بلند شو علمدار...
علم رو بلند کن..
بازم پرچم این حرم رو بلند کن..
واسم تکیه گاهی..
به تو تکیه کردم..
تو رفتی من چقدر گریه کردم
💔
⚘️🖤•|•🖤⚘️
نوشید چه عاشقانه از جام اَلست
در آتش کینه چشم هایش را بست
یک جمعه ی انتظار لبیک به لب
روح ملکوتی اش به اعلی پیوست
#نوروزرمضانی
#سردارسلیمانی
#شهادت
کشتند عزیز خانه را جانیها
خون شد به دل تک تک ایرانیها
هر چند که یک لالهی ما پرپر شد
میروید از این لاله سلیمانیها
#حاج_قاسم_سلیمانی
#محسن_علیخانی
#سردار_دلها
انبوه اندوه
ـــــــــــــــــــــ
به مرد میدان:
"آن یار کزو خانه ی ما جای پری بود"
افسوس که چون مرغ مهاجر سفری بود
دریاچه ی آن دیده یِ بیخواب و خمارش
اندوخته ی ناب تر از هر گهری بود
هرروز، در اندیشه ی بیداری دل ها
هرشام، نصیب دل او چشم تری بود
آن مرغ خوش آواز سحرگاه عبادت
در فتنه ی روبَه صفتان، شیرِ نری بود
انبوهی از اندوه غریبانِ جهان داشت
هرلحظه از این درد، به جانش شرری بود
می شد پسرِ مادرِ دل خونِ شهیدی
بر کودک دلبندِ شهیدی، پدری بود
"مادر"، همه جا داشت نظر بر پسری که
دل سوخته از قصه ی دیوار ودری بود
درترکیه و قدس و عراق و یمن و شام
از این یلِ فرماندهِ میدان، اثری بود
آوازه ی پیکار اهورایی آن مرد
کابوسِ هر اهریمن بیدادگری بود..
ابلیس، کمین کرد که آتش بزند بر
باغی که به هر شاخ درختش ثمری بود...
... ای کاش در آن شام، زمان پیش نمی رفت
آن شام که آبستنِ زهرِ خبری بود
#م_کرمانی
راهی
#جان_فدا 🥀🍃
سربـاز تمـامِ حضــرت جـان بودى
قاسم نه فقط، شبيه سلمان بودى
وصف تو ميان واژه ها ممكن نيست!
الحق كه هميشه #مرد_ميدان بودى
✍#محمد_مهدى_عبداللهى
«بداهه»
خبر آمد زمین افتاده یک سردار ایرانی
زمین از خون او رنگین و چشمم هست بارانی
نه تنها من که یک کشور برایش ناله سر میداد
بلوچ و کرد و لَک، لُر، ترک و شیرازی و تهرانی
در اوصافش سرودنها به کرمان زیره بردن هست
در آغوشش گرفت آن قهرمان را خاک کرمانی
برای جنگ با دشمن، برای حفظ امنیت
تویی سردار دلها ای هزاران مرد میدانی!
نگین افتاد از دستت چه باک از دشمنت داریم
مهم نقش نگین توست بر دلها، سلیمانی!
اگر دستت زمین افتاده اما دستگیری کن
مرا با خود ببر سردار از این دنیای ظلمانی
#حاج_قاسم_سلیمانی
#محسن_علیخانی
#سردار_دلها
#_جانفدا
#حاج_قاسم_سلیمانی
هنگام حماسه تیغ بُرّان بودی
همرزم دلاور شهیدان بودی
هربار که انقلاب، سربازی خواست
سردار همیشه #مرد_میدان بودی
#فاطمه_نانیزاد
شوری به دلم بود، گمانم خبری بود
گویا خبر خامُشی یک قَمری بود
اری خبر این است سفر کرده کسی که
در دامن بی مایه ی دنیا گهری بود
داغ غم او بر دل مظلوم بماند
بر کل یتیمان جهان چون پدری بود
دروقت عمل شیر ژیان بود به #_میدان
هنگام مناجات چو مرغ سحری بود
بوده است چو عمار برای دل رهبر
در چهره ی آقا ز فراقش اثری بود
حتی شده نامش سبب لرزه ی دشمن
بر دوست ولی خنده ی مهرش شکری بود
هیهات،شود حذف مگر مکتب قاسم ؟
در خون شهیدان اثر بیشتری بود
#_سلامحضرتباران۷۸۶
#جان_فدا
#حاج_قاسم
┅═✼@Hedayate_fekri_va_dini✼═┅
در سومین سال عروج آسمانی اش، تقدیم به روح پاک سردار ِ همیشه زنده، حاج قاسم سلیمانی
دشمن گمان کرد اَر زمین اُفتد عَلمدار
خاموش گردد شعله های یاد ِ سردار
گفته که با حذف سلیمانی ِ باهوش
نامش شود از خاطر و از دل فراموش
پیش خودش گفت ملتی تنها بمانَد
با رفتن "قاسم" ز حرکت، جا بمانَد
لیکن ندانست او درختی ریشه دار است
عاشق، فراوان دارد و اندیشه دار است
دشمن بِداند "قاسم" است همواره زنده
از شوکتش بر لب نشیند موج خنده
با یاد نیکش، جوششی هر ساله برپاست
نامش بلند آوازه در ایران و دنیاست
با وعده ی حق صبح پیروزیست نزدیک
شرمنده اند آن صاحبان ِ قلب ِتاریک
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
#فرح_یارمحمودی(صبا) ١۴٠١/١٠/١٣
«ققنوس سوخته»🖤🌹
سلیمان نامش
شیاطین را به بند می کشید
چشمانش
معبدی که ابرها در آن
نماز باران برپا می کردند
سینه اش
قرآنی گشوده
بر آیات «صبر» و «جهاد» بود
کوه ها و دره ها
زیر سایه بلندش می غنودند
همت اش
آسمان را به زیر می کشید
پرچم بود
بر دوش زیارتگاه های زمین
لبخندش
اضطراب را
بر دامن آرامش می نشاند
گام های مستحکمش
انحراف را
به صراط مستقیم می کشاند
نگاه گیرایش
گریبان افق های دور را می گرفت و
به خود می کشید
ابهت اش
دل های دوستان و دشمنان را
پر و خالی می کرد
مهربانی اش
سرپناه مذاهب بود
و آغوش گشوده اش
بهشت موعود ادیان
تبسم اش
گلفروش شهر شادی ها بود
پر و بال جغد اندوه را کنده
در چاردیواری تنگ دلش
خانه نشین کرده بود
«عشق» را مراد و
«ولایت» را مرید بود
سخن اش
پیام آور مهربانی بود
بر صفحه شطرنج سیاست
اراده اش
سنگ را آب می کرد
و آب را سنگ
تعبیر حماسه رستم بود
در شاهنامه ای به طول تاریخ
و عرض جغرافیا
تیری که از چله کمانش جهید
مرز ایران و توران را درنوردید
و روز «کاخ سفید» را سیاه کرد
سرنیزه بصیرت اش
خرقه فریب و دغل را درید
برق یقین اش
دامن شک را
به آتش کشید
«مقاومت» را امید و
رهایی را نوید بود
تکاپوی مدامش
خستگی را رسوا
و ناله های شبانه اش
شب را شیدا کرده بود
افسار ابن لبون فتنه را گرفت
و آرام، رامش کرد
عمری نشست
پشت در آتش گرفته علی(ع)
و چونان دل زهرای مرضیه (س) سوخت،
سوخت، سوخت...
... و حالا
پژواک نامش
زبانزد کوه ها و دره ها
زبانزد دشت های عراق و شام و فلسطین و یمن
زبانزد بادها و طوفان ها
زبانزد کودکان امروز و فرداست
#تقی_متقی
#اشعار_سپید
#مرد_میدان
#مکتب_مقاومت
#حاج_قاسم_سلیمانی
کرد به عباسِ علی اقتدا
از غم او، معرکهای شد بپا
اشک! به مهمانی چشمم بیا
در غمِ نورانی آن #جان_فدا
#نگین_نقیبی
۱۳ دی ۱۴۰۱
کپیفقطباذکرنامشاعر
✒️ ͜͡❥᭄
حاج قاسم تو بگو راز دو چشمانت را
رمزآن نرگس مخمور پریشانت را
راز اعجاز نگاهت که مسیحایی شد
رمز شوقی که دریده است گریبانت را
راز دلدادگی و عشق به فرمان «ولی»
رمز افتادگی و قوت ایمانت را
کار شعر و قلمی نیست که توصیف کند
چشم بیمار و شفق گونه ی گریانت را
دل شب، محرم اسرار تو بود و میدید
سر سجاده ی خون، خواندن قرآنت را
تو دراین معرکه ی عشق چه دیدی سردار
شرح کن گوشه ای از سختی میدانت را
«عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد»
عشق یعنی که ببازی همه سامانت را...
دست منحوس ترین دشمن دین، ابرهه وار
خواست خاموش کند نور فروزانت را
غافل از اینکه ابابیل به اعجاز خدا
پاسدارند همه، مکتب تابانت را
نسل داعش همه موراند و یقین میبینند
عزت بی مثل ملک سلیمانت را
خون تو "نصر من الله" شد و غوغا کرد
چشم بگشا و ببین شوکت ایرانت را
چقدر جای تو خالیست و باید بوئید
عطر جاری شده از جانب کرمانت را
«کاش میشد که تو با معجزه ای بر خیزی»
کاش میشد که نبینم تن بی جانت را
«کاش میشد نفسی تازه کنی برگردی»
تا دل سیر ببینم لب خندانت را
کمی از وصل بگو...،بزم حسین و عباس...
چقدر بوسه زدی صورت جانانت را؟
پیشکش، یک بدن سوخته با خود بردی
حضرت عشق ببین، تحفه ی مهمانت را
به فدایت سر سردار، ابا عبدالله
بپذیر این یل جان داده به دامانت را
جان من نیز فدای سر قاسمهایت
با شهادت بخر این بنده ی حیرانت را
#جان_فدا
#مرتضیدرزی
ققنوس
نمی میرد اگرشدقطعه قطعه پیکرش حتی
نمی سوزد اگر آتش شود دور و برش حتی
شبیه کیست این مردی که افتاده ولی برپاست
و دراوج سرافرازیست جسم بی سرش حتی
شبیه کیست این مردی که می جنگید رو در رو
ستیغ خاکریز جبهه می شد سنگرش حتی
عجب شیری که بعد ازکشتن هم لرزه می افتد
به جان لشکر کفتارها با باورش حتی
هراسانند از تصویرهایش دشمنان او
گریزانند از استندهای پیکرش حتی
فدای آن مدیری که نه تنها میز را رد کرد
که ازاین مرزها ردشدشعاع دفترش حتی
عجب فرمانده ای که رد نشد از لشکرش یک تن
وبعد ازرفتن او بیشتر شد لشکرش حتی
نخواهد شد حریف عطر گل تزویر اهریمن
اگر با خنجری از کینه سازد پرپرش حتی
چه بیم از آتش درمانده ای باشدبه تندیسش
که این ققنوس پرمی گیرد ازخاکسترش حتی
نخواهد مرد سرباز خدا زنده ست در تاریخ
که تازه شرح آغازیست گام آخرش حتی
نگردد نور حق خاموش با فوت کج اندیشان
خدا با پرتو خود می کند روشن ترش حتی
یقین نام بلند حاج قاسم تا ابد زنده ست
اگر گمنام باشد تربتش چون مادرش حتی
احمدرفیعی وردنجانی
🌷 سردار آسمانی
خبر آنقدر سخت و سنگین بود
که دلم را هزار بار شکست
"حاجقاسم هم آسمانی شد"
به رفیقان مخلصش پیوست
هیچ در باورم نمیگنجد
غم سردار جنگ و فتح و جهاد
گرچه رفت از میان ما این مرد
نام پاکش نمیرود از یاد
حاجقاسم چه عاشقانه پرید
پیش یاران به عرش اعلی رفت
بعد عمری مجاهدت با کفر
او به دست شقیترینها رفت
چشم دل باز اگر شود بینیم
گرد او حلقۀ شهیدان را
دست شیطان کجا تواند کشت
روح اخلاص و عشق و ایمان را
سینه پرآتش است و دل پرغم
چشمها بیقرار و بارانی
داغ دارد سراسر ایران
از غم قاسم سلیمانی
خبر آنقدر ناگهانی بود
که زمین و زمانه مبهوت است
خون او ریخت بر زمین اما
خون او رمز محو طاغوت است
پیر بزم مدافعان حرم
در دفاع از حرم حسینی بود
بود عمرش همه جهاد و قیام
پیرو مکتب خمینی بود
یار مظلوم و خصم ظالم بود
جز خدا از کسی نمیترسید
زنده تا بود، چون شهیدان زیست
کشته شد، گشت زندۀ جاوید
چشم او معدن صلابت بود
دیدنی بود روی بشّاشش
بعد عمری تلاش بیوقفه
جز شهادت نبود پاداشش
چشمهایش اگرچه میخندید
دلش از داغ کاظمی غم داشت
از مدال و نشان جنگ و جهاد
یک مدال شهادت او کم داشت
پرده در پرده سینهها آتش
چشمه در چشمه دیدهها پرخون
داغدار از فراق او ایران
قلب یک امت از غمش محزون
متوقف نمیشود کارش
راه پاکش نمیشود بسته
خط سرخ مقاومت باقی است
انقلابی نمیشود خسته
گرچه قلب امام خامنهای
از غم رفتنش پریشان شد
در طریق مبارزه با کفر
عزم و انگیزهها دوچندان شد
رفتنش گرچه تلخ و جانکاه است
کرد دلهای خفته را بیدار
میکند خون او ز دنیا محو
دیو خونخوار و نحس استکبار
کَند ظالم به دست خود گورش
خون قاسم کُند قیامی سخت
به شهیدان قسم که میگیریم
بیشک از دشمن انتقامی سخت
✍️ #محمدتقی_عارفیان، ۱۳۹۸/۱۰/۱۳
#مرد_میدان
#سرباز_ولایت
#احیاگر_مقاومت
#دلاور_فاتح_و_باتدبیر
#انقلابی_ذوب_در_انقلاب
#چهرۀ_درخشان_امت_اسلامی
#شهید_سپهبد_حاجقاسم_سلیمانی
🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰جمعیت انبوه در گلزار شهدای کرمان
"بلند شو "علمدار" علم رو بلند کن"
#جان_فدا
#شهید_سردار_سلیمانی🌷
┄┄┅═✧❁✧═┅┄┄
ای روزنه ی امید ایرانی ها
ای لشکر حق علیه سفیانی ها
ما را بنویس جزء سربازانت
مانند پلارک و سلیمانی ها
#امام_زمان
#جان_فدا
#فرزانه_پورنظری
خون تو به جانهای ضعیفان جان داد
بر گربه ی نقشه! هیبت سلطان داد !
"شیطان" به گمانش که اسیرش...!؟ هرگز
محراب شهادتت به ما ایمان داد ...
#ریحانه_اربی
#سرداردلها❤️
#جانفدا❤️
آبادی شعر 🇵🇸
تولد مدیر محترم کانال هم مبارک🌸🌸🌸🌸 جناب سید طباطبایی حواس ما ادمینها بود اما فردا میخواستیم بهتون ت
از لطف شما ادمین محترم سپاسگزارم
ان شاءالله عاقبت همگی ختم بخیر بشه
عاقبت منم ختم به شهادت 🙏
همه ی شهر پر از عطر سلیمانی شد
دل من عاشق هر آنچه که میدانی شد
هر تپش زیر لبم نام تو تکراری شد
خانه ام بیشتر از پیش چراغانی شد
جلوه ی نور حسین است که در چشمت بود
روزهایم همه از عشق چه نورانی شد
از فراسوی افق راه نشانم دادی
بعد از آن بود که امید فراوانی شد
نفس صبحدم باغچه ها تازه شده
گرچه با رفتن تو منظره طوفانی شد
اشک در چشم تر سیدعلی جوشید و
سینه های همه مان خانه ی ویرانی شد
قصه ی مردی و مردانگی ات کامل شد
همه ی شهر پر از عطر سلیمانی شد
#بچهشیعه
بسم الله الرحمن الرحیم
جانبازی
در مسیر وصل جانان سر نمیآید به ما
جز کفن پیراهنی دیگر نمیآید به ما
ما بهتنهایی خود عمریست که خو کردهایم
جمع ما جمع است، پس لشکر نمیآید به ما
گرچه در میدان مین نفس رفتن مشکل است
گیر کردن پشت این معبر نمیآید به ما
در میان معرکه تا صحبت از جانبازی است
پس یقینا دستک و دفتر نمیآید به ما
ما زلیخاوار مست بوی یوسف میشویم
حاجت پیمانه و ساغر نمیآید به ما
اوج ما، معراج ما، در خاکوخون غلتیدن است
پس در این پرواز بالوپر نمیآید به ما
چون در این عرصه فقط گمنام بودن شهرت است
ننگ سالم ماندن پیکر نمیآید به ما
سر به سر در پای عهد خویشتن سر میدهیم
نه!، نماندن پای این کشور نمیآید به ما.
#مجتبی_خرسندی
#ایران
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
هفتاد و دو تن سواره بر می گردید
با یک بغل از ستاره بر می گردید
بی شک که میان آتش و خاکستر
ققنوس شده دوباره بر می گردید
#نوروزرمضانی
#سردارسلیمانی
#شهادت
داغ دیدیم، داغدار شدیم🍃🍃🍃
این خبر سخت بود، سنگین بود
تا شنیدیم، بیقرار شدیم
روح علامه تا خدا پر زد
داغ دیدیم، داغدار شدیم
نفسش گرمی دل یاران
خطبهاش راز خشم دشمن بود
سالها نور چشم حزبالله
سالها خار چشم دشمن بود
استوار و شکوهمند و صبور
مهربان و صمیمی و ساده
مثل یک کوه، سربلند و رشید
مثل یک آبشار افتاده
نه در این راه عافیتطلب و
نه در این راه منفعتبین بود
گفت: «جانها فدای دین»، آری
همۀ عمر خادم دین بود
در دل فتنهها به ساغر ما
جامی از کوثر ولا میریخت
بعد هر زخم در پیالۀ ما
جرعهای از خم «شفا» میریخت
روح او در بدن نمیگنجید
عاقبت سوی دوست عازم شد
شب جمعه «به سوی او» پر زد
رفت و همراه حاج قاسم شد
قلمش، خطبههای مستندش،
بود عمری سلاح علامه
بیشک از کربلا شروع شده
راه سردار، راه علامه
آن یکی هممسیر با عباس
این یکی هممسیر با زینب
السلام علیکَ یا عباس
السلام علیکِ یا زینب
#سیدمحمدمهدی_شفیعی
#جان_فدا 🍃🌹
#مرد_میدان
#علامه_مصباح
#مکتب_مقاومت
💠