eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شاعر شدنم را بگذارید به پایش او بود که اینگونه مرا دربدرم کرد..!
وای بر تلخی فرجام رعیت پسری که بخواهد دلی از دختر یک خان ببرد
هر که را مسخره کردیم رسیدیم به او مگرآنهاکه به خوشبختی‌شان‌خندیدیم!
با موی پریشان شده آنقدر که ماهی در حفظ مسلمانی من مسأله سازی یک شهر به دنبال تو افتاده به والله بیچاره شدم در صف صدها متقاضی علی_صفری
بی حضور تو «ناله» ای بودم ناگهان آمدی «ترانه» شدم بی تو بودم سراب «دشت کویر» با تو اما «مدیترانه» شدم
سلام اے دوست بودنت سبز و دلت سبز و حضورت سبز خانه ات گرم، دلت نرم، چراغت روشن، روزگارت آرام. توسن بخت برایت رام دست خوش بوے خدا همراهت سلااام اوقاتتون بخیر و شادمان...🌷‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
شاعر شدنم را بگذارید به پایش او بود که اینگونه مرا دربدرم کرد..!
ازما‌ڪھ‌گذشت،امااگر درسَرت‌هوای‌خداحافظے داشتی، ازهمان‌ابتدا‌سلام‌نکن‌لطفا
کسی که آمده بود بشنود صدای تو را از دور قهوه‌ی چشمان تو نوشید و باز؛ عاشق شد ‌
زلیخـاها اگر پیراهنـی پاره نمی‌ڪردند ... به یوسـف‌ها ڪه می‌آموخت رسمِ بی‌گناهی را..؟
💚🌱🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂 دانی که چون همی گذراندیم روزگار روزی که بی تو می گذرد روز محشر است گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم هر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است 🍂🌱🍂🌱🍂🌱🍂
. یعنے ڪسے در شهر خود سر میڪند اما دلش در ڪوچھ هاي دور مشهد ماندھ آوارھ ..! .