eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نیَم به هجر تو تنها، دو همنشین دارم دلِ شکسته یکی، جانِ بی‌قرار یکی!
با سوخته‌جانان چه کند آتشِ دوزخ؟ من ساخته‌ام با تبِ هجرانِ تو چندی
نمی‌گنجد خیال دیگری در سینه‌ی تنگم نگینِ دل ندارد جای نقشی غیرِ نام تو
عشق در دل چه خیال است ڪه پنهان گردد پرده پوشی نتوان آتش سوزانی را
خواهیم به نامت نظرِ غیر نیفتد از رشک ندانیم به عنوان چه نویسیم!
عشقت آمیخت به دل، دردِ فراوانی را ریخت در پیرهنم، خار بیابانی را نام پروانه مکن یاد، که نسبت نبُوَد با منِ سوخته دل، سوخته دامانی را هرچه خواهی بکن، از دوریِ دیدار مگو وحشت آباد مکن ،خاطر ویرانی را عشق در دل، چه خیال است که پنهان گردد؟ پرده پوشی نتوان، آتش سوزانی را دستم از دامن دلدار، جدا ماند حزین چه کنم گر نکنم پاره، گریبانی را؟ 👌🌱
جای پای نفست مانده به صحرای خیال ای فراسوی تجسم، به دلم جا داری 
صد نامه نوشتیم و نخواندیم جوابی ای عهد فراموش، ز پیمان چه نویسیم؟
ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشد در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد
از آه دردناکی سازم خبر دلت را روزی که کوه صبرم، بر باد رفته باشد
مجنون گذشته باشد، فرهاد رفته باشد...
عشق سرکش، اثر حُسن گلوسوز تو داشت داغ حسرت، گلی از دامن صحرای تو بود...