eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم روز ششم محرم خانه خانه به پرس‌و‌جو هستند در پی التفات او هستند _ _عاقلان گر شدند دیوانه در پی کسب آبرو هستند وقت حاجت به گریه آمده‌اند وقت رفتن گشاده‌رو هستند روز و شب ذکرشان حسن مدد است تاجرانی که سودجو هستند یا توسل نکرده‌اند به او یا گداها دروغگو هستند منکرانش حواسشان پرت است در نمازند و بی وضو هستند غربتش را نکرده‌اند قبول بغض‌هایی که درگلو هستند حسنی‌ها شبیه مولاشان در جوانی سفید مو هستند .... شعر باید به کربلا برود جام ها تشنه‌ی سبو هستند نسل او بی قرار میدان‌اند در پی رخصت از عمو هستند جمل تازه‌ای به پا کردند کینه هایی که روبرو هستند قاسم آمد، به تیغ حیران کرد آن یلان را که جنگ جو هستند پشت ارباب هست عبدالله کل عالم اگر عدو هستند
🇮🇷 قرارگاه‌تربیتی‌امین در ایام حزن آل‌الله (علیهم‌السلام) برگزارمی‌کند: 🏴 هم‌رزمان حسین(علیه‌السلام) 🔰تدریس فشرده‌ی کتاب ارزشمند ▪️«هم‌رزمان حسین» اثر سیدعلی حسینی‌ خامنه‌ای (مدظله‌العالی) (۱۰ جلسه‌ی آفلاین) 🎙مدرس: حجت‌الاسلام عباس‌بابائی 🔺دوره رایگان برگزار می‌شود. ⏰ شروع دوره دهه‌ی دوم محرم‌الحرام (۲۷ تیرماه ۱۴۰۳) 📌جهت دریافت صوت جلسات به آدرس زیر مراجعه فرمایید: https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec
عمو ببین به چه حالی رسیده‌ام اینجا زخیمه‌گاه به سویت دویده‌ام اینجا تمام عمر کم من نثار یک نفست نفس نفس زده‌ام تا رسیده‌ام اینجا اگرچه کودکم اما معین تو هستم نوای بی کسی‌ات را شنیده‌ام اینجا غریبی تو به آتش کشیده جان مرا اگرکه آه ز سینه کشیده‌ام اینجا چه قابلی‌ست که افتد به پای تو دستم که دل به راه تو از جان بریده‌ام اینجا برای دیدن بابا دلم بسی تنگ است به خواب وصل، پدر را چو دیده‌ام اینجا زتیر حرمله پرپر زدم، ولی شادم که روی دامن تو آرمیده‌ام اینجا نمی‌کنم دگر احساس تشنگی، زیرا زشهد جام شهادت چشیده‌ام اینجا نوشت کلک «وفایی» که با شهادت خود حماسۀ دگری آفریده‌ام اینجا
ای‌عمو گرچه پدر نیست ولی من هستم من هم اندازه ی خود از می نابت مستم تا که شمشیر به رویت نخورد در میدان می کند جـــای سپر از تو حمایت دستم
‌ 🏴 السَّلامُ عَلَيْكُما يا أَبْناءَ الزَّیْنَب ما بلبلان خوش‌نفس باغ داوریم نوباوگان طاهر نسل پیمبریم ما ذوالفقار ساختۀ دست حیدریم دو نهر باطراوت از انهار کوثریم ما لاله‌های عاشق گلزار زینبیم در کربلا تجلی ایثار زینبیم ما را نوشته خالق هستی اسیر عشق بودیم از الست اسیر امیر عشق پرورده دخت فاطمه ما را به شیر عشق ما کودکیم و یک‌شبه گشتیم پیر عشق در عشق سیدالشهدا پیر کاملیم از مکتب عقیله و مستان عاقلیم مستیم چون حبیب و زهیر از کلام دوست دل بسته‌ایم بر در دارالسلام دوست گشتیم همچو عالم و آدم غلام دوست خورده است مِلک جان و دل ما به نام دوست ما را فداییان حسین آفریده‌اند ما را به عشق یاری او پروریده‌اند در یاری حسین کفن‌پوش می‌شویم کی با خروش معرکه خاموش می‌شویم؟ در این جهاد، همدل و همدوش می‌شویم با تیر و تیغ و نیزه هماغوش می‌شویم هرچند کوچکیم به چشم نظامیان چون شیر می‌رویم به جنگ حرامیان در ما صفای جعفر طیّار را ببین مهر و وفای احمد مختار را ببین جنگاوری حیدر کرّار را ببین غوغای ما به پهنۀ پیکار را ببین میراث‌دار صف‌شکن خیبریم ما شاگرد درس رزم علی‌اکبریم ما ما نیز همچو اکبر و قاسم شدیم مست مست از سبوی عشق حسین و می الست جان را گرفته‌ایم به راه خدا به دست تا بگذریم از من و از ما و هرچه هست در راه وصل دوست ز هر بند رسته‌ایم چون پای درس زینب کبری نشسته‌ایم در مکتب حقایق زینب شدیم مَرد با ما هرآنچه کرد ولای حسین کرد گشتیم اهل عزت و گشتیم اهل درد داغ مدینه در جگر ما نگشت سرد ماییم کربلایی و خون‌خواه فاطمه از دشمنان پست نداریم واهمه عون و محمدیم و از اولاد احمدیم ما یادگار حیدر و پور محمدیم قربانیان زینب در راه ایزدیم با پای عقل و عشق به این مسلخ آمدیم اینجا شدیم آبروی زینبِ حسین رفتیم تا شود ابدی مکتب حسین
«زبان حال حضرت رقیه س» قبل از این من طفل بودم حال اما پیرزن غصه بعد از رفتنت بر قلب من آوار شد این‌قدَر غم دیده‌ام از دست من خارج شده کی به دنیا آمدم صدسالِ من انگار شد این خدانشناس‌ها انگار عادت کرده‌اند بی جهت سیلی زدن عادت سپس رفتار شد مادرت در پشت آن در مثل گل پژمرده شد باز هم این ماجرا در کربلا تکرار شد مادرت در کوچه من در کربلا خوردم کتک باز هم تکرار آن از کوفه تا بازار شد آه من دیدم که دیگر خواهرت محرم نداشت خوب شد رفتی ندیدی دیدنش دشوار شد بارها جان کنده ام تا اینکه اینجا بینَمت راه رفتن با سرت بابای من کِش‌دار شد جان بابا واقعا جانی ندارم پا شوم در زمانی آمدی پیشم که تن بیمار شد راستی بابا ببخشم اینکه من هم زنده‌ام اینکه باشم زنده بعداز رفتنت اجبار شد جان زهرا مادرت زودی مرا با خود ببر دیگر از دنیای بی تو روح من بیزار شد
از هجوم اشک ما بیدل مپرس یار می آید، چراغان کرده ایم
زودتر فهمیده بودم کاش جز عشق حسین هرچه باشد نیست غیر از عشقهای زرگری...
9.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺آبروداری کن .... 🎥 مداحی احساسی و حال و هوای خاص و پر از احساس حسینیه معلی 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی حجاب از منظر مادر می افتد حجب و حیا هم از سر دختر می افتد شرمنده ایم از چادر خاکی زهرا امروز اگر چادر زیاد از سر می افتد