eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بر جبين آسمان آثار غم پيدا شده نم نم باران دوباره راهی صحرا شده در ميان سنگ‌ها، آيينه‌ای تنها مباد در ميان سنگ‌ها آيينه‌ای تنها شده كاش قلب قفل زندان نيز مثل نيل بود حبس در زندان فرعونِ زمان، موسی شده "رَبِّ خَلِّصنی" شده ذكر مدامش در قنوت تنگ‌تر پيش نگاهش عرصه‌ی دنيا شده * * در دلش با ديدن زنجير و بند و سلسله روضه‌های عصر عاشوراست كه بر پا شده روضه‌ی يک كودک آواره‌ی بی‌سرپناه روضه‌ی يک دختر بی‌تابِ بی‌بابا شده روضه‌ی تنهايی زينب ميان دشمنان روضه‌ی قدهای از فرط مصيبت تا شده هم‌نفس با كاروان شام در اين لحظه‌ها مايه‌ی تسكين قلبش ذكر "يازهرا" شده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای قبله‌ی اهل یقین باب الحوائج آرامش اهل زمین باب الحوائج موسای طور سینه‌های عاشقانی ای عشق تو جان‌آفرین باب الحوائج ای عهده‌دار حاجت هر غصه‌داری آرام جان دل‌غمین باب الحوائج از کودکی با روضه‌هایت خو گرفتیم مِهر تو با خونها عجین باب الحوائج رفتی به زندان تا امانِ شیعه باشی دفع بلا کردی چنین باب الحوائج شد روضه‌خوانت آسمانها ، کهکشانها بر سر زند روح الامین باب الحوائج جانم به قربان دو چشم خون‌فشانت از تنگی زنجیر کین باب الحوائج قعر سیه‌چال و عبادت پیشه‌بودی گشتی تو ذکرالذاکرین باب الحوایج شد آب ، جسم اطهرت مانند زهرا از ظلم هارون لعین باب الحوائج لبریز کن دلهای ما را از محبت ای تشنه را " ماء معین " باب الحوائج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥 حال و هوای کاظمین در شب شهادت امام موسی کاظم(علیه السلام) 🏴🏴🏴
امام موسی کاظم علیه السلام🏴 ای آسمانها زائر صحن وسرایت باغ جنان آمد پدید از خاک پایت آقاگناهت چیست که در کنج زندان افتاده ای ای هفتمین نور هدایت ای روزه دار تشنه ای که وقت افطار تنها به اشک چشم خود کردی کفایت مانده به روی جسم پاکت جای زنجیر از طینت زشت گروهی بی عنایت نایی نمانده در تنت از ضرب شلاق خون شد دل هفت آسمان از ماجرایت خون میچکد از پای تو بر تخته پاره بالاست هر شب تا سحر دست دعایت خورشیدِمشهدجان به لب شد ازغم تو مهتاب قم شد غرقِ ماتم در عزایت باب الحوائج گشته ای یعنی که آقا خیلی شبیهی به عموی با وفایت
41.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویدیوی کامل مستند «آرمان روح‌الله»
چقدر این چشمهای ابریم باران برقصاند؟ شب موی پریشان مرا طوفان برقصاند؟ دو پرچم روی دو گنبد، چه حالی میشوم وقتی یکی را این برقصاند یکی را آن برقصاند... پریشان میشوم نگذار دور از چشمهای من نسیمی پرچمت را اینقدر آسان برقصاند چه هتک حرمتی! ! ! هارون چه حقی داشت اینگونه زنی را پیش چشمان تو در زندان برقصاند؟ اگرچه شعر توست اما بگو دشمن دلش آمد؟ سری را پیش چشم پر نم طفلان برقصاند؟ از آنجا شد شروع، زنجیرهای بسته بر پایت. که دشمن خواست بر سر نیزه ها قرآن برقصاند. .. به قلبم آتش عشق تو شمعی شد، دعا کردم. که یادت شعله را تا لحظه ی پایان برقصاند. .... زهرا سادات موسوی مقدم
شعر مارا تو میشناسی با خط مبارک رهبر عزیز😍
سلام صبحتون بخیر🥀🥀🥀