَیرٌ مِنْ وِلاَدَتِی مِنْهُ»؛[1] امام ششم طبق این نقل می ‌گوید من فرزند علی هستم و ولی علی، اما این ولایتم برای من پربركت ‌تر از آن ولادت است؛ ماه ربیع الاول ماه ولایت است. 🔸 از رسول اكرم (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) رسیده است: «كَفَى‏ بِالْمَوْتِ‏ وَاعِظاً وَ كَفَى‏ بِالتُّقَى‏ غِنًى‏ وَ كَفَى بِالْعِبَادَةِ شُغُلًا وَ كَفَى بِالْقِیامَةِ مَوْئِلًا وَ بِاللَّهِ مُجَازِیاً»؛[2] اگر كسی محتاج به پند و موعظت است، توجه مرگ عامل خوبی برای موعظت اوست و اگر كسی توانگری طلب می ‌كند، تقوا بهترین وسیله بی نیازی است. داشتن بهتر از آن است كه انسان روح نیازمند داشته باشد و بخواهد با مال آن بی نیازی را برطرف كند؛ از چیزی بی نیاز باشی بهتر است تا اینكه با چیزی بی نیاز بشوی! نوع سخنانی كه معصومین دارند از كلمات رسول اكرم (علیهم السلام) هست، فرمود عامل بی نیازی است؛ نه انسان را وادار می ‌كند به سوی خلاف قدم بردارد، نه از نداشتن و محرومیت از تجمل رنج می ‌برد. 🔸 رسول اکرم فرمود: «كَفَى‏ بِالتُّقَى‏ غِنًى‏»؛ تقوا انسان را كریم می‌ كند و «كریم النفس» به جای اینكه به اشیاء مادی بی نیاز بشود، از آنها بی نیاز می ‌شود. «وَ كَفَى بِالْعِبَادَةِ شُغُلًا»؛ عبادت خدا انسان را از معصیت او مشغول كند چیز خوبی است؛ انسان هر كاری كه انجام می ‌دهد طوری باشد كه ﴿لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیعٌ﴾؛[3] یعنی به جای اینكه در اثر سرگرمی ها از عبادت خدا مشغول بشود، به وسیله عبادت خدا، از غیر عبادت خدا اشتغال بورزد. «وَ كَفَى بِالْقِیامَةِ مَوْئِلًا»؛ بازگشت همه ما قیامت است و توجه به آن برای ما آموزنده است. «وَ بِاللَّهِ مُجَازِیاً»؛ اگر كسی بداند جزا به دست خداست تقوا را ترك نمی ‌كند. [1] . جامع الأسرار ومنبع الأنوار، ص500. [2] . تحف العقول، ص 35. [3] . سوره نور، آیه 37. 📚 خطبه های نماز جمعه تاریخ: 1371/06/27 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 فخر مؤمن 🔸 یكی از مؤمنانِ رسمی عصر امام صادق (سلام الله علیه) به حضور حضرت شرفیاب شده، عرض كرد به من مسئولیت اداره اهواز را دادند، من چه كنم؟ او بود، آمد به حضور حضرت، حضرت دستورات فراوانی داد كه با مردم چنین باش، با مردم چنان باش، با بیت ‌المال چنین باش، با مال مردم چنان باش، ادب و عقل اینها است، اینها را گفت و گفت، بعد فرمود می ‌دانید با مردم چطور رفتار بكنید؟! ما الآن تمام افتخارات ما این است كه آن سِمتی كه ذات مقدس رسول گرامی و اهل‌بیت (علیهم السلام) به سلمان دادند، به ما هم بدهند. درباره سلمان گفتند: «سَلْمَانُ‏ مِنَّا أَهْلَ‏ الْبَیت‏»،[1] این لقب پُر افتخار را به خیلی ها دادند. به خیلی از محدّثان دادند و به بعضی از زن‌ های وارسته علمی دودمان اهل عصمت و طهارت دادند كه آنها «منّا اهل البیت» هستند.[2] بعضی از محدّثان همین شهر، مشمول این مدال شدند، فرمودند به اینکه فلان محدّث «منّا اهل البیت».[3] این یك فخر است؛ اما آنچه در روایت نورانی امام صادق (سلام الله علیه) است به این حاكم فرمود بدان! ذات أقدس الهی فرموده است «فَالْمُؤْمِنُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْه»؛[4] این كجا و «سَلْمَانُ‏ مِنَّا‏» كجا! همه این‌گونه از حوادث در «منطقة الفراغ» است؛ یعنی فصل سوم. فصل اول كه ذات الهی است، منطقه ممنوعه است. فصل دوم كه صفات ذات است كه عین ذات است، منطقه ممنوعه است. فصل سوم كه ظهور و تجلّی فیض خداست، منطقه فراغ است. 🔸 فرمود مؤمن از من است من از او هستم. این كجا و «سَلْمَانُ‏ مِنَّا‏» كجا! پس این راه باز است. اگر یك استعداد راقی در خود پیدا كردی، حتماً باید به حوزه ‌ها پر بكشی، بشوی استاد مسلّم حوزه و اگر آن استعداد را در خود نمی ‌بینی، برابر همان استعداد و نه بیشتر قدم برندارید، در همان شهرتان عالمانه جامعه را هدایت کنید. 🔸 آن نكته اساسی این است كه «الْغِنَی وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ»،[5] چه كسی پیشرفت دارد و چه كسی پیشرفت ندارد در دنیا روشن نیست. صحنه ‌ای را تلویزیون پخش می ‌كرد، یك روستای محروم دورافتاده ‌ای بود كه از شهر فاصله داشت و یك رودخانه ‌ای وسط بود كه اگر آب آن رودخانه طغیان می ‌كرد، اینها با سیم و بَندی از این طرف به آن طرف می ‌رفتند، پل نداشتند. دیدم یك طلبه با عمامه، عبایش را گرفته، دست به این سیم زده، خود را به آن روستا رسانده، بعد هم بچه ‌ها آنها را جمع كرده، سینه می‌ زند «یا حسین یا حسین»! من این را دارم كه روشن نیست كه ما بیش از او ثواب ببریم! این بیان نورانی علی بن ابی‌طالب است: «الْغِنَی وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ». هر كسی وظیفه‌ ای دارد، یك سمتی دارد. خدا هر چه به او داد، در برابر همان مسئول است. [1]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص64. [2]. کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج2، ص905. [3]. الإختصاص، ص68. [4]. وسائل الشیعه، ج17، ص211. [5]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، حکمت463. 📚 سخنرانی در جمع طلاب تاریخ: 1397/02/06 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 آرامش صادق 🔸 . ﴿إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ كَفَرُوا ثَانِی اثْنَینِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَتَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللّهُ سَكِینَتَهُ عَلَیهِ وَأَیدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِینَ كَفَرُوا السُّفْلی وَكَلِمَةُ اللّهِ هِی الْعُلْیا وَاللّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ (40)﴾ ▫️ نصرتی كه در این كریمه مطرح است بازگشتش به دین بر‌می‌ گردد، چون شخص پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مانند انسان های دیگر محكوم به رحلت است ﴿إِنَّكَ مَیتٌ وَ إِنَّهُم مَیتُونَ﴾،[1] پس منظور دین پیغمبر است. آنجا كه آسیب رساندن به شخص پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) باعث آسیب ‌پذیری دین است، آنجا هم شخصیت حقوقی اش را حفظ می كند و هم شخص حقیقی را؛ آنجا كه رحلت او و درگذشت او به اصل دین آسیب نمی رساند، آنجا حضرت برابر قضا و قدر الهی محكوم ﴿إِنَّكَ مَیتٌ وَإِنَّهُم مَیتُونَ﴾ هست، ﴿وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِن قَبْلِكَ الخُلْدَ أَفَإِن مِّتَّ فَهُمُ الخَالِدُونَ﴾[2] است و مانند آن. ▫️ پس محور نصرت الهی دین خداست نه شخص پیغمبر، اگر این ‌چنین است این مطلب در زمان ائمه (علیهم السلام) هم صادق است. در زمان نایبان خاص او هم صادق است، در زمان نایبان عام هم صادق است. هر كسی برای حفظ دین خدا قیام كرده است منصور الهی است، برای اینكه شخص پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) كه محكوم به رحلت است و دین آن حضرت الی یوم القیامه باید بماند پس اساس، دین پیغمبر است؛ این یك مطلب. 🔸 مطلب دیگر اینكه ذات اقدس الهی فرمود سكینت خود را بر او نازل كرده است؛ سكینه و آرامش گاهی آرامش صادق است و گاهی آرامش كاذب. گاهی انسان در كمال آرامش به سر می برد، این سكینت نیست یك آرامش كاذب است كه فرمود: ﴿فَلاَ یأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ القَوْمُ الخَاسِرُونَ﴾[3] كسانی كه اهل خسارت‌ اند، غافلانه زندگی می كنند خود را در امن می ‌بینند همان هایی كه فكر می ‌كردند ﴿یحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ﴾[4] همان هایی كه فكر می ‌كردند كه ﴿مَا أَظُنُّ أَن تَبِیدَ هذِهِ أَبَداً﴾[5] و مانند آن؛ بعد از یك مدت كوتاهی ﴿فَأَصْبَحُوا خَاسِرِینَ﴾[6] پس برخی ها احساس امنیت می كنند و این امنیتشان امنیت كاذب است؛ اینكه فرمود: ﴿فَلاَ یأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ القَوْمُ الخَاسِرُونَ﴾ یعنی این امن كاذب برای كسی است كه غافلانه به سر می برد و آن‌ كه به سر ‌می ‌برد این دارد كه ﴿الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یلْبِسُوا إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ﴾[7] هم امنیت دنیا و هم امنیت آخرت. 🔸 بنابراین این امنیت گاهی امنیت صادق است؛ همین است كه ﴿فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِینَتَهُ عَلَیهِ﴾، چرا امنیت صادق است؟ برای اینكه هیچ گونه قلب نمی‌ تپد، یك؛ هیچ خطری هم در بیرون نیست، دو؛ این آرامش با آن نفی خطر بیرون مطابق است، سه؛ می ‌شود . بعضی ها تجرّی دارند؛ همان‌طور که تجرّی در قول است، در فعل هم هست؛ یعنی خطر هست، او در اثر غفلت آرام و بی‌ خیال است. این گرایش او مطابق با واقع نیست. گاهی هم از آن طرف به عكس است. چه اینكه آن حزن همسفر پیغمبر (صلّی الله علیه و آله وسلّم) یك گرایش كاذب بود، یك غم كاذب بود، یك اندوه كاذب بود. حضرت فرمود وقتی ﴿إِنَّ اللّهَ مَعَنَا﴾ چه هراسی داری تو؟! آخر از چی می‌ ترسی؟! بیگانه كه قدرت نفوذ ندارد، ترس تو از چیست؟! حزن تو از چیست؟! ما که چیزی را از دست نمی ‌دهیم. پس خود حضرت یك امنیت صادق داشت، همسفرش یك حزن كاذب داشت، با این نهی آن حزن دارد برطرف می ‌شود كه ﴿لاَتَحْزَن﴾ چرا كه ﴿إِنَّ اللّهَ مَعَنَا﴾. [1] ـ سوره زمر، آیه 30. [2] ـ سوره انبیاء، آیه 34. [3] ـ سوره اعراف، آیه 99. [4] ـ سوره همزه، آیه 3. [5] ـ سوره كهف، آیه 35. [6] ـ سوره مائده، آیه 53. [7] ـ سوره انعام، آیه 82. دینه 📚 درس تفسیر سوره مبارکه توبه جلسه 57 تاریخ: 1380 🆔 @a_javadiamoli_esra