eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دوتا چای و دوتا عاشق دوتا مست دو حرف عاشقانه از دو پابست به دنبال چه هستی جایت اینجاست چه جایی بهتر از آغوش من هست 🖌
عهد بستے و شڪستے و ز ما بگسستی عهد ڪردم ڪه دگر عهد تو باور نڪنم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بمحض دیدنش شیرینی اش معلوم شد بر من تکامل داد آخر چشم من حس چشایی را 😍✋️
دوستَـت دارَم، نِمی‌دانَـم چه انـدازه وَلی مُدَّتی هَست از خودَم اصلاً نَدارَم اطِّلاع!
آرزو دارم در آغوشت مرا زندان کنی... 🖇💌
با آنکه ندیدم رخ زیبای نبی را گشتم پسرش،واسطمان ام ابیها
دوستی با تو مُیَسَّر که نَشُد نَقشه کِشیدَم با رَفیـقـانِ شُمـا دوست شُدَن فَلسَفه دارَد
عاشقی حس قشنگی‌ست ولی کاش اگر هر که افتاد در این قاعده محکم باشد 🖇💌
درسینه نباید که لجن داشته باشی هر آرزویی را به دهن داشته باشی در هلهله و شادی این شهر دل من ای کاش توهم دست بزن داشته باشی آوره ای وخانه بدوشی مگر اینکه در دیده ی معشوق وطن داشته باشی افسوس که محدود شد آزادی تو تا پیراهن دیوانه به تن داشته باشی با آینه گفتم که به او میرسم و گفت (تو گور نداری که کفن داشته باشی)
تکیه کن بر تن من شانه شدن را بلدم تا ابدی گرمی این خانه شدن را بلدم تو بیا کاخ برای تو دلم میسازد رمز ابادی ویرانه شدن رابلدم پیله کن غر بزن آشوب کن اینجا که فقط من در آغوش تو پروانه شدن را بلدم پربکش تا بسرایم لب و چشمانت را که برای دل تو لانه شدن را بلدم تو بیا تا بزنم طعنه به نیما یوشیج شاعر دفتر افسانه شدن را بلدم تو بیا دل بده دل را ببر ای بانو که قول مردانه ی مردانه شدن رابلدم بلدی لیلی این شاعر مجنون بشوی من که در چشم تو دیوانه شدن را بلدم
عاشق شدن یعنی شروع فصل ویرانی اصلا تو چیزی از نگاه سرد می دانی؟ گاهی به جرم چیدن لبخند ممنوعه در شعر هایت میشوی یک عمر زندانی زیباترین بیت غزل هایت که شد هر شب از ترس تنهایی خود مرثیه می خـوانی با قصد قربت دور چشم یار می گردی در هر طوافی میکنی احساس، قربانی کم کم تمام فکر و ذکرت میشود دلبر حس میکنی حتی درون خویش مهمانی عاشق شدن لرزیدن و دلواپسی دارد مثل کبوتر در هوای سرد و بارانی
اخطار خودم را به دلم دادم و اینبار شاعر شده تا دم بزند با در و دیوار سربسته بماند که چه ها دیده از آن پند طفلی همه جا بغض کند با غم بسیار