eitaa logo
•☆♡☘احیای واجب له شده☘♡☆•
261 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
5.7هزار ویدیو
86 فایل
همه باهم برای احیای واجب فراموش شده ارتباط با ادمین @tasnim12
مشاهده در ایتا
دانلود
☘ دوستان امروز توی راهپیمایی، چند تا دختر نوجوان رو دیدم که حجابشون مشکل داشت، اتفاقا خانمی که دوستم هستند گفتند من دو بار تذکر دادم ولی برای اینکه تاثیر بیشتر بشه باید دیگران هم بگن... منم رفتم جلو و بهشون سلام کردم و از حضورشون تشکر کردم و گفتم لطفا موهاتون رو بپوشونید،جلب توجه می کنه، حیف شماهاست...! یکی شون گفت چشم و شالش و جلوتر آورد 😌 منم گفتم زنده باشید و ازشون جدا شدم. 👌به تجربه ثابت شده اگر چند نفر هر کدوم یه بار تذکر بدن، تاثیرش بیشتره تا اینکه یه نفر چند بار تذکر بده. آمر خدا باشیم ☘ @aamerekhoda
ولحظه هایی ناب در چند صباحی عاشقی 🌷یادبود ستارگان مظلوم تفحص شهدا 🏴وقتی برای اولین بار در آذر ماه به مقر تفحص وارد شدم دوماه قبل از شهادت علی آقا بود. گویی واردقطعه ای از بهشت شده بودم. همه چیز با شهر فرق داشت. چهره ها، رفتارها،آداب ورسوم. احساس شادابی داشتم. با کسانی آشنا می شدم که از جنس آفتاب بودند و از همه لذت بخش تر که به مقتل سید مرتضی آمده بودم.دوست نداشتم لحظه ای منطقه را ترک کنم. جایی را که بچه های گردان کمیل وحنظله چنان جنگیدند ومقاومت کردند که وقتی بیسیم چی گردان حنظله حاج همت را پشت بی سیم خواسته بود. گفت: (احمد رفت ،حسین هم رفت باطری بیسیم دارد تمام می شود. عراقی ها عن قریب می آیند تا ما را خلاص کنند. من هم خداحافظی می کنم.) جایی را که وقتی استقامت و مقاومت و مردانگی بچه ها ی گردان کمیل و حنظله راخدمت حضرت امام روح الله شرح می دهند ایشان می فرمایند: (آنها یقینا از ملائکه الله بودند.) ص۱۴وص۱۵ ✍️خاطرات محمد حسن منافی 📕به اهتمام مهدی امینی آمر خدا باشیم ☘ @aamerekhoda
👌خاطره شهید مهدی ذاکر حسینی از مزار 🌺🍃شهید رسول خلیلی🍃🌺 آقا مهدی همیشه تنها میرفت خیلی با دوستانش نمی رفت بیشتر اونجا با دوستانش برخورد میکرد مهدی بعد از شهادت احمد گودرزی دیگه دل و دماغ موندم در دنیا را نداشت چون دوستانش همه یک به یک شهید شدن آقا مهدی اهل عکس نبود ،سر مزار رسول خلیلی ،یه خاطره مهدی دارند شهید مهدی با یه حساب کتاب خاصی می رفته بهشت زهرا و وقتی سر مزارها میرفته با یه ترتیبی بوده که دلیل جالبی داشتند یکروز به یکی از دوستانش اتفاقی برخورد میکنند و دوستش میگه بریم سر مزار شهید رسول خلیلی مهدی هم میگه تو برو من بقیه بچه هارو زیارت کنم میام وقتی مهدی دیگر دوست های شهیدش رو زیارت میکنه و بعد می ره سراغ آقا رسول ،پیش دوستانش چند تا دختر بد حجاب اونجا بودن مهدی با اینکه سرش همیشه پایین بوده از صدای قهقهه وقیحانه دخترها ناراحت میشه و میگه اینها حرمت شهدا راهم نگه نمی دارند یه خانمی مسن که اونجا نشسته بوده به مهدی میگه خوش به حال این مدافعین حرم که رفتن و این روزها را ندیدن ظاهرا مادر یه شهید بوده ویکی از دوستای مهدی هم با اشاره به مهدی به مادر شهید میگه این آقا مهدی ما هم مدافع حرم هستند مادر اون شهید تا به مهدی نگاه میکنه میگه خدا خیرت بده پسرم ،تو انشاالله شهید میشی آقا مهدی ذاکر یک هفته بعد شهید شد آمر خدا باشیم ☘ @aamerekhoda
☘خاطرات کوتاه از شهدا خاطره بسیار زیبا از آقا مهدی و فرمانده 😂 یک روز یکی از بزرگانی که جزو فرماندهان آقا مهدی محسوب میشدند برای تست و آزمایش نیروهای تکاوری وارد سپاه میشوند 👨‍✈️ و ایشان برای تشویق و ترغیب انگیزه به نیروها میگوید یادش بخیر یک زمانی ماهم مثل شما تکاور بودیم و دوره های راپل و چتربازی را طی میکردیم .😎 آقا مهدی این حرف را میشنوند و به این بنده خدا میگویند حاجی پس اگر میشود همین الان برایمان راپل انجام دهید😂 آن شخص هم میگوید خوب الان که نمیشود و لباسهایم مناسب نیست 😰 آقا مهدی میگویند نه همین الان باید راپل بروید😁 طرف بهانه می آورد و میگوید الان جلسه مهمی در پیش دارم و نمیشود .ان شالله برای سری بعد که آمدیم خدمتتان 😊 خلاصه یکسال رد میشود .سال بعد دقیقا ایشان به آقا مهدی برخورد میکنند . آقامهدی میگویند حاجی پارسال به ما قول دادید و راپل نرفتید امسال دیگه باید بروید🤦‍♂ طرف یادش آمد و مهدی را شناخت و دوباره ایشان را دست به سر میکند و میگوید من برای بازدید آمده ام و الان وقت ندارم 🤷‍♂ چند ماه بعد میگذرد و این شخص برای آموزش کلاس هایی به پادگان می آیند ک مجدد با مهدی مواجه میشوند😅 آقا مهدی دوباره گیر میدهند و میگوید حاجی آخر این راپل را نرفتید 😁 آن بنده خدا هم که صرفا حرفی را برای تشویق و انگیزه به نیروها گفته بودند آخر سر تسلیم میشود 🙌 حقیقت را به آقامهدی میگوید که من راپل و چتر بازی بلد نیستم و برای تشویق شما گفتم آمر خدا باشیم ☘ @aamerekhoda
سلام دائما از طرف نوجوان‌ها شنیده میشد که میگفتند کی گفته حجاب واجبه؟ کجا اومده حجاب داشته باشید؟ و ... 🔹مسابقه ای طراحی کردیم با محوریت جواب به این سوال : جلابیب کجای قران آمده و توضیح هم ازشون خواستیم 🔸جایزه اش رو هم پیتزا درنظر گرفتیم 🔹نتیجه اش فوق العاده بود 🔸دخترایی که شرکت کرده بودن خودشون حدود حجاب و وجوبش رو توضیح دادن 🔹برای جمع بندی اخر ازشون خواستم تا دور هم جمع بشن اونجا کلمه به کلمه برداشتهاشون از آیه رو بررسی کردیم تا رسیدیم به کلمه" شناخته بشوید " اون رو هم کامل براشون توضیح دادیم ☺️ 🔹به ۸ تاشون پیتزا تعلق میگرفت چون جواب رو کامل دادن 🔸برای ارسال پیتزاها روی جعبه شون نوشتم: مثلا-----> زهرای عزیزم خوشحالم که انقدر به تحقیق و پژوهش علاقه داری . برات آرزوی موفقیت می‌کنم. 🔸براشون خیلی دلچسب بود که پیک پیتزا فروشی بیاد جلوی در و اسم خودشون رو روی بسته بندی ببینن ....ناگفته نماند خوش قولی ما هم دلچسب‌ترش کرده بود😉 🔹اگر ما میخواستیم کتاب بهشون بدیم یا سخنران بیاریم و توضیح بده ک توی قران ایه حجاب داریم مطمنا به درکی که الان دارن نمیرسیدن 🔹درنظر داریم برنده ها رو به عنوان سفیر حجاب برای مراسمهای مختلف بفرستیم تا قبل از سخنران درمورد این ایه توضیح بدن و بگن که کجای قران و با چه قیدهایی درمورد حجاب صحبت شده دانشگاه حجاب 🎓 آمر خدا باشیم ☘ @aamerekhoda