می رود سُلطه ی ابر سیَه ان شاءالله
می رسد ساعت دیدار مَه ان شاءالله
می رسد نوبت تدوین معانی جدید
از شب و ماه شب چارده ان شاءالله
فصل پر سود ترین داد و ستد می آید
جان شیرین عوض یک نگه ان شاءالله
سوی اقلیم یقین، می رود ارابه ی عمر
می رسد جاده ی حیرت به تَه ان شاءالله
دل قافیه به تنگ آمده تا برگردد
منجی سوختگان رفح ان شاءالله؟
بانگ تکبیر ظفر برکشد از بام جهان
غزّه ی غمزده ی بی گنه ان شاءالله؟
می رسد لشکر آن شاهسواری که مسیح
سُرمه برداردش از گرد ره ان شاءالله
می دهد فیصله بر سلسله ی خیبریون
تیغ مرحب کُش آن پادشه ان شاءالله
حال گردنکِش دوران چه تماشا دارد
روز برپایی آن دادگه ان شاءالله
#محمدحسین_رشیدی
۱۱ خرداد ۱۴۰۳
#رفح
#غزه
#انتظار
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
#وای_اگر_خامنهای_حکم_جهادم_دهد
ارض و سمـا طالـب فریاد جهانـگیر توست
کوْن و مـکان منتـظر غـرّش تکبیر توست
کارِ گرهبستهٔ ما بسته به شمشیر توست
حکمت و قسمت همه در پنجهٔ تدبیر توست
نـوبت آن است شود بر همـگان آشـکار
هیبت پروردگار و هیـمنهٔ ذوالـفـقار
ای شَه افلاک ببین حال زمین دَرهم است
چـَنـبـَر ابلیس به حلقوم بنیآدم است
ریشهٔ زور و زر و تزویر بسی محکم است
هرچه بگوییم از این بیسروسامان کم است
جلوه نما تا شـود آییـنهٔ این روزگـار
هیبت پـروردگار و هیمنـهٔ ذوالـفقار
هر طرفی مینگری سُلطهٔ ظالم بهپاست
سیطرهٔ قوم ستم بر سر هر بینواست
پاسخ آه فقرا قهـقهـهٔ اغنیاست
بر لب هر دردکشیده همه شب ربّناست
تا دهـد اِتمام به تلخیِ شـب انـتـظار
هیبت پروردگار و هیمنهٔ ذوالـفـقار
خطّهٔ اسلام شده طُعمهٔ حِـرص و هوس
مردم مظلوم فلسطین همه حبس قفس
پنجهٔ دجّال گرفته است ز امت نفس
بانی هر توطئه شیطان بزرگ است و بس
بانی هر توطئه را سخـت کند تار و مار
هیبت پروردگار و هیمنهٔ ذوالـفـقار
"بانی هر توطئه" صد ننگ به نیـرنگ تو
خون شهیدان جهان میچکد از چنگ تو
لعنت حق بر تو و عُمّال همآهنگ تو
ما نهراسـیم از ایـن دبدبهٔ جنگ تو
میکِشد آخر به رُخت ملّت حیدرتبـار
هیبت پـروردگار و هیمنـهٔ ذوالـفـقار
شیعه فدای سر مولاش کند هست و نیست
امـرِ خدا و پسـر فاطمـه با هـم یکی است
ملّـت ما درصدد تاختنی حیدری است
تا بپراند سر و دست از تن هر صهیونیست
طَـرفةالعینی ندهد مهـلتِ اصحـاب نار
هــیبت پروردگار و هیمنهٔ ذوالـفقار
شـیر ندیدیم که میدان به سگی وانهد!
شیـعه کـجا منفعلِ دشمن مـولا شود؟
وای اگر خامنهای حـکم جهادم دهـد
تیغ من از طفلکش ضاحیه گردن زند
کوه بنا میکند از جمجمهٔ بیشـمار
هـیبت پروردگار و هیمنهٔ ذوالـفقار
#محمدحسین_رشیدی
ای طفلک خو کرده به بی بابایی
ای دستفروش دکّه ی تنهایی
دولت خبر خوشی برایت دارد
آزاد شده موبایل آمریکایی
#محمدحسین_رشیدی
@abadiyesher
بمیرم شیشهی عمرش ترک خورد
جراحات دل خونش نمک خورد
علی صد بار جان داد آن زمانی
که ناموسش از آن ملعون کتک خورد
#محمدحسین_رشیدی
#یاحیدر
#یازهرا
@abadiyesher
هدایت شده از رباعی
دل را به مسیحا نفسی باید داد
جان را به کف دادرسی باید داد
آنجا که تمام چاره ها بن بستند
سوگند به پهلوی کسی باید داد
#محمدحسین_رشیدی
@robaee
از زبان مولا علی علیه السلام:
بانوی علی در تو وفا میبینم
شیدایی بیچون و چرا میبینم
قلبم به تپشتپش میاُفتد هر بار
نزدیک در خانه تو را میبینم
#محمدحسین_رشیدی
#یا_ام_البنین
@abadiyesher
هر آینه قدرت خدا را دیدیم
بر عزّت انقلابمان بالیدیم
سر رفت سبوی صبرمان در «نُه دی»
شیرازه ی فتنه را ز هم پاشیدیم
#محمدحسین_رشیدی
@abadiyesher
قلم، مات مفاعیلن فعولن فاعل چشمت
نمی داند چه بنویسد که باشد قابل چشمت
غزل با عندلیبی لال فرقش چیست، وقتی نیست
برای واژه ها راهی به حدّ فاصل چشمت
تو چشم از این جهان بستی و رفتی غافل از اینکه
جهانی شد شکار غمزه ی ناغافل چشمت
چه استادانه روشن کرد تکلیف «دو دل» ها را
سیاق مرزبندی های حق و باطل چشمت
عمو قاسم، به غیر از قاب لرزان یتیمانت
چه تصویری چنین کرده است بازی با دل چشمت
تو را پیش از سَحر کشتند، خنّاسان افسونگر
چرا که سِحرشان میشد سَحر ها باطل چشمت
بیابانیم ای دریا، کمی هم قسمت ما کن
از آن جغرافیای روح بخش ساحل چشمت
من از آن آب و جارو کردن بسیار، فهمیدم
چه مهمان عزیزی داشتی در منزل چشمت
#محمدحسین_رشیدی
@abadiyesher
هدایت شده از میقات (محمدحسین رشیدی)
هرکس که به فطرتش همانندتر است
در چشم خدای خود خوشایندتر است
دربندتر است، هرکه آزادتر است
آزادتر است، هرکه دربندتر است
#محمدحسین_رشیدی
http://eitaa.com/joinchat/1537867798Cb4afe113b7
شدم شکسته و خُرد و خمیر، یا اللّه
ز بار این همه جرم کبیر، یا اللّه
گناهکارم و پرونده ی اَسَفبارم
میان خَلق ندارد نظیر، یا اللّه
منم همان که دل صاف و بی غبارش را
سیاه کرده گناه کثیر، یا اللّه
هزار مرتبه شیطان مرا زمین کوبید
ترحّمی، مددی یا قدیر، یا اللّه
نفس بده که بگویم فقط «غلط کردم»
بخوانم از ته دل یا مجیر، یا اللّه
عطوفت تو مرا جرأت و جسارت داد
کرامت تو مرا کرده شیر، یا اللّه
به دام نفس پلیدم اگرچه افتادم
به کام یأس نگشتم اسیر یا اللّه
مرا به حرمت مولا دوباره احیا کن
به جان فاطمه دستم بگیر، یا اللّه
به سوی قلب حسین ت برای من وا کن
شبیه حُرّ و وهب یک مسیر، یا اللّه
به آبروی ابالفضل سربلندم کن
که آمدم خجل و سر به زیر، یا اللّه
اگرچه بی سروپایم، دلم به گریه خوش ست
مگر به اشک بشویم ضمیر، یا اللّه
شبیه ابر ببارم به یاد تشنه لبی
که گشته بود لبش چون حصیر، یا اللّه
ببارم از دل خونبار سیدالشّهدا
که پاره پاره شد از آن سه تیر، یا اللّه
زنم به صورت و سر یاد دست و پا زدنش
به زیر خنجر شمر شریر، یا اللّه
چگونه زنده بمانم که رفت روی سنان
سری مقابل طفلی صغیر، یا اللّه
تورا به جان رقیه بیا و جان مرا
میان ذکر مصیبت بگیر، یا اللّه
#محمدحسین_رشیدی
#مناجات
@abadiyesher
هدایت شده از میقات (محمدحسین رشیدی)
ویران شود دلی که هراسان غزه نیست
شادی نبیند آنکه پریشان غزه نیست
آتش بگیرد آن جگری که به قدر آه
حتی سهیم سینهٔ سوزان غزه نیست
نانش حرام، هرکه غمش نان خویش هست
امّا به فکر سفرۀ بی نان غزه نیست
پایین چگونه می رود آب خوش از گلوش
آن کس که یاد حنجر عطشان غزه نیست
ای خاک بر دهان قماشی که گفته اند
ربطی میان شیعه و عنوان غزه نیست
«خون» می دهد گواه و «عطش» می زند صدا
جز کربلا تداعی میدان غزه نیست
ای مادران کودک دلبند در بغل!!
جز کودکان مُثله به دامان غزه نیست
صد کوه غم به شانهٔ خود بُرده اند و باز
کوهی به استواری طفلان غزه نیست
او متّکی به «انّ مع العُسرِ یُسراً» است
پس اشک و آه و دلهره پایان غزه نیست
صهیونِ هار، هرچه که خونخوارتر شور
هرگز حریف قدرت طوفان غزه نیست
صدبار اگر یهود بغلتد به خون خویش
تاوان تار موی مسلمان غزه نیست
دنیا ز خواب می پرد آن ساعتی که هیچ
آثار غم به صورت خندان غزه نیست
#محمدحسین_رشیدی
#غزه
#رژیم_صهیونیستی
#طوفان_الاقصی
@meeghat
ویران شود دلی که هراسان غزّه نیست
شادی نبیند آنکه پریشان غزه نیست
آتش بگیرد آن جگری که به قدر «آه»
حتی سهیم سینهٔ سوزان غزه نیست
نانش حرام، هرکه زند حرص نان خویش
امّا به فکر سفرۀ بینان غزه نیست
پایین چگونه میرود آب خوش از گلوش
آنکس که یاد حنجر عطشان غزه نیست
«خون» میدهد گواه و «عطش» میزند صدا
جز کربلا تداعی میدان غزه نیست
ای مادران کودک دلبند در بغل!
جز طفل تکّهتکّه به دامان غزه نیست
صد کوه غم به شانهٔ خود بُردهاند و باز
کوهی به پایمردی طفلان غزه نیست
او متّکی به «اِنّ مع العُسرِ یُسراً» است
پس اشک و آه و دلهره پایان غزه نیست
صهیونِ هار، هرچه که خونخوارتر شود
هرگز حریف قدرت طوفان غزه نیست
صدبار اگر یهود بغلتد به خون خویش
تاوان تار موی مسلمان غزه نیست
دنیا ز خواب میپرد آن ساعتی که هیچ
آثار غم به صورت خندان غزه نیست
#محمدحسین_رشیدی
@abadiyesher