سخن عشق تو بی آن ڪه برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر میدهد از حال نهانم..!!!
#سعدی
7.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆واکنش رهبری به
شعر خوانی «حسین خزائی» از #کرمانشاه در دیدار شاعران با رهبر فرزانه انقلاب:
👌آفرین ،آفرین ،شما مضمون سخنرانی یک ساعته من رو تو چند دقیقه گفتین
🔰 دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان :
🔹 بسم الله الرحمن الرحیم
🔸اللَّهُمَّ نَبِّهْنِي فِيهِ لِبَرَكَاتِ أَسْحَارِهِ، وَ نَوِّرْ فِيهِ قَلْبِي بِضِيَاءِ أَنْوَارِهِ، وَ خُذْ بِكُلِّ أَعْضَائِي إِلَى اتِّبَاعِ آثَارِهِ، بِنُورِكَ يَا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِينَ.
خدایا مرا در این ماه به برکتهای سحرهایش آگاه کن، و دلم را با روشنایی انوارش روشنی بخش، و تمام اعضایم را به پیروی آثارش بگمار، به نورت ای نوربخش دلهای عارفان. ✔️
#رمضان
#ماه_رمضان
#دعای_ماهای_رمضان
Tahdir joze18.mp3
4.2M
🔰 تلاوت قرآن کریم
💽 تند خوانی ( تحدیر )
💢 استاد معتز آقایی
📻 صوتی
📕 جزء هجدهم ✔️
#رمضان
#ماه_رمضان
#جزء_خوانی
#قرآن
بارالها روزگار سرکشم را رام کن🤲
منکه کوچکتر ز دریایم، مرا آرام کن🤲
#مصطفی_پیوندی_سرخه2 ساعت
#سحـــــرهجدهم
میرسد آوای تیغی پشت مسجدهای شهر
قاتل مولایمان شمشیر صیقل می دهد...
#امیرحسین_چراغی
غریبه....
آهسته و پیوسته و پنهان، غریبه
در کوچهها میبُرد شبها نان، غریبه
از حاصل دستش رطب خورده است یک شهر
لطفش همیشه بوده بیپایان، غریبه
هر چند سهمش درد بود از مردم شهر
بوده برای دردشان درمان غریبه
با مهر میبارید، باران مهربان بود
با مردمِ با برکتِ باران غریبه
با اینهمه، افسوس که پاسخ ندارد
حتی سلامش در غریبستان غریبه
آن شب که قرآن کشته شد بسیاری از خلق
قرآن به سر بودند و با قرآن غریبه
#احمد_رفیعی_وردنجانی
صد قُلزُمِ خونابه به چشم آمد و برگشت
آن قطره نظر یافت که بوی جگری داشت
#شفایی_اصفهانی
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
@shere_aeini
میزنم می، میکشم هو ساقی کوثر علی
میشود روز جزا با عشق تو محشر علی
ابروی تو قاب او ادنای پیغمبر علی
حب تو تنهی عن الفحشاء والمنکر علی
من کیم خاک قدوم میثم و قنبر علی
یک نخ از هر وصلهء نعلین تو حبل المتین
رازدار رازهای چاه تو روح الامین
در امان میماند از کید همه این سرزمین
یا امین الله فی ارضه امیر الموءمنین
سایهء تو هست حتماً بر سر رهبر علی
یک لغت از حرف تو دارد دوصد معجم فقط
همچو اقیانوسی و پیش تو دریا نم فقط
از تمام دشمنان سر میزنی از دم فقط
میشناسم من تورا تنها یل عالم فقط
میشناسندت یهودی ها یل خیبر علی
جلوهء دست خدا در غزوهء خندق تویی
درتمام آفرینش خالص مطلق توئی
ای صراط المستقیم ما فقط برحق تویی
میشود آنکس که روح ما به او ملحق تویی
میکشد سوی نجف، دائم دل ما پر علی
بر سر مهمانی ات هرشب چه قیل و قالی است
نان و خرمایی که از دست تو باشد عالی است
یا من ارجوه لکل خیر، دستم خالی است
گوشه گیری من بیچاره از بی بالی است
تو کرم کردی و شد حال دلم بهتر علی
ابرم و باران نثار این محاسن میکنم
گریه بر یک غربت بی حد و ممکن میکنم
روضه ای نذر شما از صدق باطن میکنم
ناخودآگاه است اینکه یاد محسن میکنم
میشود هربار حرفی از علی اصغر علی
حنجر شش ماهه ای را با صف دشمن چکار
کودکی را با نوک سر نیزه و آهن چکار
داشت یک تیر سه شعبه با سر و گردن چکار
رفته بودی بین میدان، بی زره، بی من چکار
من فدای آنهمه جان کندنت مادر علی
🔸شاعر:
#رضا_دین_پرور