eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نامش چکید از لب ما و شراب شد... مِهرش نشست بر دل ما و ثواب شد مقصود بود، خاک قدم های او شدن از این جهت وجود بشر از تراب شد کعبه برای خویش پی قبله گاه بود ایوان طلای شهر نجف انتخاب شد گفتیم ما چگونه بهای جنان دهیم؟ گفتند با محبت حیدر حساب شد
سخت است دلم پیش تو باشد تو نباشی احساس غزل خوان تو باشد تو نباشی سخت است ڪه محدوده ے ممنوع خیالم جولان گه افڪار تو باشد تو نباشی تحریم بدے شامل حالم شود آنروز فڪرم همه آغوش تو باشد تو نباشی دریاے نمک پر شد و سخت است برایم هر لحظه دلم شور تو باشد تو نباشی میترسم از این بال ڪه در لحظه ے پرواز زنجیر به رویاے تو باشد تو نباشے 
غم از دل من رفته با بردن نام تو شیرین شده اشعارم با نقل کلام تو تاصحن و سرای تو با بال دعا رفتم به به که چه میچسبد پرواز به بام تو
قرص های خواب هم کمتر اثر بر من کنند لعنتی درمان من میکرد با یک شب بخیر
توے مترو آدمے دیدم گمان ڪردم خداست چون ڪہ او بود از رگ گردن بہ من نزدیڪتر 🔫😂🙌
نمی گویم چه کردی با دل من چون نمی خوانند تمام نوحه خوانان گاه بعضی از مقاتل را...!
نمی داند دل تنها میان جمع هم تنهاست مرا افکنده در تنگی که نام دیگرش دریاست تو از کی عاشقی؟ این پرسش آیینه بود از من خودش از گریه ام فهمید مدت هاست، مدت هاست
شب ها گذشت و روی تو شد ماه و ماه تر چشم تو دلبخواه و لبت دلبخواه تر ... با لشکر دلم به مصاف تو آمدم لشکر شکست خورد و شدم بی سپاه تر
گفتن حس و علاقم به تو طوفان کرده شهر،از ترس خرابی زده بیرون امروز این سونامی بشود سخت ترین حادثه ای که جهان ثبت کند نام و نشان: عالَم سوز
صورتت کعبه ی عشق است و دو چشمت کافر چه عجیب است که در کعبه دو شیطان داری
نامش چکید از لب ما و شراب شد... مِهرش نشست بر دل ما و ثواب شد مقصود بود، خاک قدم های او شدن از این جهت وجود بشر از تراب شد کعبه برای خویش پی قبله گاه بود ایوان طلای شهر نجف انتخاب شد گفتیم ما چگونه بهای جنان دهیم؟ گفتند با محبت حیدر حساب شد
دلم ...! تو را میخواهد .... نه برای رسیدن به آغوشت ...! فقط ...! جرعه ای از .... آرامشِ نگاهت را میخواهم ...!!!