eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای ساقیا مستانه رو، آن یار را آواز ده گر او نمی‌آید بگو، آن دل که بردی بازده افتاده‌ام در کوی تو، پیچیده‌ام بر موی تو نازیده‌ام بر روی تو، آن دل که بردی بازده بنگر که مشتاق توام، مجنون غمناک توام گر چه که من خاک توام، آن دل که بردی بازده ای دلبر زیبای من، ای سَرو خوش بالای من لعل لبت حلوای من، آن دل که بردی بازده ما را به غم کردی رها، شرمی نکردی از خدا اکنون بیا در کوی ما، آن دل که بردی بازده تا چند خون‌ریزی کنی، با عاشقان تیزی کنی خود قصد تبریزی کن ، آن دل که بردی بازده.. @abadiyesher
مرا دلخسته کردی، جرمم این بود که از مژگان خیالت را بجستم! @abadiyesher
سیر نمی‌شوم زِ تو، ای مَهِ جان فزایِ من @abadiyesher
اسرار غمش گفتم در سینه نگه دارم رسوای جهانم کرد این رنگ پریدن‌ها @abadiyesher
گفتی بیا،گفتم کجا ؟ گفتی میان جان ما گفتی مروگفتم چرا؟ گفتی که می‌خواهم تورا گفتی که وصلت میدهم، جام الستت میدهم گفتم مرا درمان بده گفتی چو رستی میدهم گفتی پیاله نوش کن، غم در دلت خاموش کن گفتم مرا مستی دهی، با باده‌ای هستی دهی گفتی که مستت میکنم، پر زآنچه هستت میکنم گفتم چگونه از کجا؟ گفتی که تا گفتی خودآ گفتی که درمانت دهم، بر هجر پایانت دهم گفتم کجا، کی خواهد این؟ گفتی صبوری باید این گفتی تویی دردانه‌ام، تنها میان خانه‌ام مارا ببین، خود را مبین درعاشقی یکدانه ام گفتی بیا، گفتم کجا، گفتی در آغوش بقا گفتی ببین.گفتم چه را؟گفتی خدارا در خود آ @abadiyesher
سخنم مست و دلم مست و خیالات تو مست همه بر همدگر افتاده و در هم نگران @abadiyesher
قمر از فلک درافتد چو نقاب برگشایی ... @abadiyesher
جمله حیرانند وسرگردان عشق ای عجب این عشق سرگردان کیست جمله مهمانند در عالم ولیک کم کسی‌ داند که او مهمان کیست @abadiyesher
‌گويند مرا كه بند بر پاش نهيد ! ديوانه دلست، پای در بند چه سود ؟ @abadiyesher
هین مکش هر مشتری را تو به دست   عشق‌بازی با دو معشوقه بد است @abadiyesher
زخمی که زند دستت بر عاشق سرمستت نتواند غیر تو تدبیر دوا کردن... @abadiyesher
بہ جناب عشق گفتم: تو بیا دوای ما باش کہ بہ پاسخم بگفتا: تو بمان و مبتلا باش. @abadiyesher