💠 نزدیک تر از هر چیز
🔸 وجود مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: پروردگارا حساب امت من را به خود من واگذار کن که من نزد دیگران شرمنده نشوم! پاسخ رسید که برخی ها، را نه کل را! حساب برخی ها را خودم بررسی می کنم که حتی تو هم نبینی تا او پیش تو هم خجالت نکشد؛[1] گاهی این طور است!
🔸 گاهی در قهر خودش می فرماید شما کنار بروید، من شخصاً کار را انجام می دهم ﴿ذَرْنِی وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِیداً﴾،[2] آن بی ادبی که در سوره مبارکه «مدّثّر» آن دهن کجی را کرد، گفت ﴿إِنْ هذا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَرِ﴾؛[3] گفت نه از آسمان کسی آمد، نه در زمین کسی به رسالت بار یافت، رسالت آسمانی ـ معاذالله ـ صحیح نیست، رسالت زمینی صحیح نیست ﴿إِنْ هذا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَرِ﴾! در همان سوره مبارکه «مدّثّر» فرمود خیر! این نیست ﴿نَذیراً لِلْبَشَر﴾،[4] ﴿ذِكْری لِلْبَشَرِ﴾[5] این «حقوق بشر» است، از آسمان آمده است، گیرنده اش پیغمبر زمینی است. با همه این جریان ها گاهی وقتی بخواهد غضب بکند می فرماید: ﴿ذَرْنِی وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِیداً﴾ شما کنار بروید من خودم شخصاً بساط او را برمی دارم. قبلاً هم سوره مبارکه ﴿قُلْ یا أَیهَا الْكافِرُونَ﴾[6] مصدَّر به ﴿قُلْ﴾ بود که گذشت؛ اما در ادب کردن أبی لهب بدون اینکه بفرماید «قل تبّت»، فرمود: ﴿تَبَّتْ یدا أَبی لَهَبٍ وَ تَبَّ﴾![7] قهر خدا بلاواسطه ظهور می کند، نفرمود تو بگو عذاب الهی به حیات ابولهب خاتمه می دهد، سخن از ﴿قُلْ﴾ نیست! ظهور قهر الهی بلاواسطه است ﴿تَبَّتْ یدا﴾، همچنین ظهور مهر الهی هم بلاواسطه است. گاهی که بخواهد آبروی کسی را حفظ بکند احدی در این بین واسطه نیست، چون او «أَقْرَبُ إِلَینَا مِنْ حَبْلِ الْوَرِید»[8] است، از هر نزدیکی به ما نزدیک تر است.
🔸 به هر تقدیر احدیّت اوست، چنین احدیّتی صمدیت مطلق دارد، چون کل ماسوا نیازمندند و تنها ملجأ و مرجعی که هم از نیاز نیازمندان باخبر باشد، هم توانایی رفع نیاز داشته باشد و هم این توانایی مشروط و مقید و محدود نباشد او خداست؛ لذا صمد «بالقول المطلق» اوست، مصمود و مقصود و معبود «بالقول المطلق» اوست.
[1]. نهج الفصاحة، ص517، ح1715؛ «سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ أَنْ یجْعَلَ حِسَابَ أُمَّتِی إِلَی لِئَلا تُفْتَضَحَ عِنْدَ الأُمَمِ فأوحی اللَّه عزّ و جلّ إلىّ یا مُحَمَّدُ بَلْ أَنَا أُحَاسِبُهُمْ فَإنْ كانَ مِنهُم زَلَّةٌ سَتَرتُها عَنكَ لِئَلاَّ تَفْتَضِحَ عِنْدَكَ».
[2]. سوره مدثّر, آیه11.
[3]. سوره مدثر، آیه25.
[4]. سوره مدثر، آیه36.
[5]. سوره مدثر، آیه31.
[6]. سوره کافرون، آیه1.
[7]. سوره مسد، آیه1.
[8]. التوحید (للصدوق)، ص79.
#مرگ_ابولهب
#صمدیت
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس تفسیر سوره مبارکه اخلاص ـ جلسه 2
تاریخ: 1399/01/27
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠
ابولهب🔹 نام أبی لهب ظاهراً آن طوری که برخی ها نقل کردند، «عبد العزّی» بود؛ این کنیه و یا این نام یعنی «أبی لهب»، کنیه رسمی او نبود؛ همان طوری که در بحث های فضیلت، ابو الخیر، ابو الفضل، ابو الکمال، ابو العلم و مانند آن هست، در قسمت های شرّ و نقص و عیب هم این گونه از القاب یا کنیه ها هست مثل ابو الشرّ یا ابو لهب. 🔹 این شخص نه تنها انکار داشت، بلکه ـ در مذمت وجود مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) جدّیت داشت (یک)، ـ در تشویق مردم بر بقای بر وثنیت و صنمیت کوتاهی نمی کرد (دو)، ـ تبلیغ علیه مکتب و اسلام داشت (سه)، جمعاً شده بود ابولهب؛ یعنی پدر شعله جهنم! چون شعله از خود شخص می جوشد: ﴿نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ ٭ الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الأفْئِدَةِ﴾. 🔹 این شخص که از هر نظر کار او لهب و التهاب و شعله و مانند آن بود، این اضلاع یادشده فتنه و شرّ را همراهی می کرد، لذا ذات اقدس الهی صریحاً موضع اسلام را نسبت به او معین کرد که این #شعله_ورز است و #پایانش_هم_شعله_است و وجود مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هم #در_کمال_صراحت، ﴿یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ﴾ این آیات را تلاوت می کرد، تفسیر می کرد، تبیین می کرد و مشخص می کرد که عموی من این است! #مرگ_ابولهب #آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی #جام_معرفت 📚 سوره مبارکه مسد جلسه 1 تاریخ: 1399/01/25 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra