eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹یا علی اکبر عليه السلام🌹 سخت است ببیند پدری نعش جوانش... در زیر سم اسب له و آه و فغانش... تا عرش خدا رفته و ببریده امانش یاد آورد از صوت دل انگیز اذانش گویا که حسین(ع) رفت دگر تاب و توانش چون دید تن اکبر(ع) رعنای جوانش خون از همه اعضای بدن نهر روانش چون چوب شده از عطش آن لعلِ لبانش گفتی که حسین(ع) رفت ز تن روح و روانش او را زده اند نیزه و شمشیر و سنانش با رفتن اکبر(ع) جگرش سوخت چو اخگر صد ناله و آه از غم مظلومی اکبر(ع) "عاصی" 🍃🖤🍃😭 🌹 نثار عاشورائیان ۳صلوات
@motahari_ir4_5899809502919659236.mp3
زمان: حجم: 2.1M
ذکر مصیبت حضرت علی اکبر «علیه السلام» توسط شهید مطهری(ره)
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
سلام به اعضاء خوب و دوست‌داشتنی کانال آبادی شعر🌹 تسلیت میگم ایام شهادت سیدالشهدا حضرت ابا‌عبدالله‌الحسین علیه‌السلام را به تمام دوستان. ان‌شاءالله عازم کربلا هستم. ممکنه یک هفته ای کمتر بتونم در خدمتتون باشم.‌در عوض دعاگویتون هستم. حلالم کنید 🙏🙏 از اینکه صبوری می‌کنید و کانال رو ترک نمی‌کنید ممنون🥀🥀 https://abzarek.ir/service-p/msg/1282555 لینک ناشناس برای ارتباط با مدیر کانال 👆
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
سلام به اعضاء خوب و دوست‌داشتنی کانال آبادی شعر🌹 تسلیت میگم ایام شهادت سیدالشهدا حضرت ابا‌عبدالله‌ال
خب حلال کنید. بازم از اینکه فعالیت کانال کم میشه عذرخواهی میکنم خدانگهدار همگی. 🥀🥀🥀🥀🥀
یاحق
برای اینکه نمیریم دم ابالفضل است برای زنده شدن بازدم ابالفضل است چگونه قرص نباشد دل حسین آنجا که تکیه گاه و پناه حرم اباالفضل است چه احتیاج به لشکر چه حاجتی به زره در آن میانه که صاحب علم ابالفضل است همیشه وقت بلا ذکر اوست بر لبها چرا که کاشف هر هم‌و غم ابالفضل است غمی نمانده مرا چون مرید عباسم که ذکر جود و سخا و کرم ابالفضل است به گوشهای پر از پنبه ی طبیب بخوان که مرهم دل درمانده ام ابالفضل است
کشتهء بی زخم دور علقمه بسیار بود گفته اند از هیبت عبّاس آنجا مرده اند
تا شنیدند حسین "انکسر ظهری" گفت به زمین خوردن شاه شهدا خندیدند
به نام آب ، به نام فرات نام شما من آفريده شدم كه كنم سلام شما
🖤🍃 علیه السلام ای چشم تو بیمار، گرفتار، گرفتار برخیز چه پیش آمده این بار علمدار گیریم که دست و علم و مشک بیفتد برخیز فدای سرت انگار نه انگار
🖤🍃 چشم‌ها از هیبت چشمم، به پیچ و تاب بود محو چشمم، چشم‌ها و چشم من بر آب بود چشم گفتم، چشم دادم، چشم پوشیدم، ز آب من سراپا چشم و چشمم جانب ارباب بود