eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
داستـانِ شَبِ هِجـرانِ تو گُفتَـم با شَمع آنقَدَر سوخت که از گُفته پَشیمانَم کَرد
دلم ز نازکی خود شکست در غم عشق وگرنه از تو نیاید که دل شکن باشی
دلتنگی ام کم از غم تنهایی تو نیست من هرچه بی قرارترم بی صدا ترم! 😔💔
گفتمت از تهِ دل با من مسکین بِنِشین نشنیدی و رها کردی و رفتی تهران
حال من بعد از تو مثل دانش آموزی ست که خسته از تکلیف شب ، خوابیده روی دفترش
خدایا حڪمت دل بستنم را دیر فهمیدم مقدر ڪردھ بودۍ دل بریدن را بیاموزم
یا دل به ما دهی چو دل ما به دست توست یا مهر خویشتن ز دل ما به در بری... ❄️سعدی❄️
ڪرده‌ام غربال اشعارم ولے در انتها مانده چندے قافیه، باقے تماماً نام تو ...
به خاطر داشتی من را، شبیه بیتی از حافظ که ترتیب دقیق واژگانش را نمی‌دانی!
بین ما تقدیر دیواری بنا کرده‌ست و من از مدارا خسته‌ام، باید دری پیدا کنم ...!
به جایی می‌رسد آدم که بعد از گریه می‌گوید: «میان این همه بیگانه، صد رحمت به تنهایی!»
تنم خسته دلم تشنه دگرساقے نمیخواهم ز پا افتاده ام اما'دگر باقے نمیخواهم زبان خشڪیده درڪامم'تن رنجور آمالم ازین دنیاے وانفسا دگر حقے نمیخواهم اگرسینه زند فریاد به عشقت میشود آرام ڪه من راز نهانم را زهر فرقے نمیخواهم ڪنون بنگر نگارمن ڪه ازچشمم تو میخوانی به غیرازدیدن یارم دگر ذوقے نمیخواهم وصال دیدنت جانا اگر جان درمیان باشد به شوق دیدن یارم دگر جانے نمیخواهم ╭   🦋 ╰