.🖤 -نور اذیت‌تون میکنه؟سر و صدا چطور؟ می‌خواهم بگویم بیش از این‌ها، یک تخته سنگ راه گلویم را بسته، قلبم فشرده شده، راه اشک‌هایم روی گونه‌ام رد انداخته، اما فقط سری تکان می‌دهم... - سعی کن آروم باشی. لبخند می‌زنم، پلک‌هایم به هم می‌رسند، در میان جنگل‌های ورزقان، فریاد می‌زنم حاج آقا،حاج آقا🖤 زیر لب می‌گویم: کاش نسخه‌ای برای دلتنگی بنویسید، برای رد شدن از تلخی‌ها و طعنه‌ها، برای جان دوباره گرفتن و دویدن... بعد یادم می‌آید مَردی این نسخه را یک عمر زندگی کرده بود، بزرگ‌مردِ صبور دوست داشتنی ما...🖤 سفرت به خیر🌱 «اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا...» 🖤https://eitaa.com/aayeh1

.🖤 غم، مثل یک قطره‌ی جوهر، در تمام لحظاتم پخش شده از آن فرار می‌کنم؟ برای گذشتن از آن عجله دارم؟هرگز! آه ای غمِ عزیزِ دوست داشتنی من! ای غمِ محبوبِ من! برایم بمان🖤 تا در ورق خوردن روزهای سررسید، همیشه نو باشی، آدمی همیشه به سهمی از غم، نیاز دارد... 🌱https://eitaa.com/aayeh1

. 🎀مدیریت زمان⏳ 🔷برگ پایانی 🐸قورباغه را قورت بده 🤷‍♀ یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که شاید ما در روزمره داشته باشیم، کارهای عقب‌افتاده و تلنبار شده(backlogs) است، که در طول روز چندین بار برای‌ ما دست تکان می‌دهد و ما نیز با لبخند زیبایی برایش دست تکان می‌دهیم! 🤷‍♀ کارهایی که پیش نبردن آن‌ها، گاهی حسابی انرژی روانی می‌برد و وقتی تیک می‌خورد، حس سبکی فراوانی با خودش به همراه دارد! 📍تمدید گواهینامه ، چکاپ دندان‌پزشکی، تحویل کتابی که مدت‌هاست از دوست‌مان امانت گرفتیم، و موارد بزرگ و کوچکی از این دست... ✍نوشتن یک لیست از قورباغه‌ها 🌱اولویت بندی 🌱حمایت گرفتن از اطرافیان 🌱هدیه دادن به خود پس از انجام کارها 🌱تعیین ضرب الاجل(به صورت هفتگی و ماهیانه و..) 🌱واگذار کردن کارها در صورت امکان می‌تواند به قورت دادن قورباغه‌ها و بسته شدن پرونده‌های ذهنی کمک کند. (و در راس همه‌ی قورباغه‌ها، یادی کنیم از کارهای اداری دانشکده، بخش آموزش و فارغ التحصیلی👀 ) #مدیریت_زمان 🎀پایان ممنون که همراه من هستید🙏 🎀https://eitaa.com/aayeh1

.🎀 - ببخشید وانیل دارین؟ می‌خوام برای آقا حبیب کیک تولد بپزم، یهو دیدم ای ظرف فسقلی وانیل نیست! لیلا خانوم با آن چشم‌های میشی و یک سایه بان از مژه‌های به غایت مشکی، در قاب در نقش بسته بود، خانم همسایه‌ی طبقه‌ی چهار. با یک حرکت پریدم روی سکوی کابینت، اصلا چه معنی میده زن دنبال وانیل باشه برای کیک خونگی، این دیوونگی محضه! یک اتلاف وقت جدی! از ته کابینت و بین شیشه‌های چوب دارچین و ثعلب و پودر نارگیل، ظرف مینیاتوری وانیل را پیدا کردم. - بفرمایید لیلا خانوم! در را بستم، کمی خشن! چسبیدم به کتاب، الکترون‌ها دارای بار الکتریکی منفی هستند. ابر افکار بالای سرم جا خوش کرده بود. من در حوالی سی سالگی؟ قطعا وقتم را برای پختن کیک خانگی تلف نمی‌کنم! سی سالگی خیلی دور نبود، سی و دوسالگی نیز! حالا در بساط همه‌ی چیزهایی که دارم و ندارم، کمی هم دیوانگی محض به چشم‌ می‌خورد. تکه نانی، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی، دوستانی بهتر از آب روان و یک ظرف مینیاتوری وانیلِ رو به اتمام در کابینت دارم، قصه‌ی طوطی و بازرگان به زبان کودکانه را از بر شده‌ام، ژل رویش دندان باریج و کیف پول مردانه را به سبد خرید اضافه می‌کنم و فکر می‌کنم گاهی مهر و مهر و مهر، تمام دارایی من است و زندگی بر مدار مهر می‌چرخد... #روایت 🎀https://eitaa.com/aayeh1

. ما مردمانِ ذغالِ آتشین در دست چشم‌مان امید دل‌مان انارِ سرخِ ترک خورده، در ورق سخت تاریخ... اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🤲🌱 🎀https://eitaa.com/aayeh1

. سلاااام و وقت شما به خیر و سلامت🌱 یک مینی مطلب که خیلی دوست داشتم با شما به اشتراک بگذارم: از بس که نقش حیاتی و مهمی را در هر رابطه‌ای ایفا می‌کند👌 📍تا به حال اتفاق افتاده در موقعیتی باشین و ناخودآگاه احساس ترس یا غم یا معجونی از احساسات مختلف را تجربه‌ کنین؟ 📍یا موقعیتی که اشک در چشم‌های تیله‌ای فرزندتان حلقه زده باشد و چانه‌ی کوچک‌ش شروع به لرزیدن کند؟ 📍یا یک نفس عمیق همراه با حسرت و خیره شدن به دور دست‌ها، بابت فقدان، از عزیزان‌تون ببینید؟ و در این موقعیت شاید یک نصیحت، توصیه و پند و اندرز نا‌به‌جا، حسابی شرایط را پیچیده‌تر کند🌪 چه گوینده‌ی این حرف باشیم یا شنونده... از چه مهارتی سخن می‌گویی؟ مهارت موقعیت سنجی (Positioning skills) یا هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد🌱 #موقعیت‌سنجی 🎀ادامه دارد... 🎀https://eitaa.com/aayeh1

. امام صادق(ع): بيهوده سخن مگوي و بسيار سخن‌گويی در گفتار مفيد را نيز رها كن تا جای مناسبی بيابی. چه بسا كه كسی سخن درست و مفيد را در جايی نامناسب بگويد و به رنج و زحمت افتد. 🎀https://eitaa.com/aayeh1

. 🔷 موقعیت سنجی 🍦🍪🍩 صدای گریه‌‌‌‌ی فرزندمان همه جا را پر کرده، گاهی شاید بیش از هر حرفی، نیاز به یک خوراکی دارد... 🧊 فردی که عصبانی شده، شاید در آن لحظه، بیش از همه به یک لیوان آب خنک نیاز دارد... ❤️ فردی که یک دوره تنهایی را تجربه کرده، شاید بیش از هر چیزی، به همدلی و شنیده شدن نیاز دارد... 🌚 فردی که خسته و کم انرژی شده، شاید بیش از هر واکنش و صحبتی، نیاز به همراهی برای استراحت دارد... به یاد معلم‌های دوران پیش دانشگاهی که علاقه‌ی عجیبی به رمزگذاری داشتند😍: چهار موقعیت خاص HALT😎 گرسنگی(hunger) عصبانیت(anger) تنهایی (lonely) خستگی (tired) می‌تواند بر رفتار اثرگذار باشد و موقعیت سنجی گاهی درک همین شرایط است🌱 #موقعیت‌سنجی 🎀https://eitaa.com/aayeh1

. ساخته شده توسط آقامحمدحسین (با خمیر کِلِی/clay)، با دیدن ویدئوهای آموزشی از آپارات😍 میگه نمی‌فروشم بهت، هدیه هم نمیدم🚶‍♀ #سرگرمی #روزهای_هندوانه‌ای🍉

. فکر می‌کنم با این اوصاف، آیه به زودی تغییر کاربری خواهد داد. ذوق معلم بودن و آموزش😍 رد خوبی معلم‌های مهربان محمدحسین🌱 #سرگرمی #روزهای_هندوانه‌ای🍉 🎀https://eitaa.com/aayeh1

. شامپو خرسی جاخوش کرده در حمام لنگه جوراب تورتوری خاکی پیدا شده از کف کمد چسب ماتیکی و یک بسته‌‌ی رنگین کمانی کاغذ رنگی چوب شور و ترد و بیسکوئیت مادر ردیف در کابینت برس کوچک کیتی روبروی آینه شیشه‌شیر در انتظار شسته شدن مدادرنگی صورتی پیدا شده از پشت مبل دمپایی دیوی جامانده زیر کابینت جزئیات لطیف دوست‌داشتنی🌱 #مادرانه

. برای بزرگ‌مردی که روایت را از او آموختم. آقامسعود دیانی، پدر ارغوان و آیه🌱 ما،کم طاقتان دنیای رنج و محنت بودیم. دوست داشتیم بعد از عکس سوئیچ ماشین جدید، در صفحه ی روایت‌های ساده و پر کشش شما، خوشی پی خوشی ببینیم. دوست داشتیم ببینیم با آیه و ارغوان در همان کافه‌ای که کنج به کنج‌ش شما را می شناسد،نشسته اید، آیه و ارغوان آیس پک شکلاتی و موزی با اسمارتیز فراوان سفارش داده‌اند و شما و فاطمه، همان همیشگی را، یک قاب چهارنفره‌ی شیرین. دوست داشتیم تا سالیان سال، برنامه ی سوره را با صدا و تصویر پر قدرت شما به تماشا بنشینیم، خالی از اثر آن مهمان ناخوانده. اما معمار عاشق دنیا، طرح دیگری را پسندید. با روایت‌های شما، ما فقط تماشاگران رنج و بیماری نبودیم.از شما صبر، یافتن شیرینی و خنده بین روزهای آب شدن، از شما شکر از ته دل،از شما دست به زانو گرفتن، یاد گرفتیم. از شما صداقت یاد گرفتیم از بس روایت‌هایی که خلق می شد، زلال و شیشه‌ای بود. ممنون به خاطر لحظاتی که از مرگ قلم زدید، از این دورِ نزدیک، از این تنیده شده در تمامِ لحظات زندگی. بی اغراق، هر روز، در لحظات ساده‌ ،هنگامی که دست به کتاب می‌برم و زمان را از یاد می‌برم، لحظه ی ورق زدن قرآن جیبی رنگی رنگی، وقت شانه زدن موهای مشکی لطیف دخترکم، وقت لقمه‌ی نان و پنیر پیچیدن برای پسرکم، کلمات شما مثل یک عطرِ خنکِ زندگی بخش، می دود در جانم و ای کاش من هم مثل شما خالق روایت‌های زندگی بخش و مانا باشم یادتان زنده و زنده و زنده🌱 همین. #مهمان_آسمان #رد_خوبی_آدم‌ها 🎀https://eitaa.com/aayeh1