eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بغلت دنج ترین نقطهٔ دنیاست کزان می‌تراود به درونم غزل عشق فقط
از بی سر و سامانیم یاران نصیحت تا به کی او می‌گذارد تا کسی فکر سرو سامان کند
از تو دوری کردنم آخر به کشتن می دهد نطفه ی عشقی که در دل با محبت کاشتی چاره ای جز این ندارم، بعد از آن هنگام که عاشقی را بین ما هر لحظه بد پنداشتی عشق تو ویرانه ام کرد و نفهمیدی چرا کاش یک لحظه فقط حال مرا می داشتی
گاه باید نزنی حرف،فقط بوسه بغل جای آن نیست بخوانی که برایش تو غزل گاه دعوا سر هیچ است ولی طفره نرو بخدا نیست دگر حوصلهٔ جنگ و جدل بی توجه نتوان شد که ثواب تو در این کار نیک است چنان حی علی خیر عمل مثل چای است که هر خستگی از تن ببرد گوییا زاده شده بهر همین روز ازل گاه اصلا خود زن باعث دعواست ولی مرد کوتاه بیا محض خدا حداقل اولین کس که از آن بهره بَرد،مرد تویی مثل شیرینیِ چای و کره و قند و عسل هم نگیری مرض قند و فشار و تب بد هم گریزی ز زن و زندگیِ زنگِ اجل چون شروع دل و دلدادگی از عشق به هم شد دگر محکم و ثابت تو بمان مرد عمل مثل یک چرخ و فلک،سرسره، تاب آور چون زندگی گاه به کامت شده گاهی به هچل بوسه ارزان و بغل مفت،ببخشا راحت بهتر از پول و طلا،مهریه و دوز و دغل
فرض کن صاحب کانال دوkیی باشی با وجود صنمان حیف که تنهایی تو سوسن و سایه و سیمین و سما و سارا می‌رسی سید سین سام به رسوایی تو
یـاد آن تعریف کردن‌هایِ شیرینت بِخِـــیر لعنتی! کِی هَضم کردی این همه تغییر را؟
بر غیرتِ من عیب مگیر ای همه خوبی! وقتی که به اندازه‌ی حسنِ تو حسودم
مـا تـشـنه‌ی یک جـرعـــه نگاهیم هنوز تـــــو یـوســفی و مــا تـهِ چاهیم هنوز هر جمعه غروب چشم‌مان بارانی‌ست شـرمنده فقط چشـــم به راهیم هنوز
چون طفلِ روزه دار، سراپای دیده‌ایم تا از کدام اَبر برآید هلالِ دوست 👤صائب تبریزی 🌼
خود را وبالِ گردنِ مردم نکرده‌ایم ترجیح می‌دهیم تقاضایمان کنند
یـاد آن تعریف کردن‌هایِ شیرینت بِخِـــیر لعنتی! کِی هَضم کردی این همه تغییر را؟