eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
79 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جان فدا ڪردیم و یاران قدر ما نشناختند ڪور بادا دیده ی حق ناشناس دوستی
دیوانه ای شبیه خودم در تمام شهر در قاب تنگ آینه پیدا شود مگر
دود از سرم برخواسته، داد از سر بیداد او دارد تغافل میکند، یا رفته ام از یاد او؟
در انکسار یاران دل نازکم چه سازم دیدم سبو شکسته من نیز گریه کردم ..
اینکه مردم نشناسند تورا غربت نیست غربت آن است که «یاران» ببرندت از یاد!
گلایه های دلم را کجا نوشتم نیست برایت از غم بی انتها نوشتم نیست شبی به یاد صدای قشنگ آوازت دوخط رباعی بی ادعا نوشتم نیست هزار نامه خوش خط شبیه چشمانت کنار خاطره هامان رها نوشتم نیست نیامدی و دلم خوش نمی شود هرگز اهمیت نده دیگر چرا نوشتم نیست نمی شود بنویسی برای من نامه نمی شود که بگویی تو را نوشتم نیست دوباره حرف توشد در خیال و تکراریست گلایه های دلم را کجا نوشتم ؟! نیست! @khatdl
با زندگی همین که هم آغوش میشوی از خونِ دل نیامده غم نوش میشوی❤️ می آیی و می آید و دل می دهید و بعد یک روز می روی و فراموش میشوی❤️ لبخند میزند به تو غم،گریه می کنی تن می دهی به واژه غزل پوش میشوی ❤️ از درد عشق میشنوی، بغض می کنی از درد عشق میشنوی،گوش می‌شوی❤️ ای کاغذ سپید ،کدامین خیال ها خط می کشند بر تو و منقوش می‌شوی؟❤️ با خود تمام عمر مرا دود کن ببر ای شمع روی کیک که خاموش میشوی❤️
‌ دنبال کرد خیل غمت اهل درد را من ناتوان‌تر از همه بودم مرا گرفت... ..
ذره ذره هر چه بود از من گرفت دیر دانستم ڪه گیتی رهزن است
پرسند اگر چیست در این معرکه با من ماییم و همین باده ی آلوده به دامن ای بی خردان دست ز تشویش بدارید یا باده گلرنگ در این مخمصه، یا من از خون بزرگان سخن سخت گذشته است پایی که نهادم به سر برگ حنا من فردای قیامت چه کنم گر ننشینم با لطف تو برتر ز سریر شهدا من معنی چو دعایی به لبش هست همین است باشد که بیفتم به در میکده ها من...
انار ساوه کجا و شکوفه های لبت انار ساوه چه دارد به خونبهای لبت چنین که هر سر موی تو سنبل الطیب است هزار بوسه شیرین بیان فدای لبت چه فاش عاشق بوسیدن دهان خودی به روی آینه افتاده رد پای لبت...
می خواستی همیشه بمانی نخواست او 🙁 دیدی دروغ قصه تو بودی و راست او؟🙁 دیدی که گفت«آینه ی دق شدی»برو دیدی نخواست با تو بماند نخواست او 🙁 کم روبروی آینه از خود سوال کن آه،ای حواس پرتیِ من پس کجاست او ؟🙁 تقصیرِ او که نیست تو را جا گذاشته تو سربه زیر بودی و سر به هواست او 🙁 معشوقه ای که نام تو را زن گذاشتند! دنبال او نگرد ؛که در قصه هاست او🙁