eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جز تو و لبخند ِتو دیگر نمانده لذتی جانِ من راحت بگو،از دست ِمن ناراحتی؟ تا تو اخمو میشوی آیینه ها دق میکنند پس گره وا کن بدون هیچ گونه منتی ساعتم را کوک کردم رو به باغ چشمهات برق ِچشمت را نگیر از من ،نگو کم طاقتی راحت جان منی همچون هوا در من بمان بی گمان زنده نخواهم ماند بی تو ساعتی اخم و تَخمَت را بیادر استکان من بریز باتو ابری نیستم با تو ندارم حسرتی لطف کن با خنده هایت خاطرم را گرم کن دوستت دارم و خوشحالم از این هم صحبتی!
نامه‌ات را هنوز می‌خوانم گفته بودی بهار می‌آیی؟ می‌نویسم قطار اما تو... با کدامین قطار می‌آیی؟😔
4.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از اناری حال‌ِ دل پرسیدم امشب گفت:خون لاله را گفتم:خبرْ تازه چه‌ داری؟ گفت داغ!!
https://abzarek.ir/service-p/msg/1048987 لینک ناشناس برای ارتباط با مدیر کانال 👆 @abadiyesher
دلم باران دلم دریا دلم لبخند ماهی ها دلم اغوای تاکستان به لطف مستی انگور دلم بوی خوش بابونه می خواهد دلم یک باغ پر نارنج دلم آرامش تُرد و لطیف صبح شالیزار دلم صبحی سلامی عشقی نسیمی عطر لبخندی نوای دلکش تار و کمانچه از مسیری دورتر حتی دلم شعری سراسر دوستت دارم دلم دشتی پر از آویشن و گل پونه می خواهد دلم مهتاب می خواهد که جانم را بپوشاند دلم آوازهای سرخوش مستانه می خواهد دلم تغییر می خواهد... دلم تغییر می خواهد
بی تابم ای عزیز! خداحافظی نکن! اشک مرا نریز، خداحافظی نکن! از چشم های عاشق و پر التماس من با حالت گریز خداحافظی نکن حالا که ابری ام من و بر شیشه ام زده ست باران ریز ریز، خداحافظی نکن! داری تو می روی و من اینجا بدون تو می میرم ای عزیز خدا حافظی نکن!
🔺برنامه زنده تلویزیونی کلمه ▫️کلمه بیست‌ودوم : ذوالفنون ▫️یادنامه علامه حسن حسن‌زاده آملی (ره) ▫️مهمان: آیت الله حسن رمضانی ▫️میزبان: وحید یامین‌پور 🔻 چهارشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ - ساعت ۲۳ شبکه یک سیما ▫️«برنامه تلویزیونی کلمه»
29.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 *من بی پناهم* [ تیتراژ برنامه محفل ] 🎙 خواننده و آهنگساز : ✏ ترانه سرا : 🎼 تنظیم : 🎛 میکس : [ گفتی: «بگو: نزدیک نزدیکم هر کی نشونی‌مو ازت پرسید...»]
ای مـالک شش گوشه‌ی آفاق، حسیــن ای کشته‌ی اشک‌های مشتاق، حسیــن حسرت به دلیم و کربلا می‌خواهیم ای غـــایـــت آرزوی عشاق، حسیــن
💚🍃 ای صبا دردِ من خسته به درمان برسان یعنی از من بستان جان و به جانان برسان نامه ذره به خورشید جهان‌آرا بر تحفه ی مور به درگاهِ سلیمان برسان عذرِ کم خدمتیِ بنده به مولا کن عرض آستان بوسیِ درویش به سلطان برسان شرح افتادگیِ من چو شنیدی برخیز در خرام آی و به آن سروِ خرامان برسان سر به سر قصه ی احوالم اگر گوش کند زود بر گرد و به من مژده‌ی احسان برسان ورنه بنشین و به قانونِ شفاعت پیشش نامه آغاز کن و قصه به پایان برسان نامه گر کار به جائی نرساند زنهار تو به فریاد رس او را و به افغان برسان...