صبر کن عشق تو تفسیر شود بعد برو
یا دل از ماندن تو سیر شود بعد برو
خواب دیدی که دلم دست به دامان تو شد
تو بمان خواب تو تعبیر شود بعد برو
لحظه ای باد تو را خواند که با او بروی
تو بمان تا به یقین دیر شود بعد برو
صبر کن عشق زمینگیر شود بعد برو
یا دل از دیده ی تو سیر شود بعد برو
تو اگر کوچ کنی بغض خدا می شکند
تو بمان گریه به زنجیر شود بعد برو
ناشناس
لب به آواز گشودم
به لبم مُهر زدند
چشمم آمد به سخن
سرمه به خوردش دادند
گرچه ياران همه از
شادی ما غمگينند
باز شاديم که ياران
ز غم ما شادند ...!
صبر کن باران بگیرد می روم
یا که پایم جان بگیرد می روم
صبرکن من بغض دارم اندکی
گریه ام پایان بگیرد می روم
آبرویم می رود با چشم تر
صبر کن باران بگیرد میروم
✨
گاهی پُر از #شعر میشوی
ولی #کسی را نداری برایش #بخوانی
تقاصش را #چشمهایت میدهد ...!
😢😢😢
#سید_علی_کاردان
دانی که نِگاهی به نگاهَت نِگران است
در مرگ دلم پای خیالت به میان است
در شعر، پریشان نظران جای ندارند
زیبایی چشمان تو معیار بیان است
با دیدن تو رنگ ز رخسار جهان رفت
این دیدنت انگار که تکرار خزان است
ای عشق کمی شعر بخوان مست شوم من
آوای تو مستانه تر از صوت اذان است
زیباتر از آنی که ز وصفت به درآیم
نور نگهت مرجع اشعار گران است
در هر نفسم باز بخوان راز دلم را
این شعر پر از حرف دل و سرّ نهان است
یک لحظه تو را بغل کنم، میفهمی
آغوش من از قافیه هم تنگتر است...
#سوسن_درفش
🖇💌
میشود در غزلم باز مخاطب باشی؟
همچو مهتاب در این برکه مرتب باشی؟
من الفبای غزل ، پیش تو آموخته ام
حاضری باز در استادی مکتب باشی؟
می شود در وسط قاب خیال ذهنم
دایمأ با گل لبخند تو بر لب باشی
می شود تا ابد ای دوست بمانی پیشم
شام تا شام تو از عشق لبا لب باشی
گفتمش عمر به پاییز و کمین باد اجل
تا کی آخر تو پر از باد به غبغب باشی؟
اینکه از دور تماشا کنمت، سنگین است
در دلم باشی و حاشا کنمت، سنگین است
بعد هر بغض که شاعر بشوی میفهمی
هر کجای غزلم جا کنمت، سنگین است
تلخ باشی و دم از واژهی شیرین بزنی
پشت هر قافیه پیدا کنمت، سنگین است
هی نخوابی و دلم شور دلت را بزند
او برانگیزد و پروا کنمت، سنگین است
نکند فاش شود پیش کسی غربت ما
ترس از این قصه که رسوا کنمت، سنگین است
نقش چشمان تو در قتل دلم مشهود است
شب به شب از سر دل وا کنمت، سنگین است...
#لاادری