eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
86 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
باز هم تو نيستی، باز هم دلم پر است زندگی بدون تو خارج از تصور است پرسه ای كه می زنم، اوج دلگرفتگی ست خنده ای كه می كنم از سر تظاهر است بی وساطت تو ای آبی هميشگی بين آب و آينه، سايه ی تنفر است از جداره های خواب، آفتاب من بتاب! زير سايه زيستن، واقعأ نفس بر است باز هم در آينه، خيره می شوم ولی باز هم تو نيستی، باز هم دلم پر است...
شور سفر کرب‌وبلا در سر توست برخیز، گذرنامه، دو چشم تر توست آغاز مسافرت، شروع عشق است پایان سفر، تولد دیگر توست
ای قرار هر دل شیدا بیا اربعین نزدیک شد آقا بیا میوه قلب علی و فاطمه یادگار حضرت طه بیا ای که اشک چشم تو جاری شده بر مزار مخفی زهرا بیا ای عزادار غم کرب و بلا داغدار روز عاشورا بیا وای من گردیده از پیکر جدا دست های حضرت سقا بیا در دل میدان شده نقش زمین اربا اربا اکبر لیلا بیا یاد آقایی که میزد بین خون در دل گودال دست و پا بیا یاد آن پیکر که شد بر روی خاک پایمال سمّ مرکب ها بیا رأس پاک شاه مظلومان حسین رفته روی نیزه اعدا بیا در میان کوچه و بازار شام مانده زینب بی کس و تنها بیا مهدی شریفی
چه استراحت خوبی است در جوار خودم خودم برای خودم با خودم کنار خودم همین دقیقه که این شعر را تمام کنم ازاین شلوغِ شما می روم به غار خودم
حالم انگار خراب است خراب است ، حسین(ع) زندگی به تو سراب است سراب است ، حسین(ع) اربعین گر نبری کرب و بلا می میرم... دوری ات عین عذاب است عذاب است ، حسین(ع) "عاصی" 🍃🖤🍃😭
🍃🏴 به شوق سفر کربلا در میعادگاهِ اربعین 🍃🏴 میروی و هست ربّ العالمین همراهِ تو میرود موکب به موکب اهلِ دین همراهِ تو حضرت صاحب عزایی! جاده ها هم شاهدند هست همواره چه داغی آتشین همراهِ تو پرچمی با ذکرِ یا جدّاه داری رویِ دوش روضه هایِ بیهوا شد بهترین همراهِ تو میچکد از چشم هایت اشکِ خون در هر قدم میشود در این سفر عالم، حزین همراهِ تو میشدم منزل به منزل کاش با تو همسفر چونکه می آید أمیرالمؤمنین(ع) همراهِ تو حضرت زهرا(س) و پیغمبر(ص)،حسن(ع) با أنبیا باز هم عازم شده عرش ِ برین همراهِ تو پا به پایِ زائران و پا به پایِ آسمان لحظه لحظه راه می آید زمین همراهِ تو شک ندارم که شهیدان؛ با نوای یاحسین(ع) یک به یک هستند آری اولین همراهِ تو شرم دارم همقدم با تو شوم! چون میروند صف به صف از عالمانِ با یقین همراهِ تو چیست اِشکالَش اگر گریان بیاید تا حرم سائلی بی سرپناه و مستکین همراهِ تو؟! با لباسی خاک خورده، با عطش ، مثلِ خودت آرزو دارم بیایم اینچنین همراهِ تو راهی ام کن! دوست دارم از نجف تا کربلا- خسته و مضطر بیایم اربعین همراهِ تو!
خودم را بى‌تودلخوش می‌کنم جانا به هر نوعى گَهى بااشکِ جانفرسا،گَهى لبخندِمصنوعى..!
دلخوش نشسته‌ام که شاید گذر کنی! لعنت به شایدی که مهیا نمی‌شود...
. در شهر غریب و بی‌نشان می‌گردم دلخسته و گیج و ناتوان، می‌گردم این شـهر و تمـام مردمانش لال‌اند دنـبـال دو چـشم همزبان می‌گردم!