eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که از همان‌کودکیش مدرسه را دوست نداشت
مادرم گفت که عاشق نشوی گفتم چشم چشم های تو مرا بی خبر از چشمم کرد🌺🌺
من به چشمان تو محتاج تر از نان شبم عشق بر سفره بریزان،غم عاشق نان نیست
به دلم تهمت پر رنگ تری باید زد جرمش از عشق گذشتست خدا میداند..
دلم گرفته ، ای دوست! هوای گریه با من  گر از قفس گریزم کجا روم ، کجا من؟  کجا روم که راهی به گلشنی ندارم  که دیده بر گشودم به کنج تنگنا من  نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل  چو تخته پاره بر موج رها رها رها من  ز من هر آن که او دور چو دل به سینه نزدیک  به من هر ان که نزدیک از او جدا جدا من  نه چشم دل به سویی نه باده در سبویی  که تر کنم گلویی به یاد آشنا من  زبودنم چه افزود ؟ نبودنم چه کاهد؟  که گویدم به پاسخ که زنده ام چرا من  ستاره ها نهفتم در آسمان ابری  دلم گرفته ، ای دوست هوای گریه با من 
خوش به حال کوله پشتی هرچه باشد لااقل سر به روی شانه هایت میگذارد بند هاش
ڪم باش ولے باش؛ نبودن ڪہ هنـر نیسٺ! در جاے خودش قطـره بہ دریاسٺ برابر... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
شهد لبهایت چو یاد از قند پهلو میکند مهر گرمای وجودت کار دارو میکند خنده بر لب های تو احوال نیکویی شده ناز چشمانت فقط چشمان آهو میکند ترس دارم کآن زمان بابم خطا جو می شود چون بداند عاشقم، برمن هیاهو میکند پس به پایان آورم این شعر عاشق بودنم "آخرش این شعرها دست مرا رو می کند"
دیگر غزل، جواب دلم را نمیدهد... باید که فی‌البداهه، برای تو جان دهم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
اندکی نیز مرا هم بنشان پیش خودت میزبان همدم میهمان بشود خوب‌تر است
ای بی وفایِ سنگدل ِ قدر_ناشناس ! از من٬ همین که دست کشیدی تو را «سپاس» ...
دل دادن ازآن من ودل ندادن ازتو این درد خدایا ب کدامین گناه است...