آه از دمی كه تنها با داغ او چو لاله
در خون نشسته باشم چون باد رفته باشد
خونش به تیغ حسرت یارب حلال بادا
صیدی كه از كمندت آزاد رفته باشد...
#حزین_لاهیجی
در عشق دو چیز است که پایانش نیست
اول سر زلف یار و اخر شب ماست...
#حزین_لاهیجی
در كالبد مرده دمد جان، چو مسيحا!
آن لب كه زمين بوسی درگاه رضا(ع) كرد..
#حزین_لاهیجی
نیَم به هجر تو تنها ، دو همنشین دارم
دل شكسته یكی ، جان بی قرار یکی!
#حزین_لاهیجی
در كالبدِ مُرده دَمَد جان ، چو مسيحا
آن لب كه زمين بوسیِ درگاهِ رضا كرد
#حزین_لاهیجی
#چهارشنبہهاےامامرضایی 🌱
صد نامه نوشتیم و نخواندیم جوابی
ای عهد فراموش، ز پیمان چه نویسیم؟
#حزین_لاهیجی
گله از تو «آه» دارم که چه کردهای تو با من
به فلک تو را رساندم که اثر کنی، نکردی
#حزین_لاهیجی
در عشق دو چیز است که پایانش نیست
اول سرِ زلفِ یار و آخر شبِ ماست
#حزین_لاهیجی
عشق در دل،
چه خیال است که پنهان گردد؟
پرده پوشی نتــوان ،
آتش سوزانی را
دستم از دامن
دلدار، جدا ماند حزین
چه کنـــــم گر نکنم پاره، گریبانی را؟
#حزین_لاهیجی
🌾
🍂
مزار عاشقــــان را ماتــم افروزی نمیباشد
مگر گیسو پریشان کرده باشد بید مجنونی
#حزین_لاهیجی
📝
ز دیر و کعبه فارغ ساخت ما را طاعتِ عشقت
سجود بندگی کردیم در محرابِ ابرویت
#حزین_لاهیجی
نِیَم به هجر تو تنها؛ دو همنشین دارم
دلِشكسته یكی، جانِ بیقرار یکی...
#حزین_لاهیجی
✨
در عشق دو چیز است که پایانش نیست
اول سرِ زلفِ یار و آخر شبِ ماست...
#حزین_لاهیجی
مگر دل را فرستم، وَرنه از قاصد نمیآید
شکایتهای هجرانی کز آن نامهربان دارم
#حزین_لاهیجی
یا رب! چه علاج است پریشانیِ دل را؟
زلفش به کف و خاطر مأیوس همان است
#حزین_لاهیجی
♥️
نیَم به هجر تو تنها، دو همنشین دارم
دل شكسته یكی، جان بی قرار یکی! 😔
#حزین_لاهیجی
گاهی کِشم سری به گریبانِ خویشتن
از بس دلم ز تنگی دنیا گرفته است
آشوب محشریست، دلش نام کردهام
این قطرهای که شورش دریا گرفته است
#حزین_لاهیجی
دلبر کجاست کاین دل صد ره شکسته را
از یک نگاه مست، دگر بار بشکند؟
لب در همین دعاست من دلشکسته را
هر دل که بشکند به کف یار بشکند
#حزین_لاهیجی
دیرینــه بوَد الفــتِ دیوانه بـه زنـجـیر
با سلسله ی زلفِ تو یار است دل ما
#حزین_لاهیجی
🌷
بستیم چو از ردّ و قبولِ دگرانْ چشم
تشریفِ قبولِ نظرِ یار گرفتیم...
#حزین_لاهیجی
با آنکه ز ما هیچ زمان یاد نکــردی
ای آنکه نرفتی دمـی از یاد، کجایی؟
#حزین_لاهیجی
شرابِ شوقِ هرکس، جلوه در پیمانهای دارد
که مجنون مَحوِ لیلی بود و من دیوانهی چشمی
#حزین_لاهیجی
ماییم و همین آرزوی یار و دگر هیچ
قاصد برسان مژدهی دیدار و دگر هیچ
هر مشکلی از دولت عشقت شده آسان
دل مانده، همین عقدهی دشوار و دگر هیچ
ما از طمع وصل تو در عشق گذشتیم
بگذر ز هم آغوشی اغیار و دگر هیچ
طرفی که من از عشق بتان بستهام این است
در خاک برم حسرت دیدار و دگر هیچ
سهل است اگر چرخ نگردد به مرادم
محروم نگردد کسی از یار و دگر هیچ
مستی ست،که درمان دل سوختهی ماست
ساقی برسان ساغر سرشار و دگر هیچ
برتاب حزین ، از دو جهان دیدهی دل را
عشق است در این دایره، در کار و دگر هیچ
#حزين_لاهيجى
4_5985472947760927943.mp3
3.69M
" مجنون "
#جواد_مقدم
آید چو زِ دشتِ کربلا یاد، حزین
عاقل به کُدام حیله مَجنون نَشَود؟
#حزین_لاهیجی