.
💌همدلی (Empathy)
🔷برگ دوم
📍مهارت همدلی به طرز شگفت انگیزی با مهارت گوش دادن موثر، گره خورده است.
اگر برایمان مهم است با خودمان، فرزند و اطرافیان، همدل باشیم، لازم است با آرامش گوش بدهیم و شنوا باشیم🌱
خودمان را جای فرزندمان بگذاریم که پشت ویترین مغازه با جای خالی چرخ و فلک رنگی رنگی روبرو میشود، لباسی که خیلی دوستش داشته لکه شده، ماریو قارچ خور به ته دره سقوط کرده، فرزندمان هنوز نمیداند وقتی مادربزرگ به بهشت رفته، دقیقا چه اتفاقی رخ داده؟ و احساسات مختلفی را تجربه میکند.
🎀همدلی یعنی سعی کنیم دنیا را از چشم دیگری ببینیم🥰
❌ ضربهی کاری در این شرایط سرزنش است!
📍دست فرزندمان به ماگ خوشگل دایناسوری لبه طلایی که هدیهی تولد بوده، میخورد و شیرکاکائو سریع روی رومیزی نقش میبندد، چه بسا خود ماگ هم هزار تکه میشود!😭
🤦♀ما بدون کوچکترین مکثی:
چقدر بگم حواست رو جمع کن!
آخه جای ظرف شکستنی، لبه ی میزه؟
نگا کن چه دسته گلی به آب دادی!
(حالا بماند که اگر خود مامانها لیوان آب و هرگونه مایعات رو چپه کنن و ظرفی هزار تکه بشه، داستان کلا عوض میشه:
آب روشنیه، ظرف برای شکستنه دیگه، رفع بلا بوده😅)
📍وقتی اطرافیان در چنین شرایطی از ما سرزنش و توبیخ دریافت میکنند، کم کم فاصله پیش میاد...
و به نظرم اکثر آدم ها دوست دارند فرد امن و پناه فرزندان و دوست و عزیزان، باشند🌱
🗝 کلید طلایی، خوب گوش دادن، قورت دادن عباراتی که از قبل در آستین داریم، و سکوت است
🪄بگذاریم اثر جادویی گذر زمان خودش را به نمایش بگذارد😍
وقتی در موقعیتهایی تمرین کردیم که سکوت کنیم ، در موقعیت های بعدی تمرین میکنیم عبارات آرام بخش و همدلانه را به کار بریم😍🌱
🎀ادامه دارد...
#همدلی
https://eitaa.com/aayeh1
.
🎀 نان لواش را میچینم کف قابلمه، و ماکارانی پروانه ای را از آبکش فلزی سُر میدهم روی نان.
محمدحسین میگوید: «مامان! برام طوطی هلندی میخری؟ لپ گلی و تاج داره، حرف میزنه برامون، شب ها میخوابه و شلوغ نمیکنه، ولی یه چیزی، اگه سبزیجات بهش بدیم کبدش به مشکل میخوره!»
کمی آویشن میپاشم روی ردیف آخر پروانه ها، و در دلم میخندم که انگار مساله الان فقط سبزیجات خوردن طوطی هلندی است!
- حالا طوطی هم نشد، قناری هم خوبه ها! بیا دست دوم از دیوار بخریم!
دلم میرود به سال های دور...
بابابزرگ یک جفت قناری داشت و عاشقانه تر و خشکشان می کرد و زیر لب میخواند:
« چرا بی قراری قناری، عاشق بهاری قناری»
قناری ها هم انگار فقط برای بابابزرگ میخواندند!
بغضم را قورت میدهم، اما زورش میچربد و اشکها راه پیدا میکنند...
به بابابزرگ میگفتم:« تابستون که اومد، برام یه خرگوش سفید کوچولو میخری، حالا خرگوش هم نشد سنجاب، فقط فندق هم باید براش بخریم بخوره؟»
انگار مساله فقط تامین فندق برای سنجاب بود!
میخندیدی و میگفتی:« چشم!».
بابابزرگ مهربانم، همین که حرف بچهها را جدی میگرفتی، خودش یک دنیا بود برای ما...
روحت شاد و مسرور🌱
#خاطره
#رد_خوبی_آدمها
#مهمان_آسمان
https://eitaa.com/aayeh1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🎀 سلام و شنبهی اردیبهشتی شما به خیر و سلامت🌱
.
💌 همدلی (Empathy)
🔷برگ سوم
خب بریم سراغ رفتارهای همدلانه😍
📍در موقعیتهایی که ما احساس خطر میکنیم، قمستی از مغز ما به نام آمیگدال (amygdala) فرمان واکنش دفاعی صادر میکند🥷
(همان ساز و کاری که باعث بقای اجداد ما و فرار آنها از دست شیر و پلنگان بوده🤭)
🧠 وقتی بخش آمیگدال مغز فعال است، فعالیت بخش منطقی و ارادی مغز هم تحت تاثیر قرار میگیرد.
خب، ارتباط با همدلی؟ 👀
فردی که گردباد هیجانی را تجربه میکند، در همان لحظه قابلیت دریافت سرزنش، و هرگونه حرف منطقی را ندارد
❌دیدی چاقو دستت رو برید
❌ چقدر گفتم برو این لباس سفید رو عوض کن
❌حالا به حرف من رسیدی؟
❌ فرزند دلبندم، بازی برد و باخت داره دیگه
❌ گریه نکن، مرد که گریه نمیکنه
❌ عصبانی نباش دیگه بسه
📍شاید بهتر باشد عبارات زیر را در کیسهی عبارات همدلانه قرار بدهیم و به تناسب از آن استفاده کنیم:
🌱عزیزم میفهمم چی میگی
🌱 این اتفاق برای من هم افتاده (البته نیازی نیست سریعا شروع به تعریف با جزئیات کنیم و سبقت بگیریم)
🌱میدونم خیلی سخته، چه حالی داشتی
🌱اگه دوست داری بیشتر برام تعریف کن🥰
🌱 حدس میزنم برات خیلی مهم بوده و بابت از دست دادنش ناراحت شدی، درسته؟
(اگر هم جواب خیر بود، اشکالی ندارد، در موقعیت های بعدی بالاخره سعی کنیم بیشتر با احساس طرف مقابل مرتبط شویم و حدس های دقیق تری داشته باشیم🥰)
📍و در نهایت:
همدلی یک مهارت (skill) است یعنی قابل اکتساب و تقویت میباشد😎💪
🎀ادامه دارد...
#همدلی
🌱 https://eitaa.com/aayeh1
.
به عنوان یک مامان، تکه کلامی دارم که حس میکنم همدلانه است😍
یعنی تا حدودی عصارهی همه ی این جملات همدلانه که گفتم را سعی میکنم منتقل کنم 🥰
این عبارت هم حرفی نیست جز:
« چی شده ماااااادر من 🤗🥰»
اگر شما هم عبارت همدلانه مخصوص خودتون رو دارین، خیلی مشتاقم که بدونم😍
👇👇👇👇
https://harfeto.timefriend.net/17137021523867
.
🎀 سلام و عصر زیبای اردیبهشتی شما به خیر و سلامت🌱
بعد از خواندن یک صفحه کتاب مقرری امروزم📖
همراهی با محمدحسین برای جمع و تفریق(همراه با عملیات تنفس عمیق جهت مسلط ماندن به خود)🧮
همراهی با فاطمه سلما جهت یک کشف علمی با وسایل کابینت ها!🔍
و همراهی با فاطمه زهرا در یک پیاده روی کوتاه اطراف خانه👩👧
و رسیدگی به خانه و آشپزخانه🌱
اومدم سراغ آیه😍
امیدوارم روز خوبی رو سپری کرده باشین، متفاوت از دیروز، شده با یک تیک کوچک کنار یک کار کوچک😍✅
شاید شاه کلید، همین قدم های کوچک است🥰
https://eitaa.com/aayeh1
.
💌 همدلی(Empathy)
🔷 برگ پایانی
رسیدیم به برگ پایانی همدلی🌱
❓یک سئوال
شما در طول روز با چه افرادی بیشتر صحبت میکنین؟
با مادر و پدر و خواهر و برادر و گفتن از روزمرگی ها ؟
با فرزندان و از دنیای لطیف بچهها؟
با همسر و از دغدغه ها و خستگیها و امیدها؟
با دوست و گفتن از هر دری سخنی و درد دل؟
با همسایه، فامیل...؟
📍احتمالا با یک نفر بیشتر از افراد دیگر صحبت میکنین، و آن خود شما هستین!
بله! گفتگوی درونی یا self talk 🌱
گفت گوی درونی ذهنی، یکی از مواردی است که حس ما نسبت به خودمان را ایجاد و تقویت میکند و سوخت عزت نفس و اعتماد به نفس ماست.
خب، ارتباط با همدلی؟ 👀
ما قدرت این را داریم گفتگوی ذهنی مثبت و همدلانه با خود را، جایگزین گفتگوی ذهنی منفی کنیم.
ردپای این گفتگوی درونی را شاید بشود در احساسات و رفتارهای روزانه ببینیم👣
پس،از کیسهی جملات همدلانه برای خودمان هم،جملاتی برداریم🥰
❌ افتضاح بود، دیدی چی شد، اصلا این کار رو فراموش کن وقتی هر بار موفق نمیشی.
💪 تجربهی تلخی بود، اما نمیخوام این تجربه، من رو سر دور برگردون مجبور به برگشتن کنه! بزن بریم تو میتونی، برای همهی قدمهای کوچکی که برداشتی و ناامید نشدی، بزن قدش✋
پس همدلی با خود را پررنگتر کنیم🌱
🎀 تمام.
#همدلی
🌱https://eitaa.com/aayeh1
.📚
خانهای برای همه را دو روزه با عشق خواندم، مدت ها بود دنبال چنین کتاب دلنشینی بودم، روایت یک زن فعال و خوش فکر😍 (انتشارات راهیار)
تربیت دینی کودک را مزه مزه میکنم، نگاه دقیق و شیرین و کاربردی آیت الله حائری شیرازی، بی نظیره👌 ( نشر معارف)
نشان کتاب غولی هم هدیهی محمدحسین بوده🥰
#کتاب_دلنشین
.
🎀 شیرجوش مسی را میگذارم روی شعله، شیر و کمی شکر قهوه ای و پودر کاکائوی تلخ را دعوت میکنم تا کمی معاشرت کنند.
سیم سشوار را می کشم تا سه راهی و همزمان چک میکنم تا چیزی از قلم نیافتاده باشد، حوله ی عروسکی، لباس های مخملی که عطر نرم کننده همراه دارند، نرم کننده ای که با آزمون و خطا به آن رسیده ام، پاپوش طرح گلیمی برای بعد حمام، ناخن گیر کودک، گل سرهای پاپیونی ارغوانی رنگ و برس چوبی دانه درشت... همه را چیده ام و شادی زیر پوستم میدود. حمام بردن دخترک برایم شیرین است و آرام بخش، انگار کن یک فنجان دمنوش بهارنارنج با نبات چوبی زعفرانی پهلویش.
شامپو خرسی گلرنگ، روی موهای خرمایی رنگش شره میکند، شامپوی بچگی های خودم را میخرم، نمیدانم در دلم چه را زنده میکند.
دستم را میبرم در لیف جوجه ای و تن نحیفش را به آرامی غرق کف میکنم و با آب گرم گرم میشویم.
حوله ی تن پوش را تنش میکنم، دست و پاهای چروکش را میبوسم و حظ ردیف مژه های خیس مشکی چسبیده به هم را میبرم.
انگشتانم را میبرم لای موهای مصری و راه را برای حرارت دلنشین سشوار باز میکنم و همزمان میخوانم!
بعد انگار برای دل خودم خوانده باشم، بغض می دود به گلویم، و انگار یادم بیاید در این دنیای لامروت، لایه ای خاک گونه ها و مژه های کودکانی را پوشانده و غبار در بین موهایشان دویده و بند انگشتان کوچک شان رد خون خشک شده دارد و من اینجا...
لیوان شیرکاکائوی خودم را لب نمیزنم، حسرت و آرزو میدود در دلم، که کاش تمام شامپو خرسی های عالم را میخریدم و دربست تا غزه میرفتم و آنجا خاک را از موهای ابریشمی بچه ها میبردم و دست و پاهای چروکیدهی پس از حمامشان را نوازش میکردم و گونه هایشان را بوسه باران میکردم...
دست ما کوتاه و دلمان از این غم، چینی گل سرخ هزار تکه...
#روایت
🌱 https://eitaa.com/aayeh1