eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چه شوری بهتر از برخورد برق چشم‌ها باهم نگاهش را تماشا کن، اگر فهمید حاشا کن ‌ 
یک ‌نفر هست که خود نیست ولی خاطره‌اش صبح هر روز مرا سخت بغل می‌گیرد
کاری که با من کرد دنیا، داستان دارد شرحش نخواهم داد، اما داستان دارد مهتاب من! هنگام دیدار تو فهمیدم دیوانه‌‌بازی‌‌های دریا داستان دارد! عاشق‌شدن تنها به پیراهن‌دریدن نیست دلدادگی‌‌های زلیخا داستان دارد مستی که در شهر خبرچینان تو را بوسید امروز آسوده‌ است، فردا داستان دارد! عشقی که پنهان بود، در دنیا زبانزد شد هر قصه‌‌گویی دیگر از ما داستان دارد
18.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سروده عاطفه جوشقانیان به مناسبت شهادت سید ابراهیم رییسی (شهید جمهور) در سرزمین شعر کاری از گروه ادب و هنر شبکه چهار سیما پر از توایم ، پراکنده ای هوایت را سپرده ای به پرنده غم صدایت را به ابر و ماه و درختانِ دائما به قنوت سپردی اشک و نماز شب و و دعایت را چگونه بود که اینقدر گرم و گیرا بود ؟ به گوش ما بچشان لحن ربّنایت را برای اینکه به ماه راه را نشان بدهی به جا گذاشتی ای رود ، ردّ پایت را چقدر مثل رجایی چقدر باهنری به ما نشان بده ایمان آشنایت را به قله ها که رسیدی ، رها شدی ، آری چگونه شرح دهم اوج ماجرایت را ؟ به جز صلابت و خدمت نبود در کارت نبود ، هر چه که گشتیم عکس هایت را چقدر جای تو خوب است ، هیچ کس اما برای ما نگرفته هنوز جایت را
عمری به سوی خانه‌ی شاه کرم رفت در وقت شادی رفت، در هنگام غم رفت پیوند بین عاشق و معشوق این است: از ورزقان با جسم بی‌جان تا حرم رفت...
هرگز نگفتی با کسی از عمق دردت بیچاره خواهد کرد ما را آه سردت رفتی تو در کنج حرم سُکنی گزیدی ما مانده‌ایم و بغض‌های بالگردت... ۱۴۰۳/۳/۵
23.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سروده حسین خزایی به مناسبت شهادت سید ابراهیم رییسی (شهید جمهور) در سرزمین شعر
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای که هستی فروغ جاویدان السلام علیک یا سلطان پهلویت تا قرار، می‌گیرم می‌شود چاره درد بی‌درمان تا که در مسجد گوهرشادم، فارغم از عقوبت و میزان چتر مهر تو سایبان باشد در میان حوادث دوران تا شعاع محبتت برسد می‌شود تیر غم رها ز کمان
تو را هرکس قضاوت کرد، با لبخند از او بگذر خودت را از نگاهِ دیگران کمتر مکدّر کن
هر که نیاید برون‌ ز پیله در آخر لایق بودن در این قبیله نباشد سوختنِ ماست راه وصل به معشوق گرچه به جز بال و پر فتیله نباشد