eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
روزها را مثنوی می بافم و شبها غزل.... در فراقت درد را با درد درمان میکنم...!!!!! 🍂✨
به جنگ سرد نگاه تو رفتم وحالا رسیده ام به فروپاشی نظام خودم
گر زبان بیست کشور را بلد باشی به عـمر گـــر زبــــان دل نفـــهمی زندگــی را باختــی نصیری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌
دلی دارم که هر چندش بیازاری نیازارد نه دل سنگست پنداری، که "آزردن" نمی‌داند 🍁 ‌‌♥️♥️
دیدن پا خوشترست از بال و پر طاوس را عیب خود را در نظر بیش از هنر داریم ما صائب تبریزی
نامدی دوش و دلم تنگ شد از تنهایی چه شود کز دلم امروز گره بگشایی ور تو آیی نشود چاره تنهایی من که من از خویش روم چون‌ تو ز در بازآیی قاآنی
خدا ادمینهای کانالو حفظ کنه مدیر کانال که انگار نه انگار😒😒😒
‏می‌شود حالِ بدِ ثانيه ها خوب شود شهر هم غرقِ هم آغوشی باران باشد... ♥️°
من تو را دوست ندارم که فقط میپرستم خم ابروی تو را
مکرون باخت! الحمدلله😄
کم مونده تلویزیون ما سرود نام آوران دلاوران بذاره😂😂
همه از باخت فرانسه خوشحالن😍
شمع و شعله گُر گرفتُ عشقِ در پروانه سوخت جنگ با دل شد به پا تا عمقِ این غمخانه سوخت انقدر در عشق او غرقم که پیدا نیستم دیدنم شد آرزو،در حسرَتم آیینه سوخت چاره ای جز عقل و منطق لازم است تا زنده ام زندگی هم سهمِ عاقل،قلب این دیوانه سوخت
تشنه ام، تشنه شبیه تو که عادت کردی همه ی عمر فقط تشنه به خونم باشی...!
قسمت خدا می‌خواست در چشمان من زیباترین باشی شرابی در نگاهت ریخت تا گیراترین باشی نمی‌گنجید روح سرکشت در تنگنای تن دلت را وسعتی بخشید تا دریاترین باشی تو را شاعر، تو را عاشق پدید آورد و قسمت بود که در شمسی‌ترین منظومه مولاناترین باشی مقدّر بود خاکستر شود زهد دروغینم تو را آموخت همچون شعله بی‌پرواترین باشی خدا تنهای تنها بود و در تنهایی پاکش تو را تنها پدید آورد تا تنهاترین باشی خدا وقتی تو را می‌آفرید از جنس لیلاها گمان هرگز نمی‌بردم که واویلاترین باشی! شهریور ۱۳۸۶
گفتمش روزے خیالش از دلم بیرون ڪنم دل بگفت او با من است من با خیالش می‌روم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌♥️♥️
گفتم تو نیز مثل من از خویش خسته‌ای؟ پــلکی به هــم زدی و گرفــتم جـــواب را
گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند پلکی نگاه بر من آواره می‌کند از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند! گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"...
گفتم خدایا دشمنانم را بگیر از من اینگونه شد دیگر ندیدم دوستانم را
واژه های دفتر شعرم چه تکراری شده بی تو در تکمیل یک مصرع، گرفتارم هنوز ...
عبا بر دوش و بر صورت محاسن شبیه مسلمین گشتی مسی جان اگر شیعه شوی مس نه ، طلایی تو را دعوت کنم آنگه به ایران که تا با هم رویم ما سوی مشهد به پا بوس رضا(ع) شاه خراسان اگرچه پول و شهرت هست عالی ولی بهتر ز آن است دین و ایمان "عاصی" 🥇🏆🥇🏆🥇🏆🥇 😄😄😄 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃
هرچند کار وبار من دیوانه بازیست مانند الماسم که دست هرکسی نیست
مثل هر روز نشستم سَر میزی که فقط خستگی های من و چایِ کسی هست که نیست
زیر باران که به من زل بزنی خواهی دید فن تشخیص نَم از چهره ی گریان سخت است 
بلبلان از بوی گـل مستند و مـا از روی دوسـت دیگران از ساغر و ساقی و مـا از یـاد دوسـت
ماییم و شب تار و غم یار و دگر هیچ صبر کم و بی‌تابی بسیار و دگر هیچ
و دگر هیییییچ.....