eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
لطف حسین ما را تنها نمی‌ گذارد گر خلق وا گذارد ، او وا نمی‌ گذارد . او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم مولا به کام غرقاب ما را نمی‌ گذارد . هل من معین او را باید جواب دادن شیعه امام خود را تنها نمی‌ گذارد . زهرا به دوستانش قول بهشت داده است بر روی گفته ی خویش او پا نمی‌ گذارد . ما و فسرده حالی مولا نمی‌ پسندد مسکین و دست خالی مولا نمی‌ گذارد . از بس گناهکاریم ما مستحق ناریم باید که سوخت ما را ؛ زهرا نمی‌ گذارد . . .  استاد سید رضا مؤید
خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم زیاد روی من و توبه ام حساب مکن...
آن منتقم خون خدا را برسان معنای اجابت دعا را برسان باید که همه دعا کنند در شب قدر یارب فرج صاحب ما را برسان
دلبسته‌ام به لطف کریمان، در این میان بر رحمت حسین فراوان‌تر از همه ...
اے کاش مے شد امشب اے قرآن ناطق دست شما را جاے قرآن سر بگیرم... فرج🤲
شب قدر است و ندانم به خدا قدر خودم نفس سرکش شده  محتاج به زندان علیست چشمم از دیدن هرمنظره ای سیر شده باز اما نظرم جانب ایوان علیست
کعبه وا کرده دهان را به سخن، در شبِ قدر تا بدانیم کلیدِ درِ این خانه فقط دست علی‌ست!
قرارِ عاشقان بــاشد شبِ قدر که ذکرِ "یـاعلی" دارد لبِ قدر خداوندا مرا امشب ببخشا به حقِ "فاطمه" آن کوکبِ قدر
شب های احیا در فراق تو گذر شد عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد ای روضه خوان ای یوسف زهرا کجایی ؟ آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد از اول ماه خدا یاد تو هستم اما چرا این ناله هایم بی اثر شد آقا اجازه شب ، شبِ قدر است و روضه از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد مولای دین رفت و جسارت ها شروع شد در سینه هاشان بغض مولا پر ثمر شد اما امان از روضه ای که خون تو گریی آقا اسارت رفت و زینب در خطر شد بی تو چه سخت است از سر و سرنیزه گفتن مولا بیا چون یک سه ساله در به در شد طشت طلا و خیزران ها بر حسینت بزم شراب و دختری غرق نظر شد وقتی جسارت بر سر ببریده کردند مویش سپید و زینب تو خون جگر شد این بار در شام و پلیدی های بسیار گوید رقیه ای پدر وقت سفر شد مولا حلالم کن ولی ای صاحب من چشمان زهرا مادرت از گریه تر شد ...
🏴 میان صحن رو در روی ایوان از علی گفتن خدا از ما نگیرد لطف این نازک خیالی را
صد نامه نوشتیم و نخواندیم جوابی ای عهد فراموش، ز پیمان چه نویسیم؟
قران به سرم بود و تو را دیدم و گفتم ده مرتبه با دیده‌ی گریان "بِکَ یا عشق"