آبادی شعر 🇵🇸
بیمِهـری تـو کـار مـرا ساخته است یکعمر مرا به زحمت انداخته است رفتی و نشـد حـال دلـم هیچ ردیف بع
خوبان پارسیگو 👆👆
کانال جدید آقای دهنوی
دلتنگ و پریشانم و دیوانه و مدهوش
وزن غزلم چشم تو شد، قافیه آغوش
#مهدی_اسدی
@abadiyesher
در مسجد عشق رفته بودم به نماز
گفتند اذان بگو من از او گفتم
#علیرضا_بدیع
@abadiyesher
آبادی شعر 🇵🇸
در مسجد عشق رفته بودم به نماز گفتند اذان بگو من از او گفتم #علیرضا_بدیع @abadiyesher
اذان من افقش در حقیقت آن وقتی است
که با تمام وجودت "ازآن" من باشی...
#امیر_عطااللهی
@abadiyesher
درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت
در من غزلی درد کشید و سرِ زا رفت
سجاده گشودم که بخوانم غزلم را
سمتی که تویی عقربه قبله نما رفت
در بین غزل نام تو را داد زدم ، داد
آنگونه که تا آن سر این کوچه صدا رفت
بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت
این وقت شب این شاعر دیوانه کجا رفت !؟
من بودم و زاهد به دوراهی که رسیدیم
من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت
با شانه شبی راهی زلفت شدم اما ...
من گم شدم و شانه پی کشف طلا رفت
در محفل شعر آمدم و رفتم و ... گفتند
ناخوانده چرا آمد و ناخوانده چرا رفت !؟
می خواست بکوشد به فراموشی ات این شعر
سوزاندمش آنگونه که دودش به هوا رفت!!!
#محمد_سلمانی
@abadiyesher
مثل داروهای کم پیدا نبودت فاجعه است
من پر از درد توام !بیمار میدانی که چیست؟
#مجتبی_سپید
@abadiyesher
مجبور میشویم که دیوانهات شویم
عشقت گـرفته از دل ما اختیار را
#حسين_دهلوی
@abadiyesher
بی تو درماندهام و با تو بلاتکلیفم
بدترین حالت دیوانه شدن یعنی من
#متین_شریفی
@abadiyesher
آسمانیتر از آنی که کنارت باشم
حفظ کن فاصله را تا به تو عادت نکنم
#صنم_نافع
@abadiyesher
چه "فرقی" داری آن وقتی سرت را شانه می کردم!!
بنا کردند عالمها، طریق "مو شکافی"را
#رسول_مختاری_پور
@abadiyesher
جسم مرا بگیر و در خود مچاله کن
خواهد چکید از بدَنم "چشمهای تو" ...
#علیرضا_بدیع
@abadiyesher