eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
اولین برف زمستانی در حرم مطهر رضوی ☺️🕊
‌ هر دانه بـــرف، داد سلام و فرو نشست بر گنبد و سرای تو یا ثامن‌الحجج
سرمای زمستان که نه اما ز نگاهت بدجور تنم در تب و لرز است ببینش برف آمد و بر روی سرم خوب نشسته از رنگ تو ای عشق فقط مانده همینش تهران شده مال تو و امثال تو اما جا داده به من در مَحَلِ زاغه نشینش مانند فقیری که فقط پای خدا بود از ظلم تو از دست نداده است یقینش خاکستر آتش که دگر سوختنی نیست از عشق بیاموز همین سوز حزینش...
رحمت به دل صبــــور تــو روح الله دنیا شده غـــرق نـــــور تو روح الله بنیـــان ستم‌خــانهٔ شاهنــشـــاهی ویران شده با حضـــور تو روح الله 🇮🇷
نتوان گفت که این قافله وا می ماند خسته و خُفته از این خیل جدا می ماند این رَهی نیست که از خاطره اش یاد کنی این سفر همرَهِ تاریخ به جا می ماند دانه و دام در این راه فراوان اما مرغِ دل سیر زِ هر دام رها می ماند می رسیم آخر و افسانهٔ وا ماندنِ ما همچو داغی به دلِ حادثه ها می ماند بی صداتر زِ سکوتیم، ولی گاهِ خروش نعرهٔ ماست که در گوشِ شما می ماند بِروید ای دلتان نیمه که در شیوهٔ ما مرد، تا مرگِ ستم، مرگِ بلا می‎ماند
صبر و بصیرت عمری ست بی قرار، به سر می بریم ما بر این قرار تا نفس آخریم ما همراز روضه ها و نواخوان نوحه ها دمساز سوز سینه و چشم تریم ما ما را به سر هوای شهیدان بی سر است از سر گذشته ایم چو بر این سریم ما نام حسین محشر عظمای جان ماست جان دادگان زندۀ این محشریم ما محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین امروز لشکر شه بی لشکریم ما ما را به دست، پرچم صبر و بصیرت است با عشق و شور همدم و همسنگریم ما ما امّت نه دی و اهل حماسه ایم مرد جهاد و همقدم حیدریم ما حرف ولیّ ماست که «من انقلابی ام» در راه انقلاب ز جان بگذریم ما با طلحه و زبیر بگویید تا ابد عمّار وار هم نفس رهبریم ما «اَلفتنةُ أشدُّ مِن القتل» خوانده ایم هرگز ز جرم فتنه گران نگذریم ما با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو امروز رهسپار دژ خیبریم ما چشم انتظار منتقم آل مصطفی چشم انتظار معرکۀ آخریم ما
هشدار! گمان بی نیازی نکنیم با رنگ و درنگ، چهره سازی نکنیم حیثیّت انقلاب خون شهداست با حرمت انقلاب بازی نکنیم
بایست آنچنان که تا به حال ایستاده‌ای که در کمال شوکت و جلال ایستاده‌ای به استعاره تن نمی‌دهد صلابتت که تو فقط شبیه خویش، بی مثال ایستاده‌ای چه با شکوه ایستادنی است ایستادنت! که در هجوم زخم، بی ملال ایستاده‌ای! ذلیل مردگان چه خواب های نحس و شوم که برای تو ولی تو لا یزال ایستاده‌ای! ز پا نشستنت خیال خام هر مُعَبّری است چرا که تو فراتر از خیال ایستاده‌ای همیشه تکیه کرده ای به تیغ غیرتت وطن! که سال‌های سال در جدال ایستاده‌ای و ایستاده ای و استوار ایستاده‌ایم میان صحنه‌ایم و پای کار ایستاده‌ایم وطن! اگر مقابلت جهان بایستد چه باک! به خون خود قسم که جان نثار ایستاده‌ایم که هر چه می کشیم از کنار ایستاده هاست و گرنه ما که بر سر قرار ایستاده‌ایم گذاشتیم زیر پا غرور غرب و شرق را که روی قله های اقتدار ایستاده‌ایم شکوفه باری‌ات دوانده ریشه در رگان ما به کوری خزان، چهل بهار ایستاده‌ایم که صبح دولتت هنوز مانده جلوه کردنش به شوق دیدنش به انتظار ایستاده‌ایم
تعدادی از کانال‌های شعر و ادبیات: کلبه‌ی شعر: 💠 @shaeranehayemahkhaky یک جرعه شعر: 💠 @yekjoreyshaer شعرکده گل و بلبل: 💠 @golo_bolbol شعر زیبا: 💠 @Sherziba110 آرایه‌های ادبی: 💠 @arayehha نبض قلم: 💠 @nabzeghalam پروانگی: 💠 @eitaaparvanegi شعرهای ناب: 💠 @sherhaye_nab آبادی شعر: 💠 @abadiyesher سرزمین شعرها: 💠 @sarzaminesher آوای سکوت 💠 @avayesokut گاه‌ نوشته‌های دل: 💠 @Neveshtehaidel آوای عشق: 💠 @Avaye_eshgh_313 رباعی_تک‌بیت: 💠 @robaiiyat_takbait بر بال غزل: 💠 @barbaleghazal2023 بهانه‌های قلم: 💠 @sogandbarqalam بارش قلم: 💠 @bareshe_ghalam اشعار احمد ایرانی نسب: 💠 @ahmadiraninasab کوچه بن بست: 💠 @soroush_0301 از هر دری سخن: 💠 @azhardarisokhan مبتلا: 💠 @mobtalaaa جوانه: 💠 @ranginkamaneman محفل شعر قند پارسی: 💠 @ghandeparsi_shiraz اشعار عاصی: 💠 @ashare_asi عاشقانه: 💠 @asheghaneha70133 خبرنامه شاعران: 💠 @khabarnameshaeranshiz آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات): 💠 @shekardast بغض قلم: 💠 @bibliophil .
سلام صبحتون بخیر 🌼🌼🌼
بی شک بخیر میشود این صبح اگر مرا با یک پیام ساده ، به “یاد آوری همین
بختت بلند باد و بلندا ببینمت! ایرانِ من مباد که تنها ببینمت! یک عمر روی پای خودت ایستاده ای بگذار چون گذشته سرِ پا ببینمت زیبای چار فصلِ انار و بهارِ من بر شاخه های شوق، شکوفا ببینمت همچون حماسه های خودت با شکوه باش تا هم چنان در اوج تماشا ببینمت پُر حوصله چو خاک خراسان و سیستان یک رنگ مثل آبی دریا ببینمت پیش هزار رنگ شغالان شومِ شب ای شیرِ نر، شکسته مبادا ببینمت من رأی می دهم به تو ای خاک جاودان! در خاک و خون معرکه حاشا ببنیمت!  
بازیچهٔ سرنوشت و تقدیر نشو از لقمهٔ نان من نمک‌گیر نشو پر باز کن و برو به دنبال خودت آه ای دل من! به پای من پیر نشو!