eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
74 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی بهشت عزوجل اختراع شد حوا که لب گشود عسل اختراع شد در چشم‌های خسته‌ی مردی نگاه کرد لبخند زد و قند بدل اختراع شد آهی کشید و آه دلش رفت و رفت و رفت تا هاله‌ای به دور زحل اختراع شد حوا بلوچ بود ولی در خلیج‌فارس؛ رقصید و در حجاز هبل اختراع شد آدم نشسته بود، ولی واژه‌ای نداشت نزدیک ظهر بود، غزل اختراع شد آدم و سعی کرد کمی منضبط شود مفعول فاعلات فعل اختراع شد یک دست جام باده و یک دست زلف یار این گونه بود ها!، که بغل اختراع شد یک شب میان شهر خرامید و عطسه زد فرداش پنج‌دی، و گسل اختراع شد نمونه غزل از حامد عسکری: سلام سوژه‌ نابم برای عکاسی‌ ردیف منتخب شاعران وسواسی‌ سلام «هوبره»ی فرش‌های کرمانی‌ ظرافت قلیان‌های شاه عباسی‌ تجسم شب باران و مخمل نـــوری‌ تلاقی غزل و سنگ یشم الماسی‌ و ذوالفنون، شب چشم تو را سه تار زده‌ به روی جامه‌دران با کلید «سل لا سی» دعا، دعای همان روزگار کودکی است: خدا تُنه ته دوباله تو مال من باسی‌ حامدعسکری
با من برنـــــو به دوش یاغی مشروطه خواه عشق کاری کرده که تبریز می سوزد در آه بعدها تاریخ می گوید که چشمانت چه کرد؟ با من تنهــــا تــــر از ستارخان ِ بــــی سپاه موی من مانند یال اسب مغرورم سپید روزگار من شبیه کتـــــری چوپان سیاه هرکسی بعد از تو من را دید گفت از رعد و برق کنده ی پیر بلوطـــی سوخت نه یک مشت کاه کاروانی رد نشد تا یوسفی پیدا شود یک نفر باید زلیــخا را بیاندازد بــه چاه آدمیزادست و عشق و دل بــه هر کاری زدن آدم ست و سیب خوردن آدم ست و اشتباه سوختم دیدم قدیمی ها چه زیبا گفته اند "دانه ی فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه" حامد عسکری
اصلاح طلب که قبله اش آمریکاست در فتنه همیشه رد پایش پیداست یک روز وطن نبیند آرامش تا این غده ی ننگ سرطانی با ماست
سفر به خیر گل من که میروی با باد ز دیـده مـیـروی امـا نـمی روی از یـاد حسین منزوی
از غصه مریض و غرق بیچارگی‌ام مَشکم! که ز تیر غم پر از پارگی‌ام سـرمست وصـال بـودم، امـا حالا از لـطـف فـراقِ اوست، آوارگی‌ام!
جستجو تو از عشیرهٔ اشکی، من از قبیلهٔ آهم تو از طوایف باران، من از تبار گیاهم تو آبشار بلوری، تو آفتاب حضوری طلوع روشن نوری، در آسمان پگاهم به‌جست‌وجوی نگاهت، هزار دشت عطش را گذشته‌اند پریشان، قبیله‌های نگاهم قلندران تبسّم، نشسته‌اند چه غمگین کنار خیمهٔ سبز نگاه‌های تو با هم کدام وادی شب را در آرزوت گذشتم که دست‌هات گُلی را نکاشت بر سر راهم مهر ۱۳۶۹
قیامت است تماشای صبح دولت او که محشری ست مقامات بی نهایت او فقط نه روز قیامت، یکایک ایام به یمن لیله قدرند زیر منت او کسی که ماه و ستاره ست گردن آویزش شده ست نُقل دهان فلک کرامت او شبیه زهره کنیزش درخششی دارد زحل که بسته کمر گوئیا به خدمت او غبار درگه او فضه می شود قطعاً عیار سنجش پیغمبران محبت او قیام فاطمه گرچه خمیده بود ولی قیامت است رکوع یکی دو رکعت او توسلات خلائق به ذیل چادر او امام، معتکف خیمه امامت او جنان ز غنچه لبخند او شده پیدا نهان رضای خداوند در رضایت او خیال خاک به درک ضریح او نرسید کشیده سرمه به چشمان عرش تربت او دمی که بی کفن اهل قبور بر خیزند حریر و سُندُس و اِستبرَق است خلعت او به روی ناقه ای از نور در مسیر صراط روانه سوی جنان، محمل جلالت او عنان ناقه او را گرفته جبرائیل حریر بال ملک پرده دار حرمت او چه آبشار رفیعی است چادر زهرا که جاری است از آن، رشته شفاعت او پیمبران همگی سر به زیر اندازند که چشم را نزند آفتاب طلعت او در آن میانه فدک ایستاده با دل خون خزان زده است هنوز از غم مصیبت او کسی که مادر آب است حرمتی دارد لهیب آتش دوزخ کجا و ساحت او ؟! من از حوادث روز جزا ندارم بیم قیامت است فقط لحظه شهادت او گمان کنم که اگر میخ هم شود محشور سرش بلند نمی گردد از خجالت او به جست و جوی حسین است در صف محشر که مرهمی بنهد بر روی جراحت او شکوه پیرهنی کهنه است روسری اش میان مرثیه کمتر شده ست طاقت او اگر چه محسن او هم شهید شد اما گلوی زخمی طفلی شده شکایت او شاعر: حجت‌الاسلام
از بی ادبی کسی به جایی نرسید حقا که ادب تاج سر انسان است
گفتم اقرار به تو نمیکردم کاش گفت اقرار چو کردی دگر انکار نکن... ♥️
زنگ تفریح👇
‏آخرش همه به علت آلودگی هوا میمیرن فقط یه عده معلم و دانش آموز مقطع ابتدایی باقی میمونن😐😂 ❣❣
شب به شب دلهره دارم نڪند رویایت اشتباهے به خیاِل ڪس دیڪَر برود 🌹🌹🌹