از نفس پلید خود شکایت دارم
غفلت زده ام، درد جهالت دارم
ای ماه خدا دوباره من را دریاب
امشب به تو امّید شفاعت دارم..
#زهره_قاسمی
شـد مــاه نـو پـدیـدار ، عید عبادت آمد
پایانِ سـفــره های مــاه ضیــافـت آمد
گفتیم عاشقـــانه لبیــک ، دعوتــش را
اینک زمان اَجــر و پاداش طاعت آمد
عید است و چشم ما برعیدانهٔ خداوند
بر عـابدانِ عــاشــق وقت کـرامـت آمد
حق داده مژده برما غفران ورحمتش را
از عــرش کبــریایــی باران رحمــت آمد
با ربنــای افطـار "اِغفــِر لَنــا" ســرودیـم
تا وقت لیـلـةُالفـطــر عطــر اجابت آمــد
بستیم تا دهان را طعم عسـل چشیدیم
شیـرینی عبــادت بهتـــر ز شـــربت آمد
شبهـای قدر و توبه در وقـت استغـاثه
"لا تقنطـوا" ز رحمـان بر ما بشارت آمد
دلهای ما زمانی خوش میشودکه گویند
آمـد عــزیــز زهـرا ، پـایـان غیبــت آمد
شکر خدا که مــا را توفیــق بنـدگی داد
این عید ، "کیمیا" را عیـد سعـادت آمد
شـد قافیـه "زیارت" در بیـت آخرینـم
پـــر زد دلـم به مشهـد ، نام زیارت آمـد
#رقیه_سعیدی
صد حرف نگفته در دلت جا شده بود
چشمان تَرت ساحل دریا شده بود
در حسرت یک کلام تو پیر شدم
ایکاش که سفرهٔ دلت وا شده بود
#حسن_باقری
#رباعی
هدایت شده از حــــــــــــــــــــبیب
از تو بعید نیست جهان عاشقت شود
شیطان رانده، سجده کنان عاشقت شود
از تو بعید نیست میان دو خنده ات
تاریخ گنگی از خفقان، عاشقت شود
توران به خاک خاطره هایت بیافتد و
آرش، بدون تیر و کمان، عاشقت شود
چشمان تو، که رنگ پشیمانی خداست
درآینه، بدون گمان، عاشقت شود
از تو بعید نیست ،قیامت کنی و بعد
خاکستر جهنمیان عاشقت شود
وقتی نوازش تو شبیخون زندگیست
هر قلب مات بی ضربان، عاشقت شود
از من بعید بود ولی عاشقت شدم...
از تو بعید نیست جهان عاشقت شود
#افشین_یداللهی
نمیدانم نهان از من،
چه #نیکی کردهای با "دل"...؟
که چون غافل شوم از او،
دوان سوی "تـو" میآيد.
#حکیم_شفایی
دلم برای تو تنگ شده است
اما نمیدانم چه کار کنم
مثل پرندهای لالم
که میخواهد آواز بخواند و نمیتواند!
به هوای دیدنت
در قاب پنجرهها قد میکشم
نیستی
فرو میریزم
مثل فوارهای بر سر خودم
زیر آوار خودم میمانم در گوشهی اتاق
ای انار ترک خورده بر فراز درخت
من دستی کوتاهم
من پرندهای بیبالم
ای آسمان دور دست!
از تو محرومم
آنگونه که دهکده از پزشک
کویر از آب
لاکپشت از پرواز
اندوهها در من شعلهور است و
ابرها در من در حال بارش
نیمی آتشم
نیمی باران
اما بارانم، آتشم را خاموش نمیکند!
گرفتار ناتوانیهای خویشم
رودی کوچکم
گرفتار باتلاق.
من تو را دوباره کی خواهم دید
ای پرندهی مسافر
از کجا معلوم که دوباره برگردی!
راهها باز است
آفتاب میتابد
اما من
حسرت راه رفتنم در پای فلج
گرسنهای هستم
که نانم را
جای ماه بر سینهی آسمان چسباندهاند.
دلم برای تو تنگ شده است
اما نمیدانم چه کار کنم
آرام میگریم
حال آدمی را دارم
که میخواهد به همسر مردهاش تلفن کند
اما نمیکند
چرا که به خوبی میداند
در بهشت گوشیها را بر نمیدارند ...
#رسول_یونان
شاعري خرما را
با خدا قافيه كرد
تاجران، رحم به حالش كردند
ناقدان، شاعر سالش كردند !
#سیدحسن_حسینی
برخیز که خوشترین پگاه آمده است
هنگامهٔ صبحِ دلبخواه آمده است
برخیز و به مِهر پرده بردار از روی
خورشید به جستجوی ماه آمده است!
#صفيه_قومنجانی
#پیشاپیش_عید_سعید_فطر_مبارک
🌙
@nabzeghalam
میخواستم چیزی بگویم...! لیک میترسم
از اضطراب و لغزش و تشکیک میترسم
ای جادهی ابریشم مویت به سمت باد
من از میانبُرهای بس نزدیک میترسم!
پل بسته تیغ ابروانت تاصف محشر
یارب... من ازاین جادهی باریک میترسم!
تا آیه ی تُبلی السٓرائر روز رسوایی
وقت جدایی ها... من از تفکیک میترسم!
چشم آبیِ کشمیری ای روشن ترین خورشید
بامن بمان... از خانهی «تاریک » میترسم!
من از قلندرهای شب رو ، ره نمی پرسم
از زاهدان خرقه پوشِ«شیک »میترسم!
جغرافیای شانه ام راتیر میبوسد
من از صدای مرگ...از شلیک میترسم!
#اکـرم_نورانی
اگرچه روزهیِ خورشيد، شود با لمسِ شب افطار
من از افطارِ چشمِ تو، سحر تا شام بيدارم
#ناصر_پروانی
ای پنجره زیبا شدهای با باران
این اشک من است روی تو یا باران؟
بغض من و آسمان گره خورده به هم
وا کن گرهی بستهی ما را باران...
#جعفر_فرامرزی