eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر کجا بودی که چشمان تو تار است؟ مادر کجا بودی که زخمت بی‌شمار است؟ پیشانی تو، ماهِ پیشانی‌بلندم آیینه‌ای از شش‌جهت در انکسار است مقتل مگر دارد خیابان‌های این شهر؟ در این حوالی شمر در گشت و گذار است؟ مادر بمیرد پیرهن بر تن نداری مادر بمیرد پهلوان من شکار است انگشترت مثل خودت در هم شکسته مانده نگینی که مرا سنگ مزار است.. با خود نگفتند آرزو داری، جوانی؟ در خانه مادر داری و چشم انتظار است؟ جان می‌دهی اما نمی‌میری تو هرگز جان می‌دهی و مرگ از تو در فرار است تو می‌روی ای آرمان من، ولی باز با رفتن تو آرمانت برقرار است از کربلای تو هزاران لاله خیزد یاد تو تکرار شکوهِ این تبار است این زخم پهلوی تو خواهد کشت ما را این روضه از روز دوشنبه برقرار است طاهره ابراهیم‌نژاد 😭
خستگی می برد از تن لب تو، چای نبات خط ابروی تو را نسخ نوشته است دوات؛ آنقَدَر چادر گل دار به تو می آید مانده‌ام کف بزنم یا بفرستم صلوات...
خودشناسی قدم اول عاشق‌شدن است وای بر اگر ناز بكشد
بہ یڪ تبسّمِ شیرین ربودۍ از من دل تبسّمۍ دگر اۍ دوست تا دهم جان را
بوی خوش لاله‌زار می‌آید و او نرگس نرگس خمار می‌آید و او از دور سوار شال‌سبزی پیداست من معتقدم بهار می‌آید و او
بریم برا لینک ناشناس. 🏃‍♂🏃‍♂🏃‍♂
تکان‌دهنده‌ترین شعرت ای رفیق! کجاست؟ بخوان! بخوان! هوس ِزیر و رو شدن دارم(:
دعای پنج شنبه شب ثواب صد کمیل من کجایی ای عزیز دل ستارهٔ سهیل من ثواب دعای کمیل خوندن متاهل ها از صدتا دعای کمیل مجردی هم بیشتره
🥀 همینکه تار میشد دیدگانت به زیر ضربه ها میرفت جانت بلا دیدی ولیکن ایستادی شبیه کوه؛ پایِ آرمانت!
خدا! به حق دل عاشقان سرگردان مرا به آنچه که بودم دوباره برگردان به کدخدایی آبادی به دور از عشق نه این رعیت خانه خراب و سرگردان خدا! بریده ام از عشق و زندگی دیگر به آیه آیه ی توبه به جان الرحمن شبتون بخیر