eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
«وعده می‌داد شب هجر به پایان برسد وعده‌ی یک شبه‌اش، سال درآمد از کار.»
تا که می آیم ببینم صورتت را میروی با همین حسرت تو آخر مایهٔ دق میشوی دوست داری یک نفر مثل خودت حرصت دهد چون جواب این غزل را میدهی با مثنوی
خواب دیدم عصبانی شده ای دست گلم مثل هرشب به سرم داد زدی پاک خُلم آمدم تا که ببینم به کجا هیچ ولش تا بغل هم که همین شعر و غزل کرد هُلم حس ندارم،خفه ام،آسم گرفتم تو ولی لطف کن تا هیجانی نشوی ای تپلم😶
ترکیب عجیبی است سیاهی و سفیدی اسرار نهانی است به چشمت که ندیدی شب یک کُره در مرکز این دار کشیده است گویا نفسی بر من دلتنگ دمیدی
می خواست با مدینه خداحافظی کند بغضش گرفت و گفت: کجایی برادرم؟ از کوچه ها گذشت و غریبانه گریه کرد آهی کشید و گفت: جوان بود مادرم #١۲۸ـ #٦۹ـ 🌴💎🌹💎🌴
9.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😂شعر طنز بسیار شنیدنی👌👌 😂😂😂
ضربه اى سخت زد به احساسم عشق؛با اينكه حسن نيت داشت! رفتى و بعد رفتنت گفتم.. آھ پس مرگ هم حقيقت داشت(" سیدتقی سیدی
پرستویی که میداند جهان هم تکیه گاهش نیست مهاجر میشود اما خدا داند که راهش نیست منم آن ماه بیتابی که می‌تابد به هر چاهی تو آن جویندهٔ آبی که هیچ آبی به چاهش نیست برای روز دلتنگی میان خفتن و مردن تعادل میشود یک آن،که آن هم در نگاهش نیست اگر روزی برای من تو هم خواندی غزل هایی بگو حتماً که حیران شد ولی این هم گناهش نیست
دل سپردم به بتی تا شود ارام دلم نه که تسکین و قرار از منِ مسکین ببرد
افطار با برنج ، کار گرسنه هاست عاشق به بوسه روزهٔ خود باز می کند 😉
دَست بَر دیوان شُدم "هر چه لِسان‌الغیب گفت..." خواجه هَم ‌در فالِ ما شـعرِ جدایی ساز کـــــرد...
بر لبش لبخند نابی صبح ها گل می‌کند... چایی از این قند پهلوتر کجا پیدا کنم؟! صبح همگی بخیر