eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از خویش تهی شد از تو پُر شد آخر یک قطره نبود بیش و دُر شد آخر آن سر که ز شرمندگی افکند به زیر اسباب سـرافرازی حُـر شد آخر 🏴 (پروانه)
دریای بی‌کرانِ شهادت، که موج زد من در صدف، به غیر دو گوهر نداشتم تا جامۀ شهادتشان را، به تن کنند چشم از جمال روشنشان برنداشتم ای باغبان عاطفه! از من قبول کن غیر از دو ارغوانِ معطّر نداشتم سهم من، از تمام چمن، شد همین دو گل شرمنده‌ام که هدیۀ دیگر نداشتم! -عقیق شعر
بسم الله الرحمن الرحیم اِن الحُسین مصباح الهدی و سفینة النجاة🏴 نیست باکی ز مشکلات، حسین تا تویی کشتی نجات، حسین! واژه ها روضه اند تک‌تک‌شان لب تشنه..لب فرات.. حسین کشته‌ی اشک‌هایی و اصلا اشک شد مایه‌ی حیات، حسین قامتی بست در چکاچک تیغ روحِ حی علی صلاة حسین! کاش باشد حیات من چون تو وَ مماتم چنین ممات..حسین سجده بر مُهر تربتت کردن عتبات است و عالیات، حسین اربعین،کربلا چه شوری داشت عاشقان! می‌دهد برات، حسین هر چه دارم من از شما دارم... پدر و مادرم فدات حسین نگار رفیعی وردنجانی
25.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 🌴گوشه‌ی خرابمون خوش اومدی 🌴به یتیما چه عجب تو سر زدی 🎤مرحوم
سوگوار تو ردیف و قافیه دل عزادارت شده هر ثانیه السلام ای شاهِ "مَقطوع الوَتین" میکشد آخر مرا این "ناحیه"
غم و مهر حسین من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم بر مشام جان زدم، یک قطره از عطر حسینی سبقت از مُشک و گلاب و نافه و عنبر گرفتم عالم ذر، ذره‌ای از خاک پای حضرتش را از برای افتخار از حضرت داور گرفتم بر در دروازه‌ی ساعات، یک ساعت نشستم تا سراغ حضرتش از زینب مضطر گرفتم زینبی دیدم، چه زینب؟ کاش مداحش بمیرد! من ز آه آتشینش، پای تا سر در گرفتم سر شکسته، دل پر از خون، دیده خون آلود اما حالتی دیدم که بر خود، حالتی دیگر گرفتم ام لیلا رعشه بر اندام دیدم اوفتاده گفت من این رعشه از داغ علی اکبر گرفتم نا گه از بالای نی فرمود شاه تشنه‌کامان سر به راه دوست دادم، زندگی از سر گرفتم اکبرم کشتند و عون و جعفر و عباس و قاسم تا خودم از تشنگی، آب از دم خنجر گرفتم گفت ساعی زین مصیبت از در دربار جانان حظّ آزادی برای اکبر و اصغر گرفتم 🏴 (ساعی)
جمع صفات پنج تن یکجاست زینب اثبات ذات مادرش زهراست زینب نور حقیقت در شب ظلمت فقط اوست "اِنّا هَدَیناهُ السَّبیلِ" ماست زینب او را صداکردم" وَ ما اَدراک" گفتند از بس مقام و رتبه اش بالاست زینب دربارگاه قدس، در سیر اِلَی الله مرکز نشین حلقهء سرهاست زینب زنجیرهء وصل امامت بر امامت در امتداد روز عاشوراست زینب گفتیم " عَرِّفنی" ندا آمد که حاشا مثل خدا معروف ناپیداست زینب بَینی و بَین الله، مجذوب حسین است زینب نگو که محشر کبراست زینب دارد گره وا میکند از کار عالم وقت نماز شب اگر تنهاست زینب دادند دستم را به دستان ابالفضل هربار که حاجات من را خواست زینب محکم گره زد معجر خود را از امشب یعنی علمدار حرم فرداست زینب
•با تو انگار شب و روز خدا مال من است بی تو آنقدر تهی مثل حبابم که نگو! •دوست دارم همه‌ی فاصله ها کم بشود توی آغوش تو آنقدر بخوابم که نگو!
آنقدَر کار خراب است که نالان شده ام بین انبوه گنه لایق زندان شده ام کمرم زیر هوا و هوسِ نفس شکست امشب از حرِّ تو گفتند، پشیمان شده ام قلبم از شرم خطاهای خودم سوخت ولی زیر باران دعاهای تو پنهان شده ام سر من زیر و دلم عاشق دلخسته ی توست باز از لطف شما، حرِّ مسلمان شده ام سینه ام تنگ شده، فرصت دیدار بده من برای حرمت بی سرو سامان شده ام ...
10.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفیق یه روز میاد رفاقت رو نشون بدی
به دهر، هر خبری هست، زیر پرچم توست اگر کسی درِ دیگر زند ز بی‌خبری است