#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
از کوی صفا بوی وصال آمده امشب
زیبا صنمی ماه جمال آمده امشب
پیچیده به شهر نبوی عطر محمد(ص)
بر چشمهء جان آب زلال آمده امشب
میلاد همایون علیبنحسین است
جانانه ببین با چه جلال آمده امشب
بر اهل ادب میرسد از غیب بشارت
خوش باش شب دفع ملال آمده امشب
از پرده برون گشته به شعبان مه لیلا
بهبه چه درخشنده هلال آمده امشب
ای سایهنشینان لوای علیاکبر
بر مجلستان حسن و کمال آمده امشب
مرغ دل یاران همه در جشن ولادت
چون طبع «کلامی» به مقال آمده امشب
✍ #ولی_الله_کلامی_زنجانی
از نسل حیدری و دلاورتر از تو نیست
یعنی پس از علی، علیاکبرتر از تو نیست
منطق قبول داشت که با خُلق و خوی تو
شخصی میان خلق، پیمبرتر از تو نیست
آنان که در شجاعت تو شک نمودهاند
خیبر بیاورند که حیدرتر از تو نیست
آخر خلیفه خسته شد و اعتراف کرد
از مردمان شهر کسی برتر از تو نیست
ساقی کنار حوض نشسته است منتظر
حالا برو بهشت که کوثرتر از تو نیست
هر کس که بویی از تن تو برده گفته است
در دشت کربلا گل پرپرتر از تو نیست
#مجیدتال
🌸 ولادت حضرت علی اکبر علیهالسلام و روز جوان مبارک باد.
🔺خط ثلث کانون هنر شیعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_زمان 🧡
تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری»
کی میشود نوای «اَنا المَهدی» تو را ...
از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان
«عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزّمان»
#یوسف_رحیمی
#ماه_شعبان 💐
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج 🍃
امروز حسین میفرستد صلوات
از بسکه علی شبیه احمد شده است
در سجدهء شکر است که اکبر جانش
آیینهء حضرت محمد شده است
#زینب_نجفی
#راجی
🌹🍀🌻🎊🎈🎊🎈🌻🍀🌹
صبح بخیر های معمولی رو ولش! اینجوری بگو که:
«أقع في حبك كل صباح وهذه معجزة عينيك...»
یعنی:«هر صُبح عاشِقت میشَوم
و این معجزه ی چشمان توست...»
#صبح_بخیر
💟
بگذار صبح
گونه هایت را ببوسم
عطر نفسهایت مرا سیراب کند
بگذار در سر سرای خیالت
صبحهایم را
با "تو "
به خیر کنم
#مريم_پورقلی
#صبح_بخیر
💟
من بر پیاله ی دگری لب نمی زنم
تَه مانده ی شراب خودت را به من بده
#عاصی_خراسانی
آمد به جهان آنکه رخش قبله ی دلهاست
در محفلِ عُشاقِ ولا، ولوله برپاست
دلهای محبانِ رسولِ کرم و عشق
در بندِ سرِ زلفِ علی اکبرِ لیلاست
#علی_عدالتجو
میلاد شهزاده علی اکبر علیه السلام مبارک باد
وَأَقْبِلْ عَلَىَّ إِذا ناجَيْتُكَ، فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ، وَوَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ
اِنْ كانَ قَدْدَنا اَجَلى وَ لَمْ یُدْنِنى مِنْكَ عَمَلى فَقَدْ جَعَلْتُ الْاِقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْكَ وَسیلَتى.
مناجات شعبانیه
أَقْبِلْ عَلَىَّ ، خسته و نالانم از خودم
آغوش باز کن که گریزانم از خودم
آغوش باز کن که به سوی تو آمدم
اقرار میکنم که پشیمانم از خودم
غیر از تلف شدن چه نصیبی مرا ز عمر ؟!
آنگونه ام که سیر شده جانم از خودم
پوشانده ام درونِ خودم را ز دیگران
این ننگ را چگونه بپوشانم از خودم؟!
از غیر خود چگونه شکایت کنم؟! که من
مانند گردباد پریشانم از خودم
از دیگران کناره گرفتن که سخت نیست
توفیق دِه که روی بگردانم از خودم
#عاصی_خراسانی
#شعبانیات
Moghadam-MiladHazratAliakbar1396[02].mp3
4.11M
مولودی بسیار شنیدنی👌
میلاد حضرت علی اکبر(ع)🌸
#پیشنهاد_دانلود
گه شاعر و گه کبوترم گه یاسم
یا ماه و ستاره، شمع یا الماسم
لبخند و غم و شور و شر و حسرت و آه
من تابلویِ نمایش احساسم
حسین جعفری
ایکاش که لفظ نور معنا بشود
خورشید ز پشت ابر پیدا بشود
ای کاش بهار آرزو برگردد
از هر قدمش عشق شکوفا بشود
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
#زینب_نجفی
#راجی
4_5990328081871536897.mp3
7.03M
صدای لالاییِ اربابُ میشنوم😍
#میلاد_حضرت_علی_اکبر🎊
چون خدایی که ماهِ انجمن است
چون سلامی که اولِ سخن است
ماه بر دوش شب نمیمانَــد
صبح آغاز دوستداشتن است!🌻
#صفيه_قومنجانی
آبادی شعر 🇵🇸
سنگدلا، ستمگرا! آفت جان کیستی؟ #خاقانی
یعنی قشنگتر از اینم میتونست خاقانی حرف دل آدمو بزنه؟؟👏👏👏👏
سلام دوستان شاعر
شعر بگید برای کانال آبادی شعر و بفرستید که بذاریم کانال آبادی
دوبیتی رباعی تکبیتی دوبیت هر چی تونستید 🙏🌷☺️
@iiiooiii
ارغوان چشم ترم بی خواب شد
آسمان تنگ دل مهتاب شد
ارغوان بنگر مرام عشق را
دل پرید و جان دل بی تاب شد
خورشید غریب
طبیبی، مرهم دردی، اباالفضل! دلیری، بی هماوردی، اباالفضل!
لب خشکت لب دریا گواه است جوانمردی، جوانمردی، اباالفضل!
#بهجت_فروغی_مقدم
آه، هرگز گمان مبر که دلم
با زبانم، رفیق و همراهست
هر چه گفتم دروغ بود، دروغ
کِی ترا گفتم آنچه دلخواهست؟
تو برایم ترانه می خوانی
سخنت، جذبه ای نهان دارد
گوییا خوابم و ترانه ی تو
از جهانی دگر، نشان دارد
شاید این را شنیده ای که زنان
در دل «آری» و «نه» به لب دارند
ضعف خود را عیان نمی سازند
رازدار و خموش و مکارند
آه، من هم زنم، زنی که دلش
در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال!
#فروغ_فرخزاد
چه فتنه بود که حُسن تو در جهان انداخت
که یک دم از تو نظر بر نمیتوان انداخت
بلای غمزه ی نامهربانِ خون خوارت
چه خون که در دل یاران مهربان انداخت
ز عقل و عافیت آن روز بر کران ماندم
که روزگار، حدیث تو در میان انداخت
نه باغ ماند و نه بستان، که سروِ قامت تو
بِرُست و ولوله در باغ و بوستان انداخت
تو دوستی کن و از دیده مفکنم، زنهار!
که دشمنم، ز برای تو در زبان انداخت
به چشمهای تو کان چشم کز تو برگیرند
دریغ باشد بر ماه آسمان انداخت
همین حکایت روزی به دوستان برسد
که سعدی از پی جانان برفت و جان انداخت
#سعدی