eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از تندباد فتنه ندارم غم سقوط ما پرچمیم و فتنه گران تار عنکبوت پهن است سفره ی دل خونم، گرفته اند ناشاعرانِ خسته قلم، روزه ی سکوت! ماییم و آرمان شهادت، شما و چه؟ ما زنده ایم در کنف حی لایموت دم میزنید تا که برافتد نظام ما خاموش کرده است که خورشید را به فوت؟ سبز است این دیار به خون شهید و باز چشم امید بسته کسان بر کویر لوت پایین گرفته ای سر خود را و می‌روی اینک بهوش باش که چاه است روبه روت!
علیه‌السلام 🔹مسیح عترت🔹 بر او سلام که شایستۀ سلام است او که از سلالۀ ابن الرضا، بِنام است او که هاشمی نسب و فاطمی مرام است او که یادگار برومند ده امام است او به شهر سامره مصداق فیض عام است او به نور و جلوۀ رخسار ماه او، صلوات جمال گلشن توحید را تبسم اوست مسیح عترت اطهار را تجسم اوست کلیم با شجر طور در تکلم، اوست که دومین حسن، ابن الرضای سوم اوست ز حادثات جهان، جان‌پناه مردم اوست به هرکه راه برد در پناه او، صلوات خدای خوانده به حُسن جمال خود، حَسنش ستارۀ سحری، خوشه‌چين انجمنش شفای دیدۀ یعقوب، بوی پیرهنش که دیده ماه فلک، گل بریزد از دهنش؟ شمیم وحی خدا می‌تراود از سخنش به عطر و رایحۀ دل‌بخواه او، صلوات ستارگان همه شب شمع محفلش هستند فرشتگان به ادب در مقابلش هستند موالیان خداجوی سائلش هستند معاشران همه محو فضائلش هستند به آیه آیۀ قرآن که در دلش هستند شده‌ست سورۀ قرآن گواه او، صلوات نگاه او، به گل تازه چیده می‌ماند شمیم او، به گلاب چکیده می‌ماند لبش، به غنچۀ شبنم ندیده می‌ماند قدش، به سرو ز نور آفریده می‌ماند دلش به پاکی صبح و سپیده می‌ماند به سجدۀ سحر و صبحگاه او صلوات امام گفت که یک‌رنگ باش و یک‌رو باش برای سنجش اعمال خود ترازو باش برای خدمت و ایثار دست و بازو باش مباش در پی شهرت ولی خداجو باش همیشه یاد خدا و عنایت او باش به اوج و منزلت دیدگاه او، صلوات کسی که مهر و محبت مرام مهدی اوست کسی که قسط و عدالت پیام مهدی اوست کسی که فتح و ظفر در قیام مهدی اوست کسی که ختم امامت به نام مهدی اوست سلامت دو جهان، در سلام مهدی اوست به جذبه‌های بدیع نگاه او، صلوات 📝
264.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کنار قاب عکس با صفایت دلم پر میکشد آقا برایت تمام آرزویم با تو این است که باشم زائر صحن و سرایت
در گلو می شکند ناله ام از رقت دل قصه ها هست ولی طاقت ابرازم نیست ♥️°♥️
- صبح یعنی : وسطِ قصه‌ی تردید شما کسی از در برسد نور تعارف بکند . ≀ ☀️ ≀ • ! • + صبح بخیر !
بس که دلتنگم اگر گریه کنم می گویند قطره ای قصد نشان دادن دریا دارد عشق رازی ست که تنها به خدا باید گفت چه سخن ها که خدا با من تنها دارد 🌴🕯🌴
. امشب بغلم کن که به اندازه ی یک عمر در گوش تو از بی کسی ام شعر بخوانم ما مثل دوتا قمریِ دلباخته بودیم ما مثل دوتا رود موازی، به گمانم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎
خواهمت گوش سپاری ب لب خسته ی من همچو نی از غم هجران ب نوا آمده ام همچو یعقوب پی یوسف گم گشته ی خود داده ام نور بصر بهر شفا آمده ام برسر سفره ی لطف و کرمت گاه ب گاه من مسکین وفقیر همچو گدا آمده ام آنقدر روی مپوشان ک زکف رفته دلم منِ دلداده ی عاشق ب نگاه آمده ام.. جان من ،باز بخوان ،بلبل شیرین سخنم من ب آواز خوشت هست ب صفا آمده ام بی قرار ازلب خشکیده ی خود درپی آب ساربان هستم و تشنه ، ب بقا آمده ام آنچنان تشنه ی دیدار تو جان در بَرِ کف چو نبی بهر عبادت ب حرا آمده ام
گفتی‌ام بر دست بابا بوسه زن گفتم بِچَشم! شصتِ پای مادرت را بوسه زن گفتم بچشم! گفتی‌ام غافل مشو از کارِگرهای شریف روی تاول‌های آنها بوسه زن گفتم بچشم! گفتی‌ام: آقا معلم هم نیفتد از قلم، بر لُپش با عشق صدها بوسه زن گفتم بچشم! گفتی‌ام روی لبِ خانم معلم‌های ناز؛ فرصتی شد زنگ انشا بوسه زن گفتم بچشم! تُف به ذاتت که فریبم دادی و در گوش من هی دمیدی: بی‌محابا بوسه زن، گفتم بچشم! عاقبت محکوم شلاق فقیهان شد تَنم بس که گفتی آشکارا بوسه زن؛ گفتم بِچشم...!
تو به گوش دل چه گفتی که به خنده‌اش شکفتی... 🌾
فرموده رئوف و قبله گاه هشتم یک باب بهشت می شود وا از قم* این شهر، گرفته برکت از فاطمه ای معصومه که بارگاه دارد مردم... *بحارالأنوار ج57 ص216،حدیث 39
و خدا گفت: شب را آفریدم تا از بی قراری هایت برایم بگویی...