eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
74 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یا رب مرا به دام علی مبتلا نما با جامی از ولای علی آشنا نما چشمم از این جهان پر از های و هو ببند بازش دوباره بر حرم مرتضی نما
هم یاسمن و سوسن و سنبل جمعند هم نرگس و هم کوکب و بلبل جمعند با زمزمه «ان یکاد» را سر بدهید صدغنچه تازه دور یک گل جمعند
آیا شود که درد مرا هم دوا کنی؟ با یک نگاه خاک مرا کیمیا کنی؟ آیا «علی» ز بحر کرم هیچ قطره‌ای کم می‌شود که گوشه چشمی به ما کنی؟! هرگز عجیب نیست گدا پادشه شود گر تو ز روی لطف نظر بر گدا کنی؟!
زاهد از کوچهٔ رندان به سلامت بگذر تا خرابت نکند صحبت بدنامی چند عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند
چه آغوش است یا رب موجهٔ دریای رحمت را که هرکس ره ندارد هیچ سو، سوی تو می‌آید
ای توانگر! غرّهٔ آرایش دنیا مباش آنچه اینجا عزّت است آنجا مذلّت می‌شود
آدم گشتی، آنچه تو بودی آن کو؟ عالم گشتی، آنچه تو بودی آن کو؟ ای غرّهٔ این و آن! گرفتم به خیال او هم گشتی، آنچه تو بودی آن کو؟
دلم از تیغ فراقت به دو نیم افتاده است در میان غمت از غصه چو میم افتاده است
یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند
تا گردش چشمت به تامّل دیدم در دست خیال، ساغر مُل دیدم هرگاه چو غنچه در حدیث لعلت لب وا کردم، دهن پر از گل دیدم
تا دل هرزه‌گرد من رفت به چین زلف او زان سفر دراز خود عزم وطن نمی‌کند
خواهی که برنخیزدت از دیده رود خون دل در وفای صحبت رود کسان مبند